بلبشوی به وجود آمده در حوزه مدیریت فوتبال بیانگر یک نابسامانی غیر قابل توصیف است که اگر به همین منوال تداوم یابد، باید به معنای واقعی کلمه فاتحه فوتبال ایران را خواند و به شکل کامل از آن قطع امید کرد.
اتفاقات هفتهها و ماههای اخیر این حقیقت محض را آشکار کرد که فوتبال ایران از نبود مدیریت کارآمد و با کفایت بشدت رنج میبرد و اگر به شکل اورژانسی به فکر احیای این بیمار نباشیم، بایستی بزودی منتظر اتفاقات ناباورانهتر از این باشیم.
آنچه مسلم است هیچ یک از اعضای هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال لیاقت تکیه زدن به کرسی مدیریت فوتبال ایران را ندارند و باید همان اتفاقی که برای شهاب عزیزی خادم رخ داد، برای سایر بازماندگان آن تیم مدیریتی نیز رخ دهد.
برای اثبات بیکفایتی و ضعف تیم مدیریت فعلی کافی است به اخبار 48 ساعت گذشته نگاهی گذرا داشته باشید. تنها مسألهای که برای مدیریت فوتبال اهمیت ندارد، فوتبال ایران است.
اوضاع فعلی فوتبال به مانند جنگهای صلیبی قرون وسطی شده است، با یک شعار واحد بکش تا زنده بمانی! فارغ از اینکه آنها یکدیگر را از بین نمیبرند بلکه دستهجمعی بدون اینکه متوجه باشند، در حال نابودی و انزوای کامل فوتبال ایران هستند!
به همین دلیل توقع میرود اعضای مجمع اشتباه خود در اسفند 99 را که باعث وقوع چنین فاجعهای شده جبران کنند و با برکناری کامل اعضای کنونی، فوتبال را از شر این طیف عصیانگر نجات دهند.
روزی نیست که جامعه بحرانزده فوتبال ایران خبری تلخ و ناگوار دریافت نکند. تمام اتفاقات غیرممکن در این دوره مدیریتی رخ داده، از پاداشهای نجومی که در دوره مدیریت عزیزی خادم به رفقای گرمابه و گلستانش پرداخت شد تا پاره کردن مصوبه عزل اعضای هیأت رئیسه توسط یکی از مدیران ارشد فوتبال! با این حال واقعاً چه توقعی میرود که فوتبال ایران با این قبیل مدیران روز به روز پیشرفت کند.
ارزیابی شرایط موجود نشان میدهد اگر اعضای مجمع هر چه سریعتر اشتباه سرسامآور خود را جبران نکنند و برای دومین بار به نفرات کنونی اجازه فعالیت دهند، بایستی خیلی زودتر از آنچه تصور میکنیم شاهد فروپاشی کامل فوتبال ایران به دست این افراد باشیم؛ افرادی که نه تنها به فکر فوتبال ایران نیستند بلکه تنها و تنها بهدنبال حفظ صندلی خود در ساختمان سئول جنوبی هستند تا به هر قیمتی در این جایگاه باقی بمانند.
لذا اعضای مجمع باید این جمله را لحظه به لحظه با خود مرور کنند که خیلی زود دیر میشود.