printlogo


کد خبر: 232689تاریخ: 1400/4/29 00:00
بی‌کفایتی، خودخواهی و تکرار مکررات
دوگانه تلخِ تناقض!

میعاد نیک
 
آنچه این روزها بر سر باشگاه استقلال و هواداران درمانده‌اش می‌آید، بی‌شباهت به وضعیت تکراری هر ساله نیست. فرهاد مجیدی در جایگاه سرمربی آبی‌پوشان در دوگانه‌ای سفت و سخت با مدیریت قرار گرفته و آتشی برپا شده که دودش در ابتدا به چشم هواداران بی‌شمار و سپس به چشم اردوگاه تیمش خواهد رفت. در این‌که باشگاه استقلال مدت‌هاست با مشکلات مدیریتی مواجه شده و افراد بی‌کفایت و ناتوان با استفاده از رانت‌های دوستانه و لابی‌های فاسد به ساختمان خیابان علامه می‌رسند، هیچ شکی نیست اما نقض ساختارهای بی‌ساختار هم خود هیچ توجیهی ندارد. فرهاد مجیدی خودش را مقید به اصول و دیسیپلین می‌داند و مدعی ا‌ست در برقراری نظم و انضباط از هیچ اشتباهی گذشت نخواهد کرد اما او با برخی رفتارهایی که در گذشته هم وجود داشته و مسبوق به سابقه بوده، هرگز نمی‌تواند در مقام دادخواه برآید؛ چرا که با لجبازی بین او و احمد سعادتمند بود که یک جام شیرین از دست استقلالی‌ها افتاد و به کیسه تراکتور افتاد. در این دوگانه اما نباید این نقد را تنها به سمت فرهاد مجیدی روانه کرد و مصداقی بر برائت مدیران از اشتباه دانست. بزرگ‌ترین و مهم‌ترین نقطه اشتباه در بحران خودساخته باشگاه استقلال، ورود و نفوذ مدیرانی‌ است که فرق توپ فوتبال و بسکتبال را از یکدیگر تشخیص نمی‌دهند اما در یک ساختار پر از ایراد و باگ به استراتژیک‌ترین سمت‌ها رسیده‌اند.
فرهاد مجیدی همیشه محبوب هواداران باشگاه استقلال بوده، حتی با ناملایمتی‌ها و رفتارهای نه‌چندان اسطوره‌مآبانه‌اش در زمان بازیگری اما از این محبوبیت نباید سوءبرداشت رخ دهد. فرهاد مجیدی با پذیرش ساختار غلط باشگاه استقلال حاضر به همکاری شده و در این بین می‌تواند در آستانه روزهای حساس‌تر مجموعه خود، تنها روی مباحث فنی تمرکز کند و باقی امور را به‌دست اهل‌اش بسپارد.
 

Page Generated in 0.0071 sec