سعید آقایی
یک پدیده غلط و تکراری مدتهاست آفت جان ورزش شده و رکود و رخوت را به این حوزه منتقل کرده. پدیدهای که مثل یک ویروس خاموش در بدنه ورزش تکثیر شده و همه حوزهها و رشتهها را درگیر کرده. هجوم لشکر کارمندان بیخاصیت در رأس فدراسیونهای ورزشی یک اپیدمی کهنه است؛ آنها که بلای جان ورزش شدهاند و با روحیات کارمندی و خنثی، از ورزش ایران شیر بییال و دم اشکمی ساختهاند که از اصل خود دور افتاده. مدیرانی که به جای آنکه برای ارتقا و پیشرفت رشته متبوع خود تلاش کنند، کارمندان بیخاصیتی بودهاند که صندلی فدراسیونها به آنها هبه شده. فرقی نمیکند که رشتههای توپی باشد یا رشتههای راکتی و یا رشتههای مادر. آنها همه جا هستند و در همه فدراسیونها نفوذ پیدا کردهاند.
عجیب اینکه در دوره جدید و در متن و حاشیه انتخابات فدراسیونهای ورزشی نیز دوباره سر و کله این کارمندان پیدا شده و انتخابات با حضور پررنگ آنها برگزار میشود. فدراسیون اسکیت یکی از جدیدترین اهداف کارمندان ورزش است و یکی از همین طیف، صندلی ریاست آن را نشانه گرفته. فدراسیونی که انتخابات آن قرار بود 22 دی برگزار شود اما با تصمیم وزارت به 2 بهمن موکول شده و برخیها تلاش میکنند که یک مدیر سفارشی و کارمند از فدراسیون منفعل فعلیاش به فدراسیون اسکیت نقل مکان کند. اتفاقی عجیب که مشخص نیست با اتکا به کدام رزومه و پشتوانه قرار است رخ دهد. مدیریت این کاندیدای کارمند را پیش از این در فدراسیون مربوطهاش رؤیت کردهایم؛ فدراسیونی که در رکود، انزوا و پسرفت روی اسکیت را سفید کرده! رشتهای که در طول سالیان اخیر با مدیریت منفعل و کارمندی هیچ دستاوردی نداشته است و با این کارنامه مدیریتی مشعشع، یکی از مدیران اصلی این فدراسیون ناکام و خنثی حالا هوس ریاست در یک فدراسیون دیگر کرده تا با همین مدل مدیریتی اسکیت را نیز زمینگیر کند تا اسکیت از همین حداقلهای فعلی نیز باز بماند!
اسکیت علاوه بر اهمیت و جایگاهش در سطح جهان و مدالهای پرشمارش، رشتهای است که بیشترین مخاطب را در میان نوجوانان و جوانان دارد و در بعد همگانی بسیار فعال است. بنابراین برای چنین رشتهای که عامه مخاطبان آن را سنین پایین تشکیل میدهند و سرشار از انرژی و انگیزه هستند، باید مدیری از همین جنس انتخاب کرد؛ یک مدیر اکتیو، جاهطلب و باانگیزه که بتواند به نیازهای قشر نوجوان و جوان این رشته پاسخ درخوری بدهد. عجیب اینکه کاندیدای مدعی در کتگوری و رده سنی مدیران سنتی و سالخورده دستهبندی میشود و بدیهی است که با این شرایط نمیتواند پاسخگوی نیازهای این رشته باشد.
برای رشتهای که یک چمدان مدال در بازیهای آسیایی و المپیک دارد و در صورت توجه و سرمایهگذاری و با توجه به اقیانوس استعدادها در ایران میتواند سهمی از این خوان رنگارنگ مدالها داشته و سبد مدالهای ایران در بازیهای آسیایی و المپیک را رنگین کند، مدیری کاندیدا شده که اساساً با واژهای به نام مدال بیگانه است و در طول سالیان طولانی مدیریتش در رشته تخصصیاش رنگ مدال را ندیده!
ورزش را پای روابط خاص و مدیران کارمند و بیخاصیت نباید تلف کرد. ورزش مدیر کارمند و سفارشی نمیخواهد.