printlogo


کد خبر: 230503تاریخ: 1400/3/18 00:00
صادرات مربی؛ رؤیای دیرینه لیگ برتر
سر نخواستن‌شان دعواست!
منکر روند روبه‌رشد تیم فوتبال پرسپولیس در دوران سکانداری یحیی گل‌محمدی بر عرشه کشتی سرخ نمی‌توان شد اما آیا این سرمربی به‌تنهایی تیمش را به اینجا رسانده؟

سام ستارزاده
 
بازار بازیکنان ایرانی از چند دهه گذشته تاکنون برای کشورهای متعددی همواره داغ و جذاب بوده؛ به گونه‌ای که حتی در لیست ۲۳ نفره تیم ‌ملی برای دور مقدماتی جام جهانی، ۱۴ لژیونر از پرتغال، بلژیک، قطر و کشورهای متعدد دیگری به چشم می‌خورند. 
با این حال، وقتی صحبت از بازار مربیان داخلی به میان می‌آید، روایت به طرز جالب توجهی معکوس می‌گردد. 
تعداد مربیان ایرانی که تجربه مربیگری در آن‌سوی مرزهای کشورمان را داشته باشند، به‌سختی به تعداد انگشتان دو دست می‌رسد؛ لیستی کوتاه که اعضای آن یا مانند الکساندر نوری و افشین قطبی دورگه هستند و یا در کشورهایی مشغول به فعالیت شدند که شهرت و اعتبار فوتبالشان از فوتبال ایران به‌مراتب پایین‌تر است.حتی در فوتبال باشگاهی کشورمان، جمله «سر نخواستنش دعواست» در مورد بسیاری از مربیان باسابقه داخلی صدق می‌کند. با این حال، در چند سال گذشته، چند نام جذاب بازار سرمربیان داخلی در رسانه‌ها به بهانه نزدیک ‌شدن آنان به یک پست در آن‌سوی آب پررنگ ‌شد. 
جواد نکونام پیش از پایان دوره بازیگری‌اش، از باشگاه سابقش در لالیگا، اوساسونا پیشنهادی برای کار در تیم‌های پایه دریافت‌ کرد که آن را نپذیرفت. در همان سال‌ها، گفته می‌شد باشگاه اسپانیول موقعیت مشابهی را به فرهاد مجیدی پیشنهاد داده ‌است.
گاهی نیز چنین اظهاراتی در این باب از سوی خود مربیان مطرح می‌شد تا به سوژه بحث و حتی طنز فضای مجازی بدل گردند؛ نظیر علیرضا منصوریان که در بحبوحه لیگ شانزدهم مدعی شد پیشنهادی از لیگ چمپیونشیپ انگلستان دریافت کرده. 
گاهی نیز چنین اخباری به طرز عجیبی توسط ما باور می‌شود؛ نظیر پیشنهاد یک باشگاه اروپایی (به احتمال بالا، اورتون که مالک ایرانی‌الاصل دارد) به علی دایی برای سمت مشاور ورزشی اما در نهایت، بیشتر این دست اخبار به اندازه شوخی رضا عنایتی در برنامه تلویزیونی درمورد تجربه حضورش در بارسلونا، غیرواقعی و غیرعملی باقی 
ماندند.
یحیی گل‌محمدی آخرین سرمربی ایرانی است که دست به چنین ادعایی زده. صحبت از پیشنهاداتی که از قطر داشته و به آن دست رد زده. 
البته، در میان مربیان تازه‌کار و کارکشته فوتبال ایران، تنها نامی که می‌توان حضورش در فضایی بزرگ‌تر از فوتبال ایران را متصور شد، همین امپراطور فعلی نیمکت سرخ‌هاست. 
گل‌محمدی دانش فنی خود و کادر تماماً‌ ایرانی خود و البته توانایی‌اش در مدیریت بحران و تزریق انگیزه، یکدلی و روحیه جنگندگی به تیم را با شکل‌دادن تیمی منسجم که با کمتر از یک‌دهم هزینه باشگاه‌های متمول قطری و سعودی، خود را به فینال لیگ قهرمانان آسیا رساند، اثبات کرد. دور از انتظار نیست اگر باشگاه‌هایی از قطر، چین و کشورهای معتبرتر، دیر یا زود خواهان جذب وی باشند.
در حالت کلی اما، صادرات مربی به ورای مرزها از بازیکن به مراتب دشوارتر است. اگر یک بازیکن به صرف مستعد بودنش از قاره سبز خواهان داشته ‌باشد، یک سرمربی بدون پیمودن یک فرآیند آکادمیک حتی مورد توجه کشورهای خارجی که لیگ فوتبال حرفه دارند، قرار نمی‌گیرد.
 از همین رو، در کشور ما که سازوکاری برای پرورش اصولی سرمربی با دانش روز فوتبال وجود ندارد و معدود سکانداران ایرانی موفق آن نیز با هزینه شخصی اصول مربیگری را فرا گرفته‌اند، حتی رسیدن به نیمکت تیم‌های بزرگ ایرانی بدون تصویب قانون حساب نشده منع جذب مربیان خارجی برای سرمربیان ایرانی امری نزدیک به محال است.
 

Page Generated in 0.0052 sec