printlogo


کد خبر: 230526تاریخ: 1400/3/18 00:00
سلیمانی: خبر جایزه گرفتن انصاریان جلوتر از مناظره کاندیداها ترند شد
علی باز هم از سینما جایزه می گیرد
ویژگی علی این بود که اصلاً غر نمی‌زد سینما برای علی بیش از اندازه جدی بود. شاید سینما را بیشتر از فوتبال دوست داشت و حتی زمان فوتبالش هم در حال بازی کردن نقش بود

گفت و گو
محمدقراگزلو    
 
علی انصاریان 4 ماه بعد از فوتش اولین جایزه بازیگری‌اش را گرفت. آن هم نه از یک جشنواره داخلی. علی از یک جشنواره خارجی و بین‌المللی صاحب جایزه شد آن هم وقتی نبود که ببیند خبر این اتفاق ویژه در فضای مجازی ترند شده و همه درباره جایزه بردن فوتبالیست سابق و بازیگر فعلی حرف می‌زنند و خوشحالند.
علی انصاریان به خاطر نقش‌آفرینی در فیلم «کولبرف» ساخته میلاد منصوری از جشنواره VIZ بلغارستان شد. حالا که علی نیست تا درباره این اتفاق ویژه با او گپ بزنیم شاید بهترین فردی که بتواند درباره جایزه بردن انصاریان بهتر از هر کسی حرف بزند حسین سلیمانی باشد. بازیگری که غیر از حضور در این فیلم سینمایی و همبازی بودن با زنده‌یاد انصاریان، سابقه دوستی و رفاقتی 20 ساله با او داشت.
 
آقای سلیمانی شما با علی رابطه صمیمانه‌ای داشتید و جزو دوستان قدیمی‌اش بودید. اولین بار علی را کجا دیدید؟
فکر می‌کنم سال 78 بود که داخل رختکن پرسپولیس رفتم. آن موقع «مهر مادری» را بازی کرده بودم. آنجا از علی پیراهن ورزشی‌اش را خواستم که به من گفت تو همان بچه پررو در فیلم هستی؟ آن روز از بهروز رهبری فرد شورت ورزشی و از ادموند بزیک جوراب ورزشی‌اش را گرفتم. آن موقع با علی آشنا شدم و زمان گذشت تا اینکه تا فیلم مارمولک این رفاقت خیلی جدی شد و 20 سال طول کشید.
قبل از کولبرف، جایی با هم کار کرده بودید؟
یک کار قرار بود برای آقای جمال حاتمی بازی کنم که فرشاد احمدزاده آن نقش را بازی کرد. نقشی نبود که دوستش داشته باشم. قرار بود نقش برادر علی را بازی کنم که نشد. بعد یک کار دیگر«هدیه» بود که خود علی تهیه کننده‌اش بود. یک بازی در کیش برای هنرمندان گذاشتند که من همراه تیم هنرمندان رفتم کیش و بعد از پرواز برگشت جا ماندم و نشد که در هدیه کار کنم. اتفاقاً علی مدتی با من قهر بود. یک سریال پلیسی هم بود که بهرنگ علوی با علی کار کرد و همبازی آنها به من گفت بیا در یکی از نقش‌ها بازی کن که من از نظر مالی توافق نکردم. در کارهای دیگر هم ما مدام با هم مشورت می‌کردیم. البته بحث پرزنت نبود چون علی نیازی به پرزنت کردن نداشت اما بین اهالی سینما این مسأله رایج است که وقتی پیشنهادی می‌شود با هم مطرح کنیم. یک کار هم هست که با هم بودیم. سریال 87 متر آقای کیانوش عیاری که هنوز پخش نشده و با هم بازی نداشتیم.   
غیر از بحث سینما ارتباط‌تان چطور بود؟
ما این همه سال کنار هم بودیم اما یک بار نشد کنار هم فوتبال بازی کنیم. در آن مسابقه‌ای که هنرمندان با ستاره‌های دنیا بازی کردند و بازیکنانی مثل لوئیس فیگو حضور داشتند، من در تیم هنرمندان روی نیمکت بودم و از بازی کنار بزرگان لذت می‌بردم اما به خود علی هم گفتم نمی‌دانم چرا قسمت نشد کنارهم فوتبال بازی کنیم. علی واقعاً بامزه بود. با هم ویدئو درست می‌کردیم و می‌خندیدیم. قبل از کولبرف علی یک کار دیگری را به من گفت که من گفتم هر کاری که در آن پول نیست را معرفی می‌کنی. مدام با هم شوخی و خنده داشتیم و اصلاً غیر از شوخی و خنده بین‌مان چیزی نبود.
در کولبرف چطور همبازی شدید؟
فردای روزی که قرارداد بسته بودم به دفتر رفتم یعنی اولین جلسه دورخوانی که کارگردان گفت علی انصاریان هم برای این کار هماهنگ شده. قبلش اصلاً خبر نداشتم و خود کارگردان با علی صحبت کرده بود. یعنی پیشنهاد من نبود. علی که به دفتر آمد، یک کفش برایم آورده بود و می‌گفت این برای کولبری تو مناسب است. کفشش شماره 5/43 بود. من گفتم پای من 42 است مرد حسابی. آن کفش هم در دفتر ماند و علی آن را به یک نفر هدیه داد.
به نظر می‌رسد با توجه به داستان فیلم، کار سختی بوده. لوکیشن کجا بود؟
مریوان کردستان. کار بشدت سخت بود. جزو سخت‌ترین کارهایی است که کرده‌ام اما واقعاً یک سیستم دلی داشت. شاید نتوانم بگویم چقدر دستمزدمان بود و باورتان نشود اما پولی نبود که من و علی برای یک هفته بگیریم. ما کار را خیلی دوست داشتیم و شب‌ها مدام درباره نقش و کار صحبت می‌کردیم. کارگردان هم بشدت آدم دوست داشتنی بود. یک جوان فهیم و باهوش که خودش فیلمنامه را نوشته بود. داستان هم واقعاً خاص بود. خود علی هم می‌گفت این بهترین نقشی است که بازی کردم و قبل از مریض شدنش پیگیر رفتن فیلم به جشنواره بود.
اتفاقاً یک ویسی ازعلی برای شما هست که درباره این از شما می‌پرسید.
بله من داشتم می‌رفتم خرمشهر برای فیلم «دسته دختران» کار خانم منیره قیدی. فکر کنم 10، 11یا 12 دی ماه پارسال بود که علی آن ویس را داد و پیگیر فیلم بود. همان جا بود که به من گفت چند تا فیلم بده ببینم. علی شاید جزو معدود آدم‌های دور و برم بود که فیلم می‌دید. درباره نولان حرف می‌زد و «تنت» را دوست نداشت. خیلی قشنگ فیلم‌ها را تحلیل می‌کرد و درباره سکانس‌هایی که بازی کرده بود با ذوق و شوق حرف می‌زد. در همان کردستان وقتی  به اتاقش می‌رفتم هر شب بعد از فیلمبرداری با ذوق درباره کارش می‌گفت که من در این 25 سال کسی را ندیده‌ام با این ذوق درباره نقش‌آفرینی‌اش حرف بزند.
حالا که علی از جشنواره بلغارستان جایزه گرفته شاید خیلی‌ها بگویند چون از دنیا رفته احتمالاً خواسته‌اند از او تقدیر کنند.
این حرف واقعاً نامردی است. آخر در جشنواره بلغارستان چرا باید چنین کاری بکنند؟ ما چهار تا جوان بودیم که نقش‌های اصلی را داشتیم ضمن اینکه فیلم در 6 بخش مختلف کاندیدای دریافت جایزه شد که بین بازیگران دو تا کاندیدا داشتیم. علی واقعاً خوب بازی کرد و ما هم که در این فیلم حضور داشتیم از این اتفاق لذت می‌بریم. علی واقعاً سر صحنه با جان و دل حاضر می‌شد.
و البته خودش هم که از نقش آفرینی‌اش راضی بود.
علی عاشق نقشش بود. شب‌ها در اتاق وقتی می‌خواستیم با هم چای بخوریم از همان روز و بازی‌اش تعریف می‌کرد. ما  در این فیلم با هم فقط یک سکانس داریم و از آنجایی که نمی‌توانم داستان را لو بدهم، نمی‌توانم چیزی درباره‌اش بگویم اما واقعاً می‌تواند سکانس عجیبی باشد. علی هر روز از کارش تعریف می‌کرد. فیلم ما یک تهیه کننده مستقل دارد به نام آقای سید روح الله حسینی. در فیلم مستقل شما بودجه چند ده میلیاردی ندارید. شاید بودجه ساخت این فیلم به 2 میلیارد تومان هم نمی‌رسید در حالی که یک ماه در کردستان بودیم ولی همه عوامل دلی آمدند و یک ماه کنار هم بودیم . شاید باورتان نشود اما در همان روزهای اول همه بچه‌ها مریض شدند. خودم از چشمه آب خوردم و مریض شدم و به جز علی، همه رفتیم بیمارستان. خانم متوسلی هم که سالم بود از ما پرستاری می‌کرد. در این شرایط علی نمی‌توانست به تنهایی کار کند. میلاد منصوری تعریف می‌کرد که «به علی گفته ببخشید که شرایط اینطوری شده اما علی به او گفته من در اختیار پروژه‌ام و اگر بخواهی تا شب می‌ایستم و اصلاً خودت را اذیت نکن.» ویژگی علی این بود که اصلاً غر نمی‌زد، کارش را می‌کرد و تمرکزش روی کارش بود. سینما برای علی انصاریان بیش از اندازه جدی بود. شاید سینما را بیشتر از فوتبال دوست داشت و حتی زمان فوتبالش هم در حال بازی کردن نقش بود.
اینکه علی اولین جایزه سینمایی‌اش را بعد از مرگش گرفت هم خیلی اتفاق عجیبی است. شاید اگر زنده بود این مورد می‌توانست برایش شروع یک دوران تازه باشد.
بعضی وقت‌ها یک اتفاقی می‌افتد اما دیر می‌شود. برای علی اینجوری شد. این ته بی‌مهری است که بگویند علی چون دیگر نیست جایزه گرفته. این را کسانی می‌گویند که چشم دیدن همدیگر را ندارند. شاید آنهایی که استوری هم می‌گذارند این را شایعه کنند که چون علی فوت کرده جایزه گرفته اما چرا یک جشنواره بلغارستانی باید چنین کاری کند؟ آنجا مسئولان جشنواره از بازیگران اسکرین‌شات می‌گیرند و برای پخش کننده می‌فرستند که اسم این بازیگر چیست. از بازیگران سینمای ما واقعاً شناخت کافی ندارند. علی واقعاً در این فیلم خوب بوده ضمن اینکه یک وقت‌هایی کاندیدا شدن سلیقه‌ای است و سلیقه آن داور بوده. شاید اگر من هم آدم بی‌انصافی بودم، این حرف را می‌زدم که چرا جایزه به من نرسید و به فردی که فوت شده جایزه دادند اما من که خیلی خوشحال شدم. خیال‌تان راحت که علی عالی بود در این نقش. خدا هم او را دوست داشت. علی آرزو داشت که در جشنواره فجر باشد و وقتی کرونا گرفته بود چند روز در خانه مانده بود چون می‌خواست در جشنواره باشد. فکر می‌کرد خوب می‌شود که متأسفانه نشد. فکر می‌کنم کش دادن اینکه چرا خوب نشد هم غیر از آزار دادن روح او فایده‌ای نداشته باشد . با این حال من معتقدم علی باز هم برای آخرین فیلمش جایزه می‌گیرد.
با این جایزه و چیزهایی که شما تعریف می‌کنید احتمالاً این فیلم در اکران عمومی هم با استقبال مواجه شود. البته تبلیغات برای فیلم مستقل سخت است.
الان که شرایط اکران خوب نیست اما امیدوارم. تهیه کننده و سرمایه‌گذار ما آقای سیدروح الله حسینی از هیچ چیزی برای کار دریغ نکرد و اگر قرار باشد برای تبلیغات هزینه کند مطمئن باشید این کار را می‌کند تا یک فیلم مستقل در اکران قدعلم کند اما می‌خواهم بگویم خدا علی را دوست داشت. خبر جایزه بردن علی روزی منتشر شد که مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری از تلویزیون پخش می‌شد اما اخبار آن مناظره و حرف‌هایی که زده شد به اندازه خبر جایزه بردن علی ترند نشد. یعنی اگر خدا بخواهد کسی را با عزت کند، اینطوری می‌کند. باور کنید خبر جایزه بردن علی خیلی بیشتر از حرف‌های آن کاندیداها دیده شد و دنیا را تکان داد. هیچ کس نبود که آن روز از این مسأله باخبر نباشد در حالی که شاید خیلی‌ها نمی‌دانستند مناظره در حال پخش است. واقعاً خدا دوستش داشت و اگر خدا بخواهد دستش را روی شانه‌های کسی بگذارد، اینطوری می‌شود.
حالا جایزه فیزیکی هم در کار است و چه کسی این جایزه را می‌گیرد؟
بله جایزه‌ای هم قرار است توسط کارگردان فیلم دریافت شود که در یک مناسبتی به مادر انصاریان داده شود. همچنین یک سرتیفیکیتی را هم باید به بلغارستان می‌رفتند می‌گرفتند اما قرار است امشب (دوشنبه شب) به دست آقای منصوری برسد.
سطح این جشنواره چطور بود؟
این یک جشنواره A -جوانگراست. یعنی به استعدادهای جوان و پدیده‌ها می‌پردازد. البته به بازیگران زن و مرد مسن هم جایزه داده‌اند اما معمولاً به جوان‌ها و پدیده‌ها و نوآوری‌های‌شان می‌پردازند. البته در این جشنواره آدم‌هایی بودند که در هالیوود فیلم داشته‌اند اما از کشورهای مختلفی مثل انگلیس، کره، دانمارک، آمریکا و ... بیش از 400 عنوان فیلم بوده که کولبرف از بین آنها انتخاب شده و اگر جشنواره ضعیفی بود، این همه کانال‌های آن طرفی درباره‌اش صحبت نمی‌کردند.
 

Page Generated in 0.0078 sec