حمیدرضا عرب
مصاحبه فرهاد مجیدی که از چند روز قبل برنامهریزی شده بود، گوشهای از اختلافهای عمیق در باشگاه استقلال را به رخ کشید. مهر تأییدی بر یک وضعیت کاملاً بیثبات و متزلزل است که هر لحظه احتمال از همگسستگی میان ارکان این باشگاه میرود. با باشگاهی مواجهایم که میان گروه بازیکنان-مربیان و مدیریت باشگاه اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد و حتی فرهاد مجیدی بیپروا اعلام میکند که برخی تصمیمگیران باشگاه استقلال (او مستقیماً به نام مددی وعلینژاد اشاره کرده بود) از بردهای این تیم خوشحال نمیشوند، چون دوست ندارند او در این باشگاه به فعالیت ادامه دهد!
هر چند که بعید است اختلافها در حدی باشد که مدیریت یک باشگاه به دنبال زمین خوردن زیرمجموعهاش باشد تا سرمربی را که تصمیمگیری درباره بود و نبودش در حیطه وظایفش است، برکنار کند و کنار گذاشتن سرمربی یک تیم میتواند به هر بهانهای انجام شود اما به هرشکل اظهارات اخیر فرهاد مجیدی کاملاً روشن میکند که این تیم در بحرانهای بیشتری در قیاس با گذشته فرو رفته و فضای موجود ممکن است استقلال را به سمت ناکامی در جام حذفی پیش ببرد؛ جامی که با برتری مقابل پیکان، ذوبآهن و پرسپولیس برای استقلال خوب پیش میرود و آبیها از شانس حداکثری برای رسیدن به این جام برخوردارند.
استقلال دو بازی دیگر تا قهرمانی در جام حذفی فاصله دارد و اولین نشانههای تکرار ناکامی فصل قبل در این تیم با تمرین نکردن بازیکنان دیده شد. اوج نگرانی آنجا است که همین ترفند (تمرین نکردن و مصاحبه علیه مدیران) در روزهای حساس باقیمانده جام حذفی نیز تکرار شود و جام حذفی به مانند فصل پیش از کف برود و مهر یک ناکامی دیگر بر پیشانی استقلال بچسبد!
عمق اختلافها میان مجیدی و مدیران باشگاه استقلال به حدی است که احتمال آشتی میان دو طرف نیز چیزی در حد صفر است و به نظر میرسد هر یک از طرفها انتظار میکشند شرایطی در آینده ایجاد شود که دیگری از این باشگاه جدا شود. در واقع یک جنگ قدرت پنهان میان دو طرف (مجیدی و مدیران استقلال) شکل گرفته و در این میان بازیکنان نیز به دلیل خلف وعدههای مکرر تصمیمگیران در پرداخت حقوقشان پشت سرمربی را میگیرند که دودش به چشم هواداران این باشگاه خواهد رفت و هیچ بعید نیست این اتمسفرسمی موجب ناکامی بزرگی در جام حذفی شود و افسوس و حسرت بزرگی بر دل هواداران این باشگاه باقی بماند.
در وضعیت کنونی شاید یک راهکار بتواند به طور مقطعی به استقلال کمک کند و دست کم تیم را از مسیر خود در جام حذفی خارج نکند. مدیران استقلال که مشخص هم نیست در دولت بعدی بر مسند کار باشند، میتوانند در روزهای باقیمانده دست کم با سکوت خود اوضاع را از این بدتر نکنند و تیم را به سمتی هدایت کنند که تنشها بیش از این فزونی نگیرد.
مددی یک بار در گذشته پاسخ فرهاد مجیدی را داد و ادله خود را درباره به وجود آمدن چنین فضایی رسانهای کرد. اینکه در میان انبوهی از اختلاف نظرها بتوان با قطعیت و عدالت طرف چه کسی را گرفت نیز دشوار است چون به واقع هیچکس در بطن ماجراها قرار ندارد و هر سو در تعریف ماجراهای رخ داده دلایلی را مطرح میکند که تصمیمگیری را برای هر شنوندهای سخت میکند.
بیتعارف باید گفت در این حال و هوا دو طرف باید به سمت جدایی پیش بروند و فصل بعد یا مجیدی باید بماند یا مددی اما دو طرف باید بدانند که هنوز مأموریتشان برای فصل جاری به پایان نرسیده و در مواجهه با یکدیگر نباید تنها منافع خود را در نظر بگیرند. این باشگاه پشت سرخود میلیونها هوادار دارد که انتظار میکشند تیمشان با وجود سالها ناکامی در لیگ برتر دست کم بتواند جام حذفی را به چنگ آورد و قدری از فضای ناامید کننده و یأسآور ماههای اخیر جدا شده و چشمانداز بهتری پیش رویشان تصویر شود.
هر چند که با اتفاقاتی که اخیراً رخ داده، بعید است تحولات شگرفی برای فصل بعد رخ دهد و تنشهای این فصل با وجود جدایی یکی از طرفها بدون شک به فصل بعد هم خواهد رفت و ساده انگارانهاست که تصور کنیم استقلال فصل بعد ناگهان به تیمی متفاوت تبدیل خواهد شد اما به هرشکل هواداران این باشگاه آنقدر بزرگ و مقدس هستند که بتوان با خویشتنداری تا حدی جلوی بحرانهای عمیقتر را گرفت.