وصال روحانی
روزنامهنگار
اولین خصلت نسبت داده شده به جامهای جهانی فوتبال، شگفتانگیز بودن بسیاری از نتایج آن و خلق رویدادهایی بوده که هیچکس پیشبینی آن را نمیکرده است. این امر برای جام جهانی بیست و دوم نیز که 12 روز نخست آن در قطر سپری شده، مصداق داشته و شماری از نتایج این مسابقات چیزهایی بوده که در میدانهایی به جز عرصه بزرگ جام جهانی (یا جام ملتهای قارهها) قابل کسب نبوده است. خصلت عمده و متمایز جامهای بزرگ این است که حساسیتها و استرس تیمها و بویژه نامداران و مدعیان قهرمانی را به اوج خود میرساند و به تبع آن از کارهای آنها میکاهد و در روندی برعکس به تیمهای کوچکتر که با دغدغهای کمتر بازی میکنند، این امکان را میبخشد که تواناییهای خود را راحتتر و بیشتر بروز بدهند و به تبع آن به نتایج بهتری برسند.
نتایج غریب جام بیست و دوم به حدی میرسد که ذکر و وصف همه آنها از حوصله این مقاله خارج است ولی برخی از آنها بهتر و بیشتر میتواند مفهوم مورد نظر را برساند. باخت 1-2 آرژانتین مقابل عربستان آن هم در روزی که نماینده امریکای جنوبی در نیمه اول یک گل زد و سه گل دیگرش مردود اعلام شد و شکست هولناک صفر-7 کاستاریکا مقابل اسپانیا در شرایطی که دو گل آخر تیم اروپایی از دقیقه 90 به بعد به ثمر رسید، نتایجی هستند که در شرایط عادی هرگز به ثبت نمیرسند و اگر این دیدارها در زمان و مکانی به جز جام جهانی برگزار میشد، حاصلی طبیعیتر و نتایجی به کلی متفاوت میداشت.
باخت شوکهکننده 1-2 آلمان مقابل ژاپن آن هم در حالی که ژرمنها تا 15 دقیقه به پایان با یک گل پیش بودند، نمونه روشن و بزرگ دیگری در این خصوص است و برد صفر-2 مراکش در برابر بلژیک که در تضاد با ویژگیهای فنی و توان ذاتی و جوهره واقعی تیم اروپایی بود و تیمی را که مدعی جدی قهرمانی جام جهانی امسال برشمرده شده است، ساقط کرد، مصداق دیگری از روند مورد بحث به حساب میآید. نتایج متضاد استرالیا هم که ابتدا چهار گل از فرانسه خورد و سپس تونسی که دانمارک را متوقف کرده بود، شکست داد، در تعاریف فوق میگنجد و البته از باخت 2-6 ایران در مقابل انگلیس هم غافل نمانیم که نتیجهای کاملاً غیر معقول بود و فقط در فازهای متفاوت و سنگین جام جهانی به دست میآید و حقایق وجودی دو تیم را نشان نداد و توان واقعیشان را به نمایش نگذاشت. اگرجز این بود و فاصله ایران با انگلیس این قدر زیاد باشد، یوزها نباید در دیدار دوم خود ولز را تسلیم میکردند و انگلیس نباید در مقابل امریکا متوقف میشد.
حتی در ورزشهای دیگر مثل تنیس هم این روند و عادت وجود دارد که ورزشکاران و تیمهای بزرگ به دلایلی که برشمردیم، گاه از ارائه تمام توانشان در تورنمنتهای مهم باز میمانند. با این تعاریف است که مشخص میشود اگر تیمهای ملی فوتبال اسپانیا و کاستاریکا 20 بار دیگر هم با یکدیگر بازی کنند، تقریباً غیر ممکن است که نتیجه صفر-7 به سود شاگردان لوییس انریکه شود و چنانچه عربستان و آرژانتین 30 مرتبه دیگر رودررو بایستند، بعید است که آلبی سلسته شکست بخورد. این از خاصیتها و عوارض جامهای جهانی است که بزرگان را عصبی و قدری کوچک میکند و کوچکترها را از فرط شوق و هیجان به پرواز در میآورد و اندازههایی بزرگ به آنها میبخشد و به غول کشی نایل میکند.