جاناتن ویلسن
اینکه انگلیس میتواند در فینال یکشنبهشب ویمبلی حاضر باشد یا نه به تصمیمات مهمی بستگی دارد که گرت ساوتگیت در بازی امشب مقابل دانمارک میگیرد...
سه یا چهار؟
بزرگترین و آشکارترین سؤالی که ذهن گرت ساوتگیت را مشغول کرده این است که آیا با چهار مدافع بازی کند یعنی همان ترکیبی که باعث صعودش از مرحله گروهی و پیروزی برابر اوکراین شد یا مثل بازی با آلمان از سه مدافع بهره بگیرد. برای ایجاد تغییرات برابر آلمان دو دلیل خوب وجود داشت؛ بال-مدافعان ژرمنها مقابل پرتغال درخشیده بودند و برای همین عاقلانه بود که چارهای برایشان اندیشیده شود. تصمیم گرفته شد تا جایی که امکان دارد جلوی فعالیت آنها از زمین خودشان گرفته شود و این نقشه جواب داد چون اثرگذاری یاشوا کیمیش و روبین گوسنز به حداقل رسید. علاوه بر آن، با توجه به سبک بازی کای هاورتز و اینکه برای گرفتن توپ از یکسوم دفاعی حریف خارج میشود، مدافع میانی میتوانست بدون قبول ریسک بالا برای ایجاد حفرههای دفاعی بزرگ، سایه به سایهاش حرکت کند.
مقابل اوکراین که بال-مدافعانش کلید پیروزی برابر سوئد بودند، ساوتگیت ابتکار عمل را به دست گرفت. او از 3-3-4 استفاده کرد (یا 1-3-2-4 بستگی دارد به اینکه نقش میسون ماونت را چطور ترسیم کنید) و با این شیوه بال مدافعان اوکراین را اساساً از کار انداخت؛ چون اگر جلو میآمدند باید خطر رها کردن رحیم استرلینگ و جیدون سانچو را میپذیرفتند و اگر عقب مینشستند، انگلیس بدون مزاحم میانه میدان را در اختیار میگرفت و بعد نوبت استرلینگ و سانچو میشد که باید از اولکساندر کارافائف و ویتالی میکولنکو عبور میکردند.
حالا اما یواکیم ماهله و ینس استریگر لارسن قدرت هجومی بیشتری نسبت به دو بازیکن اوکراین دارند، البته داستان فرق میکرد اگر آندری شوچنکو همان کاری را میکرد که مقابل سوئد کرده بود و از اولکساندر زینچنکو در بال-مدافع چپ استفاده کرد.
اگر ساوتگیت باور کند میتواند به اندازه کافی بر وسط زمین تسلط داشته باشد، روی تصمیمش تأثیر میگذارد. توماس دلانی و پیر امیل هویبرگ خیلی بعید است که مانند تونی کروس و لئون گورتزکا را به انگلیس واگذار کنند با آنکه متز هوملس و ماتیاس گینتر هم از مرکز دفاع اضافه میشدند، بنابراین شاید بهتر باشد با سه دفاع بازی کنند هرچند دانمارک شکل تیمی بهتری نسبت به آلمان دارد.
حافظه تاریخی
انگلیس و دانمارک سال گذشته دوبار در لیگ ملتهای اروپا با هم روبهرو شدند که حاصلش یک تساوی کسالتآور و بدون حادثه در کپنهاگ بود و پیروزی یک بر صفر میهمان در ویمبلی در دیداری که نقطه عطفش کارت قرمز هری مگوایر در دقیقه 31 بود. آن موقع ذهن او درگیر اتهام ضرب و شتم، دستگیری و رشوه در یونان بود که البته هنوز پروندهاش مختومه نشده و هر دو کارت زرد را میتوانست نگیرد. آن اخراج تیم انگلیس را به وحشت انداخت و کایل واکر بدشانس بود که پنالتی داد بعد از آنکه جوردن پیکفورد بیمحابا از منطقه خود خارج شده بود.
اینکه چقدر از چنین مسابقاتی درس گرفته میشود، معلوم نیست. دانمارک در هر دو مسابقه 3-3-4 بازی کرد و خیلی متکی به خلاقیت کریستین اریکسن بود در حالی که انگلیس با سه مدافع تیم جذاب و بابرنامهای نبود. احتمالش خیلی زیاد است که هر دو تیم چینش خود را برای این بازی عوض کنند. البته هیچ نشانهای در این تورنمنت بروز نکرده از اینکه مگوایر یا پیکفورد در موقعیتهای مشابه اشتباهات مشابه را تکرار کنند.
نیروی هوایی
ساوتگیت قبل از بازی با اوکراین گفت میخواهد انگلیس همان تیم خطرناک روی ضربات ایستگاهی باشد که باعث شد تا نیمهنهایی جامجهانی بروند و تیم روی یک شروع مجدد و یک کرنر با ضربه سر به گل رسید. جان استونز که در بازی با اسکاتلند تیر دروازه حریف را به لرزه درآورد، مگوایر و کین همیشه در هوا خطرناک هستند. اما این را هم فراموش نکنید که خط دفاع سهنفره دانمارک متشکل از سیمون کیائر، آندریاس کریستنسن و یانک وسترگارد مقابل جمهوری چک که پیش از این در هوا تیم خطرناکی بود، چقدر با آرامش و اطمینان کار کردند. گل جمهوری چک روی یک سانتر کوتاه به دست آمد و با توجه به اینکه انگلیس مجبور است در عرض بازی کند تا مقابل دلانی و هویبرگ سد ایجاد کند، شاید باید در این باره تجدید نظر کنند.
انتخاب بالها
اگر دفاع سهنفره شود، واکر احتمالاً به راست دفاع میرود و تریپیر بال-مدافع میشود. با فرض اینکه استرلینگ در سمت چپ جای خودش را حفظ میکند، باید دید سمت راست خط حمله چه کسی خواهد بود. با چهار مدافع، ساوتگیت به احتمال زیاد به 10تا از 11 بازیکن بازی با اوکراین دست نمیزند و تنها در مورد بال راست تصمیم میگیرد. با سه مدافع میتواند ماونت را به راست ببرد؛ یعنی همان کاری که در نیمه دوم بازی با بلژیک در ویمبلی در لیگ ملتها کرد که شاید بهترین 45 دقیقه انگلیس در سال گذشته بود. تواناییهای دفاعی او مقابل ماهله میتواند حیاتی باشد؛ دفاع راست راستپایی که یکی از پدیدههای این تورنمنت بوده.
با چهار دفاع، ماونت میتواند جلوی خط میانی بازی کند که در این صورت، فیل فودن و جک گریلیش در ترکیب نخواهند بود، حداقل از ابتدای بازی چون آنها مایل به چپ هستند و استرلینگ آنجا درخشیده و رابطه خوبی با لوک شاو برقرار کرده. شاید هم سانچو بازی کند که با سرعت خود میتواند ماهله را به دردسر بیندازد یا بوکایو ساکا اگر از آسیبدیدگی قبل از بازی با اوکراین رها شده باشد. او توان حمله دارد، با کالوین فیلیپس هماهنگ شده و هوش دفاعی مقابله با ماهله را دارد.
اینکه این سؤالها پرسیده میشود نشان میدهد ساوتگیت در موقعیتهای مختلف ذهنیت خود را تغییر داده. بزرگترین دستاورد او شاید این باشد که نگاهها را از ترکیب اصلی ثابت و چینشهای متداول به سمت دیگری متوجه کرده است.
منبع: گاردین