کد خبر: 246608تاریخ: 1401/2/24 00:00
از فوتسال خوشم نمی‌آمد!
طیبی: از یک تیم فوتبــــال پیشنهــــاد داشتم
تیم ملی فوتسال ویترین فدراسیون فوتبال است
امیر اسدی
بدون شک یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتسال ایران، کسی نیست جز حسین طیبی. بازیکنی با اصالت مشهدی که در همان جوانی فوتبال را کنار گذاشت، فوتسال را انتخاب کرد و پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری پیمود. طیبی در گفت‌و‌گوی مفصل با ایران ورزشی، از روزهایی می‌گوید که فوتسال را به فوتبال ترجیح داد. هر چند خودش به این موضوع اذعان می‌کند که در جوانی هرگز از فوتسال خوشش نمی‌آمد اما بر حسب اتفاق این رشته را برای ادامه دوران حرفه‌ای خود انتخاب کرد. علی دایی و علی کریمی الگوهای طیبی هستند. بازیکنی که این روزها افتخار فوتسال ایران در اروپا محسوب می‌شود و در عضویت باشگاه مشهور بنفیکا است. طیبی که در فوتبال هم مهاجم بوده، در فوتسال نیز یکی از بهترین گلزن‌های ایران و آسیا محسوب می‌شود. او 4 بار کاندیدای کسب عنوان بهترین بازیکن فوتسال جهان شده اما هرگز به این افتخار بزرگ دست نیافته است. یکی از اهداف طیبی به دست آوردن این عنوان مهم است، هر چند خودش می‌گوید تمام تمرکزش را روی این موضوع نمی‌گذارد و می‌خواهد از فوتسال لذت ببرد. او از تفاوت‌های امکاناتی فوتسال در ایران و اروپا هم صحبت می‌کند و معتقد است در کشورمان حتی به اندازه سایر کشورهای آسیایی هم امکانات وجود ندارد اما استعداد تا دل‌تان بخواهد، هست. گفت‌و‌گوی ویژه با ستاره تیم ملی فوتسال ایران و باشگاه بنفیکا پیش روی‌تان است.
برای‌مان جالب است بدانیم از ابتدا در رشته فوتسال فعالیت می‌کردی یا فوتبالیست بودی؟
از اول بازیکن فوتسال نبودم. در مشهد و سطح باشگاهی فوتبال بازی می‌کردم. در رده‌های نوجوانان، جوانان و حتی امید فوتبالیست بودم و خیلی اتفاقی وارد فوتسال شدم. یادم می‌آید با دوستانم می‌رفتیم فوتسال بازی می‌کردیم. آقای بی‌غم هم سرمربی تیم فوتبال ما بود و هم امیدهای فوتسال علم و ادب. ایشان مرا دید و گفت بیا فوتسال و من هم رفتم و تا امروز ماندگار شده‌ام.
در فوتبال چه پستی بازی می‌کردی؟
مهاجم بودم.
خوب بودی یا نه؟
مربیانم می‌گفتند خوب بودم و می‌توانستم پیشرفت کنم. حتی یک دوره که آقای محمود بیداریان سرمربی تیم ملی نوجوانان بودند، به اردو دعوت هم شدم. خودم فوتبال را خیلی دوست داشتم. از فوتسال خوشم نمی‌آمد و علاقه‌ای به این رشته نداشتم. چون برادر بزرگترم هم برای ابومسلم بازی می‌کرد، خیلی علاقه‌مند بودم که روی چمن باشم تا داخل سالن.
اگر در فوتبال می‌ماندی، می‌توانستی مثل حالا پیشرفت کنی؟
نمی‌توانم بگویم اگر فوتبالیست می‌ماندم اتفاقات خوب برایم می‌افتاد یا نه. در فوتسال اما لطف خدا و دعای پدر و مادرم باعث شد اتفاقات بزرگی برایم رخ بدهد و واقعاً از مسیری که انتخاب کرده‌ام، راضی هستم.
وقتی تفاوت در رقم قراردادها، توجه بیشتر به فوتبالیست‌ها و شهرتی که آنها دارند را می‌بینی، خودت را برای انتخاب فوتسال سرزنش نمی‌کنی؟
به هر حال این چیزها هست دیگر اما نه. من از انتخاب فوتسال راضی‌ام. ضمن اینکه در تمام دنیا بیشتر به فوتبال توجه می‌کنند تا رشته‌های دیگر. فوتبال ورزش اول دنیا است و دیگر تبدیل به یک صنعت شده. مخاطب بی‌شماری دارد و به همین دلیل باید هم توجه بیشتری به آن شود. من اما از این مسیر رضایت کامل دارم. چون لطف خدا هم شامل حال من شده است.
با توجه به شم گلزنی بالا در رده نوجوانان و جوانان که فوتبال بازی می‌کردی، آقای گل نشدی؟
در فوتبال کفش طلا نگرفتم اما خب خیلی گل می‌زدم. مربیان هم همیشه از فوتبالم تعریف می‌کردند.
مربیان، دوستان و خانواده نگفتند اشتباه می‌کنی که می‌خواهی به فوتسال بروی؟
همانطور که گفتم، حضور من در فوتسال خیلی اتفاقی بود. خیلی زود به تیم ملی هم دعوت شدم و توانستم در لیگ چهره شوم. چون به‌سرعت نتیجه حضور در فوتسال را گرفتم، وقت انتقاد از تصمیمم نرسید. به همین خاطر در فوتسال ماندم، تا امروز که با هم صحبت می‌کنیم.
احتمالاً مثل تمام فوتبالیست‌ها، فوتبال را از کوچه و خیابان شروع کرده‌ای. همین‌طور است؟
دقیقاً. من گل‌کوچیک‌باز بودم. خاطره خاصی از آن زمان در ذهنم ندارم اما با بچه‌محل‌ها بازی می‌کردیم و همه هم استعداد داشتند. برادرم که فوتبالیست بود هم نقش زیادی در تصمیماتی که گرفتم و البته موفقیتم داشت.
در این سال‌ها به فکرت نرسید که شانس‌ات را دوباره در فوتبال امتحان کنی؟
چند سال قبل فردی به من پیشنهاد داد که بیایم فوتبال بازی کنم. مشورت‌هایی انجام دادم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که چنین کاری انجام ندهم. حتی با یک مربی فوتبال هم حرف زدم. ایشان گفت تو سال‌هاست فوتسال بازی می‌کنی، لژیونر هستی و عضو تیم ملی. خوب نیست رشته‌ات را تغییر بدهی. دیدم درست می‌گویند و من هم ترجیح دادم در فوتسال بمانم.
می‌گویی از کدام مربی فوتبال مشورت گرفتی؟
حالا بماند. فقط بگویم با یکی از مربیان بزرگ لیگ برتری.
پیشنهاد بازی هم داشتی یا فقط در حد حرف بود؟
به من گفتند بیا و با تیم لیگ برتری تمرین کن تا راهی فوتبال شوی. همانطور که گفتم با یکی از مربیان بزرگ فوتبال ایران مشورت کردم و ایشان گفت در فوتسال بمان. البته این موضوع به چند سال قبل برمی‌گردد و من هم خدا را شکر می‌کنم که مشورت درستی انجام دادم.
با توجه به اینکه مشهدی هستی و در فوتبال مهاجمی ریزجثه هم بودی، به نظر شبیه خداداد عزیزی بازی می‌کردی. درست است؟
کلاً خداداد عزیزی، علی دایی و علی آقای کریمی اسطوره‌هایی هستند که همه علاقه‌مندان به فوتبال دوست‌شان دارند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم.
سبک بازی‌ات در فوتبال شبیه کدام بازیکن بود؟
این سؤال را باید از مربیان قدیمی‌ام بپرسید. خوب نیست خودم در این رابطه حرف بزنم.
می‌توانی بگویی که الگویت چه کسی بود؟
آقایان علی دایی و علی کریمی را خیلی دوست داشتم.
با آنها از نزدیک ملاقات کرده‌ای؟
نه. موقعیتی پیش نیامده که با آنها ملاقات کنم.
دوست داریم از تفاوت‌های فوتسال در ایران و اروپا هم صحبت کنی.
از چه نظر؟
به لحاظ امکانات.
بحث امکانات در فوتسال اروپا اصلاً قابل مقایسه با ایران نیست. ما از نظر امکانات حتی از تیم‌های آسیایی هم عقب‌تر هستیم. از لحاظ استعداد اما چیزی از کشورهای بزرگ کم نداریم. تا دل‌تان بخواهد بازیکن مستعد در کشورمان می‌بینیم که اگر شرایط برای آنها مناسب و مساعد باشد می‌توانند به جایگاه‌های بالا برسند و بدرخشند. از نظر امکانات اما هنوز خیلی کار داریم تا به رقبای آسیایی‌مان برسیم.
وقتی وارد فوتسال اروپا شدی و اولین قراردادت را بستی، مهم‌ترین نکته‌ای که دیدی چه بود؟ مثلاً چه موضوعی تو را خیلی تحت تأثیر قرار داد و برایت عجیب بود؟
کلاً وقتی دیدم باشگاه‌ها چه امکاناتی دارند، تیم دارند، زمین دارند، سالن بدنسازی و فیزیوتراپی دارند، برایم جالب توجه بود. این مسائلی است که در فوتسال ایران خیلی کم و به ندرت پیدا می‌شود. اینها ابتدایی‌ترین امکانات برای یک باشگاه یا تیم فوتسال است. ما از وجود آنها در ایران بی‌بهره هستیم و اگر هم در منطقه‌ای داشته باشیم، برای استفاده عموم است و باشگاه‌ها به‌صورت اختصاصی نمی‌توانند آنها را در اختیار داشته باشند.
باشگاه‌های اروپایی، در توئیتر، اینستاگرام و سایت باشگاه توجه بسیاری به تیم فوتسال‌شان می‌کنند اما غالب اخبار درباره فوتبال است.
خب این موضوع را در همه جای جهان می‌بینیم و فقط مختص ایران یا اروپا نیست. قاعدتاً فوتبال چون طرفدار زیادی دارد، باید به آن بیشتر پرداخته شود. با این حال تفاوت ایران و اروپا در این است که نه به اندازه فوتبال اما به ورزش‌های دیگر هم توجه می‌کنند. در ایران اما کمتر به فوتسال می‌پردازند. نمی‌دانم چرا اما تیم ملی فوتسال، ویترین فدراسیون فوتبال است و باید توجه بیشتری به آن شود.
اوضاع تو در بنفیکا چطور است؟
شرایط فوق‌العاده‌ای داریم. من چهار پنج سال خوب را در غیرت پشت سر گذاشتم و از وقتی به بنفیکا آمده‌ام، از انتخابم راضی هستم. انتخابی انجام دادم که به پیشرفتم کمک کند. تجربیات و چالش‌های جدیدی را سپری کردم و واقعاً خوشحالم عضو بنفیکا هستم.
بازیکنان تیم فوتبال بنفیکا را هم در باشگاه می‌بینی؟ اگر می‌بینی با آنها صحبت هم می‌کنی؟
بازیکنان فوتبال را می‌بینیم اما اینکه با آنها ارتباط داشته باشیم نه. فقط صحبت کوتاهی بین‌مان رد و بدل می‌شود.
در مورد مهدی طارمی با تو حرف نمی‌زنند؟
نه. همانطور که گفتم ارتباط نزدیکی با آنها ندارم. همدیگر را می‌بینیم اما فقط در باشگاه.
با مهدی طارمی چطور؟ با او ارتباط داری؟
در ارتباط هستیم اما نه اینکه هر روز با هم حرف بزنیم.
درخشش او در فوتبال پرتغال سر و صدای بسیاری به پا کرده. این درخشش در پرتغال چه بازتابی داشته است؟
فوتبال در پرتغال زنده است و طرفداران زیادی دارد. اخبار فوتبالی را همه دنبال می‌کنند و کمتر کسی را می‌بینید که علاقه‌ای به این رشته نداشته باشد یا مسابقات را دنبال نکند. مهدی هم عملکرد فوق‌العاده‌ای داشته و رسانه‌ها همیشه عکس و نام او را روی جلد خود می‌برند و گلزنی‌هایش را پوشش می‌دهند. امیدوارم اتفاقات درجه یکی برای طارمی بیفتد و او روزهای بهتری هم در پیش داشته باشد.
پرداختی‌های‌تان چطور است؟ مثل ایران عقب می‌افتد؟
در این حدود 10 سالی که در اروپا حضور دارم هرگز اتفاق نیفتاده که حقوق‌مان عقب بیفتد و دیرتر پرداخت شود. این اتفاقات فقط مال ایران است.
تیم مورد علاقه‌ات در فوتبال؟
رئال‌مادرید. متأسفانه تیم فوتسال ندارد که برای بازی آنجا بروم.
پس طرفدار رئال‌مادرید هستی که مدام به بارسلونا گل می‌زنی؟
(می‌خندد) شاید این مسأله هم در گلزنی‌های من به بارسلونا نقش داشته باشد. ان‌شاءالله که رئال‌مادرید، لیورپول را هم شکست بدهد و قهرمان لیگ قهرمانان شود.
سقف آرزوهایت در رده باشگاهی کجاست؟
خدا را شکر در این مسیر، خدا خیلی به من نگاه کرد و روز به روز پیشرفت کردم.
یعنی نمی‌خواهی عنوان بهترین بازیکن فوتسال جهان را به دست بیاوری؟
من چهار بار کاندیدای عنوان بهترین بازیکن جهان شدم اما هر بار به دلایلی نتوانستم این افتخار را به دست بیاورم.
پس این عنوان می‌تواند یکی از آرزوهایت باشد؟
همیشه تلاش می‌کنم تا اتفاقات خوب برایم رقم بخورد. سعی‌ام را انجام می‌دهم اما تمام تمرکزم را روی به دست آوردن این عنوان نمی‌گذارم. دوست دارم از فوتسال لذت ببرم.
شماره مورد علاقه‌ات هم انگار 15 است. دلیل خاصی دارد؟
اولین باری که به فوتسال آمدم، شماره 15 به من رسید و در ادامه هم دیدم این پیراهن برایم خوش‌یمن است و آن را پوشیدم. دلیلش فقط همین موضوع است.
کمی هم درباره تیم ملی فوتسال و شرایط فعلی‌اش صحبت کنیم. اوضاع مساعد است؟
بعد از اینکه آقای شمسایی هدایت تیم ملی را بر عهده گرفتند، تغییرات بسیاری به وجود آوردند. به همین دلیل نیاز به زمان داریم تا تیم هماهنگ‌تر شود. مهم‌ترین چیزی که تیم ملی نیاز دارد، بازی تدارکاتی است تا بازیکنان بتوانند جدی‌تر محک بخورند.
با توجه به اینکه وحد شمسایی سال‌ها جزو بهترین بازیکنان فوتسال جهان بود، بازی زیر نظر او سخت نیست؟
هم سخت است هم لذتبخش. سخت به این دلیل که بر عکس بیرون از فوتسال که او شوخ است، در زمین با کسی شوخی ندارد و خیلی هم جدی است. برای شمسایی اسم مهم نیست، او عملکرد بازیکنان را می‌بیند و برای انتخاب ترکیب تصمیم می‌گیرد. او بازیکن باتجربه و جوان را به یک چشم نگاه می‌کند چون خیلی سخت است یک بازیکن همیشه در شرایط ایده‌آل باشد، این موضوع کمک می‌کند تا بازیکنان انگیزه بگیرند و بیشتر تلاش کنند. لذتبخش هم به این خاطر که بمب انگیزه است و هر روز حس رقابت را بین بازیکنان بالا می‌برد.
با شمسایی همبازی هم بودید؟
هم در تیم ملی و هم باشگاهی با آقای شمسایی هم‌تیمی بودم. از قدیم این افتخار را داشتم که کنار ایشان بازی کنم و حالا هم که شاگردش هستم.
انگار خودش هم خیلی آماده است.
ایشان خیلی تمرین می‌کند و پا به پای بازیکنان می‌دود. همیشه در اردو لباس در می‌آورد و با ما تمرین می‌کند. همین برای بازیکنان انگیزه ایجاد می‌کند.
به‌عنوان سؤال پایانی. در بنفیکا می‌مانی یا پیراهن تیم جدیدی را می‌پوشی؟
قرارداد من در پایان این فصل تمام می‌شود اما حدود دو ماه دیگر لیگ به پایان می‌رسد و بازی مهمی هم در پلی‌آف پیش رو داریم. نمی‌توانم الان درباره آینده صحبت کنم.