سام ستارزاده
آخرین پیروزی کره جنوبی مقابل تیم ملی درون مستطیل سبز به بیش از ۱۰ سال بازمیگردد؛ به پاییز سیاهی که گل بیتگارام یئون در وقتهای اضافی، رویای برپایی جشن قهرمانی جام ملتها در قطر را برایمان بر باد داد. ببرهای شرق آسیا پس از آن پیروزی تا فینال تورنمنت هم پیش رفتند اما گمان هم نمیکردند که برای گلزنی دوباره به ایران باید بیش از ۸ سال صبر کنند. تقابل ایران و کره جنوبی در چند سال اخیر همواره یک دیدار پر تنش و جنجالی برای هر دو طرف بوده اما در تمام این تقابلها، یک چیز ثابت مانده است؛ اینکه یوزهای پارسی همیشه گربه سیاه کرهایها بودهاند.
بعدازظهر امروز، شاگردان دراگان اسکوچیچ نخستین تیم گروه A مقدماتی جام جهانی خواهند بود که از چشمبادامیها میزبانی میکنند؛ آن هم در شرایطی که کره جنوبی بهعنوان نزدیکترین و جدیترین تعقیبکننده ایران در صدر جدول گروه، عملکرد قاطعی در خاک خود نداشته. شاگردان پائولو بنتو در سئول مقابل عراقی که با تغییرات متعددی مواجه بود به تساوی رضایت دادند و آخرین رویارویی خود با سوریها را نیز به سختی با پیروزی پشت سر گذاشتند و اکنون به تهران قدم گذاشتهاند تا طلسم ۴۷ ساله پیروزی خارج از خانه مقابل ایران را بشکنند.
انگیزه اسکوچیچ برای شکست رقیب سنتی اما فراتر از یکهتازی در منطقه صعود به جامجهانی قطر، حفظ رکوردهای سنتی تیم ملی، ارتقای رکورد پیروزی متوالی او با ملیپوشان به ۱۱ بازی و نظیر اینها است. سرمربی کروات تیم ملی میخواهد با غلبه بر کره آخرین میخ اعتماد خود را به محکمترین شکل ممکن بکوبد تا در تبدیل منتقدانش به طرفدارانش، تمام تلاش خود را به کار برده باشد. این تئوری که ۱۰ رقیب گذشته تیم ملی هیچیک تیمهای صاحبنام قارهکهن نبودهاند، این روزها تنها جملهای است که برای زیر سؤال بردن تواناییهای فنی اسکوچیچ کاربرد خود را از دست نداده است.
البته بیشک همه ما انتقاداتی بجا در مورد اسامی لیست تیم ملی و انتخابهای متغیر اسکوچیچ برای برخی پستها (بخصوص دفاعهای کناری) داریم اما برد کره جنوبی، جدا از حفظ هر آنچه روی کاغذ برای فوتبال ما جذاب است، ما را برای رویاپردازیهای بزرگ و تاریخی با اسکوچیچ آماده و یکدل میسازد.