printlogo


کد خبر: 236016تاریخ: 1400/7/21 00:00
با وجود عملکرد درخشان دشان، انریکه، مانچینی و مارتینس
چرا پولدارها، مربیان ملی را دوست ندارند؟
با وجود کارنامه درخشان بعضی از مربیان ملی مثل دشان، مانچینی، انریکه و مارتینس، وقتی باشگاه‌های بزرگ دنبال مربی می‌گردند، کمتر به آنها توجه می‌کنند. چرا؟

یادداشت
مارک آگدن   
 
دیدیه دشان هفتمین قهرمانی بزرگ دوران مربیگری خود را کسب کرد و با فرانسه در لیگ ملت‌های اروپا به رده نخست رسید. آنها در فینال اسپانیا را با نتیجه دو بر یک شکست دادند و مربی سابق موناکو، یوونتوس و مارسی نگذاشت لوییس انریکه به نهمین جام خود برسد.
روبرتو مانچینی، مربی ایتالیا هم 11 جام دارد، از جمله قهرمانی در یورو 2020. روبرتو مارتینس هم در سه سال گذشته، بلژیک را در صدر رده‌بندی فیفا نگه داشته و البته با ویگان در سال 2013 قهرمان جام حذفی انگلیس شد. به این ترتیب می‌توان گفت که دیدارهای مرحله نهایی لیگ ملت‌های اروپا، نبرد برخی از بهترین مربیان دنیا و البته بازیکنان برجسته بود.
با این حال، وقتی کارشناسان ده نامزد مربیگری نیوکاسل را لیست کرده‌اند (البته استیو بروس هنوز مربی این تیم است)، مارتینس تنها فردی از این چهار نفر است که در لیست حضور دارد و تازه او ضعیف‌ترین شانس را در بین این چهار مربی دارد.
اوله گونار سولشر در منچستر یونایتد هم حمایت خانواده گلیزر، مالکان باشگاه را داراست. با این حال، او هنوز نتوانسته خیلی‌ها را مجاب کند که می‌تواند یونایتد را دوباره تبدیل به تیمی قهرمان کند. لوییس انریکه در سال 2015 بارسلونا را به سه‌گانه لالیگا، جام حذفی و لیگ قهرمانان رساند اما او در میان گزینه‌های جانشینی سولشر، کمترین بخت را دارد و مایکل کریک و لوران بلان، بازیکنان سابق یونایتد بالاتر از او قرار دارند. حتی شانس فرانک لمپارد، ادی هاو و رالف هازن‌هوتل بیشتر از انریکه ارزیابی می‌شود. در بنگاه‌های شرط‌بندی، بخت دشان برای جانشینی سولشر در حد پپ گواردیولا و آرسن ونگر است. مارتینس حتی از او هم شانس کمتری دارد. نام روبرتو مانچینی، مربی سابق منچسترسیتی، حتی مطرح هم نیست.
این مشکل فقط محدود به لیگ برتر نمی‌شود. در اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه، باشگاه‌های برتر تصمیم گرفته‌اند مربیان ملی را به‌کلی نادیده بگیرند.
از سال 2010 به این سو، تنها سه بار پیش آمده که یک باشگاه بزرگ، یک مربی را از یک تیم ملی به خدمت بگیرد. یونایتد در هفته‌های پیش از جام جهانی 2014 با لوییس فان‌خال به توافق رسید. فان‌خال مربی هلند بود و با این تیم به رده سوم جام جهانی دست یافت. خولن لوپتگی تنها چند روز پیش از آغاز جام جهانی 2018 به دلیل توافق با رئال مادرید، از مربیگری اسپانیا اخراج شد. رونالد کومان هم در آگوست سال گذشته از تیم ملی هلند جدا شد و به بارسلونا پیوست اما دوران حضور او در بارسلونا هم خیلی خوب به پیش نرفته است.
لوپتگی پس از تنها 14 بازی در مادرید، از این تیم اخراج شد و فان‌خال هم پس از دو فصل حضور در یونایتد، از این تیم برکنار شد. او فینال جام حذفی را برد اما آن بازی، آخرین دیدار این مربی روی نیمکت یونایتد بود.
اگر به 10 سال قبل‌تر بروید، باز هم نمونه‌های بسیار کمی از این پیدا می‌کنید که مربیان ملی به باشگاه‌های بزرگ پیوسته باشند. لوییز فلیپه اسکولاری در جولای 2008 از پرتغال به چلسی پیوست و در فوریه 2009 هم برکنار شد. بارسلونا هم در سال 2002 فان‌خال را از هلند گرفت و او را تنها پس از شش ماه اخراج کرد.
ماجراهای کومان، فان‌خال (دو بار)، لوپتگی و اسکولاری شاید نشان می‌دهد که چرا باشگاه‌های بزرگ علاقه‌ای به جذب مربیان ملی ندارند.
یک منبع به ESPN گفته که مدیران ورزشی یا مدیران اجرایی باشگاه‌ها، به دو دلیل کلیدی حاضر نیستند یک مربی را از تیم ملی بیاورند؛ اول اینکه آن مربی از بازار نقل و انتقالات دور بوده و دانش زیادی در زمینه ایجنت‌ها و استعدادهای بین‌المللی ندارد و دوم اینکه یک مربی ملی، برخلاف مربیان باشگاهی، فشار روزانه کار را حس نمی‌کند.
هر دو دلیل منطقی هستند اما حالا که مربیان باشگاهی بزرگ، مانند گواردیولا، یورگن کلوپ، توماس توخل، موریسیو پوچتینو و یولیان ناگلزمن شاغل هستند، به نظر می‌رسد که مربیان بااستعداد زیادی نداریم که شخصیت و قابلیت هدایت باشگاه‌های بزرگ را داشته باشند.
در میان مربیانی که شغل ندارند، هیچ‌کس نیست که رزومه‌ای در حد دشان، مانچینی، لوییس انریکه و مارتینس داشته باشد. دشان پیش از آن که در سال 2012 مربی فرانسه شود، در هر باشگاهی که بود قهرمانی به دست آورد و حتی موناکو را به فینال لیگ قهرمانان 2004 برد. این مربی 52ساله که در سال 2018 فاتح جام جهانی شد، موافقان و مخالفان خود را دارد. او از نظر انتخاب تیم و تاکتیک فردی سرسخت است اما اینکه توانسته بهترین بازی را از پل پوگبا بگیرد نشان می‌دهد که توانایی کار با استعدادهای بزرگ را دارد.
مانچینی هم با اینتر و منچستر سیتی قهرمانی کسب کرده و با فیورنتینا، لاتزیو و گالاتاسرای هم جام‌های حذفی را برده. رفتار سختگیرانه او در سیتی باعث شد که بازیکنان بزرگ با او دشمن شوند اما موفقیت‌های این باشگاه در یک دهه گذشته را این مربی 56ساله آغاز کرد و اثر او بر این تیم ماندگار شد.
کار لوییس انریکه در بارسلونا حالا تأثیرگذارتر هم به نظر می‌رسد، چرا که جانشینان او در نوکمپ، مرتباً ناکام شده‌اند. مارتینس هم در سطح باشگاهی ارزش خود را اثبات کرد و سپس بلژیک را تبدیل به یکی از بهترین تیم‌های دنیا کرد.
اگر بارسلونا بخواهد کومان را اخراج کند، لوییس انریکه و مارتینس گزینه‌های جدی این تیم خواهند بود، چرا که با باشگاه و شهر پیوندی نزدیک دارند. مارتینس کاتالان است و در شهر بالاگر، در فاصله 160 کیلومتری بارسلونا به دنیا آمده است.
البته ارتباطات احساسی را نباید در نظر گرفت. لوییس انریکه و مارتینس، به همراه دشان و مانچینی، باید با عملکردشان سنجیده شوند. و باشگاه‌هایی که در تابستان به دنبال مربی جدید خواهند بود، باید توجه ویژه‌ای به آنهایی داشته باشند که در دیدارهای ملی خوش می‌درخشند.
منبع: ESPN

Page Generated in 0.0051 sec