محسن ذاکری
روزنامهنگار ورزشی
اما موضوع مهمتر، خط حمله پرسپولیس است. جایی که باید کارخانه تولید «گل» باشد، با کلی بازیکن فانتزیباز، تکنیکی، خلاق و گلزن. چه حاصلی داشتند؟ بازی بیروح و بیرمق که انگار همه با یکدیگر تعارف یا شاید دشمنی داشتند. یک نفر، حتی یک پاس سالم هم نمیداد. البته راه بهانه یافتن، همیشه برای یحیی گلمحمدی باز است و او بار دیگر بهانه آورد که تمرکز نداشتند ولی اینکه وارد زمین شدهاند و در تمام دقایق، به دنبال باز کردن دفاع حریف بودند، یا پنالتی رایگان و بیهوده را با لبخند پذیرفتند، نشان از تمرکزشان روی برد بود. انگار هیچ بازیکنی، لوکادیا را در آن میان نمیدید. مردی که توانسته بود با گلهایش، پرسپولیس را مدعی جلوه بدهد، حالا دیگر اجازه ندارد در تیمش پنالتی بزند. اینها چه معنایی دارد؟ شاید برخی قصد دارند او را از ستاره شدن یا محبوبیت بدون مرز، بازدارند. به هر حال، شرایط بازی به گونهای نبود که بتوانیم تراکتور را قاطعانه «پیروز میدان» بدانیم. پرسپولیس هم شانس داشت و یا شاید میتوانست شانسهایی بسازد ولی آنجا، کسی نبود که لوکادیا را دوست داشته باشد. از بس توپ خوب به این بازیکن نرسید که یک تئوری جدید به ذهن آدمهای بدبین خطور کرده است؛ شاید دیگر کسی دوست ندارد لوکادیا گل بزند!