printlogo


کد خبر: 240609تاریخ: 1400/10/23 00:00
تلاش‌های بی‌پروای امباپه برای انتقال به رئال
کسالت پاریس، طراوت مادرید

جاناتان لیو
 
فوتبالیست‌ها گاهی برای انتقال به تیم مورد نظر هر کاری می‌کنند. ترتیب دادن کنفرانس خبری با موضوع دلخواه اقدامی کلاسیک به حساب می‌آید. نرفتن به تمرین‌های پیش‌فصل هم کلکی قدیمی است اما به یاد نداریم کسی برای رفتن به رئال مادرید یک رمان گرافیکی 220 صفحه‌ای تهیه کرده باشد.
نیازی نیست شما استاد ادبیات باشید برای اینکه به «من کیلیان هستم» نگاهی بیندازید؛ یک زندگینامه کمیک که دو ماه قبل از سوی کیلیان امباپه و با همکاری انتشارات فارو منتشر شد. امباپه جوان هیچ تلاشی برای مخفی کردن میل درونی‌اش برای بازی در رئال مادرید انجام نمی‌دهد تا جایی که در خواب می‌بیند کریستیانو رونالدو و زین‌الدین زیدان به دیدارش آمده‌اند. در خواب، رونالدو و امباپه با هم کارهای نمایشی با توپ انجام می‌دهند و زیدان به امباپه یک پیراهن سفید رئال مادرید می‌دهد. بعد امباپه برای بازی در رئال به مادرید دعوت می‌شود و او این تجربه را بهترین در زندگی‌اش توصیف می‌کند.
بعدها وقتی امباپه هنوز در موناکو است و پاری‌سن‌ژرمن با مبلغی رکوردشکن خواستار جذبش می‌شود، مادر او می‌پرسد: «از انتخاب خودت اطمینان داری؟ می‌دانی مادرید همچنان تو را می‌خواهد، از بازی در لیگ یک کسل نمی‌شوی؟» نمایندگان امباپه به او می‌گویند نزدیک به انعقاد قراردادی با پاریس هستند که برایش 18 میلیون یورو دستمزد سالانه به اضافه پاداش دارد؛ امباپه می‌گوید: «ممممم، بد نیست» و بعد به این باور می‌رسد که چرخ یک انتقال بزرگ به حرکت درآمده است.
استعاره گرافیکی یعنی همین. امباپه به شش ماه آخر قراردادش با پاری‌سن‌ژرمن وارد می‌شود و انتقالش به رئال در چرخه اجتناب‌ناپذیری می‌افتد، بد نیست عجیب بودن این انتقال را دوباره مرور کنیم. یکی از ثروتمندترین باشگاه‌های جهان بدون هیچ محدودیت مالی قرار است یکی از بهترین بازیکنان جهان را مفت از دست بدهد، شاید به خاطر اینکه رونالدو در خواب به دیدن او آمده.
تماشای امباپه در تساوی بارانی یک بر یک یکشنبه شب پاری‌سن‌ژرمن برابر لیون جذابیت زیادی نداشت. امباپه بهترین بازیکن زمین نبود، شاید بهترین بازیکن تیمش هم نبود (شاید مارکینیوش بود). اما پاری‌سن‌ژرمن-که با 10 امتیاز اختلاف در صدر جدول لیگ یک قرار دارد- در ورزشگاه گروپاما به زحمت افتاده بود و هر وقت امباپه پا به توپ می‌شد، بازی شور و حال پیدا می‌کرد. در مبارزه‌های سه نفره می‌جنگید و تلاش می‌کرد و به‌دنبال خلاصی بود. از زاویه‌ای نامناسب از روی یک ضربه ایستگاهی تیرک دروازه را به لرزه درآورد. امباپه در بهترین روزهایش، می‌تواند فوتبال را به جاهای جدید، جاهای ناآشنا ببرد، جاهایی که فکر نمی‌کردید فوتبال می‌تواند برود.
تناقض شکل گرفته در اطراف او اما آشکار است. پاری‌سن‌ژرمن با همه درخشش این روزهایش تیمی آشفته‌حال است در زمین و بیرون آن. هر پیروزی به مثابه خلاصی موقت از غم است و هر هفته اخباری از رختکن تیم منتشر می‌شود، چیزی مانند نسخه ورزشی «گتسبی بزرگ» که همه در میهمانی هستند اما هیچ کس لذت نمی‌برد.
چند هفته پیش تیتر بزرگ اکیپ خیلی چیزها را درباره باشگاه آشکار کرد. بی‌تفاوتی لیونل مسی که در تمرین صبح تیم حاضر نشده بود به خاطر اینکه برای هفتمین توپ طلایش یک جشن خصوصی گرفته بود، خشم خیلی‌ها را برانگیخت. کیلور ناباس و جان‌لوییجی دوناروما برای اینکه چه کسی دروازه‌بان اول تیم باشد، رقابت ناخوشایندی دارند. ازدواج مائورو ایکاردی دردسرساز شده. گفته می‌شود اشرف حکیمی از نبود ساختار دفاعی در تیم راضی نیست و تنها جوابی که می‌شنود این است: «نمی‌دانی به کجا آمدی؟ واقعاً فکر می‌کنی با چه تیمی قرارداد بستی؟»
تعداد کسانی که نظرشان درباره این وضعیت نابسامان شبیه مائوریسیو پوچتینو باشد، زیاد نیست. او مسئول تیم است اما به نظر می‌رسد هر هفته خودش را دورتر از مسائل باشگاه تصور می‌کند. چیزی شبیه تمرین دهنده شده، به موضوع ایکاردی کاری ندارد، تماشا می‌کند امباپه از علاقه وصف‌ناپذیرش به رئال مادرید می‌گوید و نیمار با گیتار آکوستیک خود آهنگ مورد نظرش را می‌نوازد.
اگر فکرش را بکنید، این دستاورد قابل توجهی است. یک میلیاردر 37 ساله قطری باشگاه فوتبالی می‌خرد، با بودجه نامحدود برای اینکه بهترین بازیکنان جهان را دور هم جمع کند. ظرف یک دهه هفت بار قهرمان لیگ می‌شوند در حالی که مجموع اختلافشان با تیم‌های دوم در این هفت سال 101 امتیاز است. این روی کاغذ یکی از جذاب‌ترین داستان‌های تاریخ فوتبال است اما نه. این تیم درون خودش حس نارضایتی و پریشانی و خشکی و بی‌لذتی و کسالت دارد.
آیا به این دلیل است که امباپه می‌خواهد برود؟ شاید نه، هرچند قطعاً به این تصمیم کمک می‌کند. از یک زاویه مثل ازدواج بدون عشق است که مسیر خود را می‌رود و از طرفی می‌خواهد رؤیایی کودکانه را محقق کند. انگیزه‌های امباپه هر چه باشد نمی‌توان عملکرد پاری‌سن‌ژرمن را نادیده گرفت، باشگاهی ثروتمند که به نظر می‌رسد مسیرش را گم کرده است، خودش را گم کرده و فراموش کرده هدف اصلی‌اش چه بوده است. وقتی شما همه پول‌های جهان را دارید، تعداد بازیکنان غیرقابل جایگزین زیاد نیست اما شاید پاری‌سن‌ژرمن فهمیده امباپه یکی از آنها است.
 

Page Generated in 0.0064 sec