printlogo


کد خبر: 256247تاریخ: 1401/7/10 00:00
تیم ملی لژیونر‌ها!

وصال روحانی
روزنامه نگار
سهم بازیکنان حاضر در لیگ برتر فوتبال ایران در تیمی که کارلوس کی‌روش قصد شرکت دادن آن را در جام جهانی بیست و دوم دارد، ظاهراً اندک نیست اما هر چه دایره انتخاب تنگ‌تر شود و بیشتر روی ترکیب اصلی و ذخیره‌های درجه اول متمرکز گردیم، می‌بینیم شانزده، هفده بازیکنی که تکیه‌گاه اصلی سرمربی پرتغالی تیم ملی‌اند، لژیونرهایی هستند که عمدتاً در اروپا توپ می‌زنند و تعداد قلیلی هم از لیگ کشورهای عربی خاور میانه و بخصوص قطر و امارات می‌آیند.
اینچنین است که سهم نیروهای رشد کرده در لیگ‌های داخلی در تیم ملی ایران کم و کمتر می‌شود و در فهرست نهایی اعزامی به قطر شاید فقط 5، 6 بازیکن حاضر باشند که اینک عضو تیم‌های لیگ برتری هستند. این در حالی است که از بین این 5، 6 نفر هم مرتضی پورعلی گنجی در پنج سال گذشته دور از وطن و در لیگ‌هایی مثل چین توپ می‌زد و رامین رضاییان هم پس از 5 سال حضور در لیگ‌های اروپایی و چند تیم قطری از فصل پیش به ایران بازگشت و عضو پرسپولیس شد و اینک برای سپاهان به میدان می‌آید. امید نورافکن دیگر بازیکن شاخص سپاهانی هم سابقه دو سال بازی در اروپا را دارد و وحید امیری هم یک سال و نیم در ترکیه بازی کرده بود. بواقع فقط سید‌حسین حسینی، میلاد سرلک و کمال کامیابی‌نیا هستند که اینک مد نظر کی‌روش قرار دارند و هرگز در لیگ‌های خارجی حضور نیافته‌اند و اگر دانیال اسماعیلی‌فر هم در لیست انتخابی سرمربی پرتغالی یوزها برای اعزام به قطر بماند، در چهارچوب این تعریف قرار می‌گیرد.
ارادت هر چه بیشتر کی‌روش به بازیکنان حاضر در لیگ‌های اروپایی که قصه تازه‌ای هم نیست، ریشه در این باور همیشگی وی دارد که چون آنها هر روز در سیستم‌های تمرینی و کارهای روزمره تیم‌های باشگاهی این قاره قرار می‌گیرند و هر هفته‌ در یکی، دو مسابقه رسمی هم شرکت می‌کنند، برای حضور در میادین سخت بین‌المللی بسیار کارآزموده‌تر و با صلاحیت‌تر از مردانی هستند که هر روز در ایران با روش‌های سبک‌تر و کم تأثیرتر و غیر مدرن تیم‌های باشگاهی کشورمان تمرین و کسب آمادگی می‌کنند و به تبع آن حوزه عمل‌شان کوچک‌تر است و برخورد ناقص‌تری با رقبای خارجی و توانمند خود در دیدارهای بین‌المللی و بالاخص در جام جهانی خواهند داشت که بالاترین و سخت‌ترین آوردگاه فوتبال جهان است. هر نگاهی به این موضوع داشته باشیم و با هر نگرشی به ایده‌های کی‌روش بنگریم، خواه ناخواه با افزون شدن بیش از حد نفرات لژیونر در فهرست‌های او و کم و کمتر شدن سهم نیروهای داخلی در تیم ملی ایران، به این نیروها ظلم روا و امیدهای آنها برای خدمتگزاری هرچه بیشتر به این تیم فنا می‌شود. نمی‌توان کی‌روش و سلف کروات او (دراگان اسکوچیچ) را که برخوردی مشابه با نفرات حاضر در لیگ ایران داشت و مثل جانشین پرتغالی خود ترکیب یوزها را مالامال از لژیونرها می‌کرد، بابت این رویکرد خاص مذمت و محکوم کرد زیرا موجب کسب نتایجی آبرومندانه برای یوزها در یک دهه اخیر شده اما نمی‌توان از آه و افسوسی هم که شامل حال نیروهای محق مقیم وطن می‌شود و دیدارهایی مهم در سطح ملی را یکی پس از دیگری از دست می‌دهند، به سادگی عبور کرد و با آنها احساس همدردی نکرد.


Page Generated in 0.0058 sec