وصال روحانی
بازی با دو تیم نفتی در فاصله پنج روز چیزی است که بخشی از سرنوشت پرسپولیس را دستکم در نیمفصل اول لیگ برتر بیستویکم مشخص میکند.سرخهای تهرانی ابتدا فردا شب (چهارشنبه شب) با صنعت نفت دیدار میکنند و سپس روز دوشنبه آینده به مصاف نفت مسجدسلیمان میروند. دو مسأله سبب شده که هواداران پرسپولیس و حتی بسیاری از ناظران و کارشناسان به این باور برسند که این تیم بهترین فرصت و بیشترین امکان را برای کسب دو برد متوالی و جمعآوری 6 امتیاز دارد و حتی این دستاورد را حتمی بشمرند. تصور آنها این است که چون هر دوی این مسابقات در ورزشگاه آزادی یعنی در خانه سرخها برگزار میشود و چون هر دو تیم نفتی به سبب مشکلات مالی روزهای بدی را سپری میکنند، قرمزها مشکل چندانی برای غلبه بر این دو رقیب نخواهند داشت و بنابراین میتوانند با امتیازات حاصله بر کاستیهای قبلی خود فایق آیند و جبران مافات کنند. پرسپولیس در هیچ یک از سه بازی آخرش برنده نشده و به دو امتیاز از حداکثر 9 پوئن ممکن قناعت کرده و همین مسأله نشان میدهد چقدر به کسب همان دستاوردی نیاز دارد که ناظران با احتساب مسائل مورد اشاره برای پرسپولیس قطعی تلقی میکنند. حتی اگر همه این گمانها و برداشتها و توقعات را هم نادیده بگیریم، استقرار پرسپولیس در رده هفتم جدول که برای این تیم رویدادی کاملاً غیرمعمول است، نشان میدهد که سرخها چه نیاز عظیمی به کسب تمامی این شش امتیاز دارند و اگر چنین کنند با ارتقای مجدد به بالای جدول یک بار دیگر در قالب همان مدعی همیشگی قرار میگیرند.حقایق امر اما میتواند چیزی به کلی متفاوت با مسائلی باشد که برشمردیم و بردهایی را موجب نشود که ناظران با تأکید بر مزایای میزبانی پرسپولیس و حال ناخوش دو تیم نفتی آن را مسجل میانگارند. درست است که پرسپولیس در عصر طلایی فعلیاش که مشتمل بر شش سال میشود، از اکثر قریب به اتفاق دیدارهای خانگیاش برداشت بالایی داشته و بسیار به ندرت در تهران شکست خورده اما در همین دوران واقعاً طلایی نیز کم به نتایج مساوی در پایتخت تن در نداده است. نگاهی به گذشته قدری دورتر هم نشان میدهد پرسپولیس بارها و بارها با عدم استفاده از مزایای میزبانی مسابقاتش به حداقل امتیازات در تهران اکتفا کرده و پوئنهایی را از دست داده که اگر میگرفت، سرنوشتاش به کلی تغییر میکرد. بنابراین صرف برگزاری مسابقات بعدی پرسپولیس در تهران هیچ ضمانتی را در مورد کسب تمامی امتیازات توسط آنها ایجاد نمیکند و آمدن تعدادی قلیل از هواداران به ورزشگاه نیز چنین چیزی را به تنهایی موجب نمیشود و برعکس امکان دارد به سبب افزایش توقعات از آنها و استرسی که این مسأله به قرمزها وارد میکند، موجب پریدن امتیازات از مشت آنها شود و بر ناکامیهای این فصل آنان بیفزاید. وقتی در نظر میگیریم که دفاع پرسپولیس امسال به هیچ روی قدرت سالهای پیش را از خود بروز نداده و در خط حمله هم فرصتسوزیهای این تیم کم نبوده، بیشتر بر این نکته پی میبریم که کار سرخها در مقابل دو تیم متعلق به استان خوزستان هر چیزی هست الا آسان و اگر توقفهای بازهای برای آنها به ثبت رسید، جای تعجب نخواهد داشت.این را نیز در نظر بگیرید که نفتیهای آبادان پس از گذراندن سه هفته ابتدایی بسیار بد با بازگشت علیرضا منصوریان (که از بیماری کرونا رنج میبرد) یک بار دیگر حالشان مثل همین مربی خوب شده و در دو دیدار آخر خود 4 امتیاز گرفته و از قعر جدول قدری فاصله گرفتهاند و نفت مسجدسلیمان نیز به رغم اینکه در دیدار قبلیاش 1-2 به آلومینیوم اراک باخت اما داوری آن مسابقه عاری از ایراد نبود و فراز کمالوند، سرمربی مسجدسلیمانیها به رغم استعفاهای پرشمار و عدم ثباتی که در کارش دارد، در تدوین روشهای بازی و انواع تاکتیکها ماهر است و خوب میداند چگونه برای سرخابیها تولید مشکل کند و کلاً مردی نیست که به آسانی تسلیم شود.بدتر از هر چیزی از دست رفتن روانی و نظم و کارآیی در بازی پرسپولیس طی فصل جاری است که سبب شده این تیم در سه دیدار اخیرش نشانی از پرسپولیسی نداشته باشد که در سالهای اخیر به دیدن آن عادت کرده بودیم و انگار چنان تیمی به کلی گم شده است و هماهنگی و یکپارچگی در این تیم به شدت کمتر شده و تعداد پاسهای اشتباه فزونی گرفته و با اینکه نباید آنها را به کمبود تلاش متهم کرد اما حتی میزان همت و کوشش و از جانگذشتگی آنها هم کمتر از فصول قبلی است. یحیی گلمحمدی، سرمربی پرسپولیس و حمید مطهری که دستیار اول اوست نیز نتوانستهاند تا این لحظه بر مشکلات فوق غلبه کنند و این تیم را به همان حدود و سطوح قبلی برگردانند. بخشی از این قضیه قطعاً تقصیر این مربیان است اما قسمتی از آن هم به خریدهای دو فصل اخیر سرخها برمیگردد و بر کیفیت متوسط نفراتی که به پرسپولیس آمدهاند تا جای ستارههای کوچ کرده را بگیرند و به وضوح در این امر ناموفق بوده و کیفیت کلی کار این تیم را نیز مثل سطح بازی و میزان استعداد خود کاملاً متوسط ساختهاند.وقتی همه این مسائل را جمع میبندیم، میبینیم این همه ابراز اطمینان سرخها به کسب شش امتیاز در دو دیدار پیش رو امری نه چندان واقعی و معقول و فقط دل بستن به رویدادها و احتمالهایی است که در تحقق و قطعیتشان شکهایی اساسی وجود دارد. شاید هم بهتر باشد بگوییم پرسپولیس آنقدر به این دستاورد و رؤیای شیرین دل بسته که آن را در ذهن و خیالش هم به یک واقعه حتمی تبدیل کرده و تکلیف یک رؤیا همیشه همانقدر مشخص و قطعی است که دل بستن به هوای این روزهای پایتخت که لحظهای بارانی و آلوده است و دقایقی بعد توأم با آسمانی صاف و اکسیژنی قابل تنفس، و چه کسی میتواند تضمین بدهد که در روز برگزاری دو مسابقه بعدی پرسپولیس در این شهر، هوای تهران و حال پرسپولیس تا چه حد خوب و یا تا چه میزان بد است!