printlogo


کد خبر: 227952تاریخ: 1400/1/29 00:00
گفت‌و‌گو با حسین عبدی درباره مدیریتش در یک باشگاه اروپایی
درهای باز فوتبال اسپانیا برای استعدادهای ایرانی

گفت و گو
محمدقراگزلو    
 
حسین عبدی در فوتبال ایران یک نمونه خاص به حساب می‌آید. او فارغ از آنچه در باشگاه پرسپولیس به نام خود ثبت کرد حالا برای فوتبال ایران یک چهره بین‌المللی و تأثیرگذار است. عبدی با سابقه 15 سال حضور در باشگاه پرسپولیس به عنوان بازیکن (جوانان و بزرگسالان) و البته چند فصل مربیگری و یک سال عضویت در هیأت مدیره باشگاه، اولین مربی ایرانی صاحب مدرک پرولایسنس انگلیس شد. مدرکی که مجوز مربیگری در لیگ برتر انگلیس به حساب می‌آید.
عبدی برای پاس کردن مراحل نهایی اخذ این مدرک مدتی به عنوان دستیار در تیم زیر18 سال انگلیس هم فعالیت کرد. سرمربی تیم نوجوانان ایران اما مدتی است کار بزرگی را استارت زده و همراه با یکی از دوستانش در اسپانیا امتیاز باشگاهی به نام خوونتود تورمولینوس
JUVENTUD TORREMOLINOS. C. F را خریده تا حرکت تازه‌ای را آغاز کند. با عبدی درباره جزئیات این اقدامش، اهداف خود و البته داستان جذاب حضور بازیکنان ایرانی در اسپانیا گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید:
 
چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید در اسپانیا باشگاهداری کنید؟ در واقع جرقه این تصمیم از کجا و چطور زده شد؟
 قبل از هر چیز باید تسلیت بگویم از دست دادن دوست‌های خیلی خوب‌مان در ورزش و هموطنان‌مان را. آخرین‌شان آقای دست‌نشان بود که باید به خانواده‌شان فقدان‌شان را تسلیت بگویم. داغ مهرداد میناوند و علی انصاریان هنوز تازه است که این اتفاقات می‌افتد و داغ آنها را چند برابر می‌کند. در واقع از دست دادن هر عزیزی و هر انسانی آدم را منقلب می‌کند. امیدوارم قدرهمدیگر را بیشتر بدانیم و در کنار هم زندگی بهتری داشته باشیم. قدردان همدیگر باشیم و بدانیم که عمر خیلی کوتاه است. در هر صورت اگر بخواهم جواب سؤال‌تان را بدهم باید بگویم من همیشه در ایران دوست داشتم یک کار بزرگی را انجام بدهم و باشگاهی را داشته باشیم که در آن باشگاه، بچه‌های ایرانی فارغ از هر مسأله‌ای بتوانند استعدادهای خودشان را به معرض ظهور بگذارند و شکوفا کنند. در ایران حتی چندین بار در باشگاه پرسپولیس سعی کردم که این کار را انجام بدهم و خیلی هم خوب بود اما خب مدیران وقتی می‌آمدند و می‌رفتند تمام برنامه‌ریزی‌ها را بهم می‌زدند و این یکی از بزرگترین ضرباتی بود که به پیکره فوتبال می‌خورد. مثلاً وقتی که من در پرسپولیس بودم در چندین مقطع «تیم ب»‌ای را تشکیل می‌دادم و آکادمی را سر و سامان می‌دادم اما دوباره که من می‌رفتم همه چیز بهم می‌خورد و به روش سنتی ادامه پیدا می‌کرد. حتی آخرین باری که در باشگاه بودم اینها را مصوب کردیم و برایش بودجه تعیین کردیم. همه اینها را با زحمات زیاد پیش بردیم. حدود 3500 بازیکن را دیدیم. یک تیم ب تشکیل دادیم که تیم فوق‌العاده‌ای شد اما با رفتن من دوباره همه چیز به فراموشی سپرده شد. من نمی‌دانم چه شد. واقعاً خیلی ناراحت کننده بود. وقتی انسان می‌خواهد یک کاری کند متأسفانه همیشه افرادی هستند که آن زحمات را نادیده می‌گیرند و همه چیز را خراب می‌کنند و همه چیز را به حالت قبلش برمی‌گردانند تا راحت‌تر در آن پست‌شان بمانند. در هر صورت باید بگویم ما قبلاً یک تجربه خوبی در امارات داشتیم و در آنجا با یک شرکتی که من به عنوان دایرکتور آکادمی و سرمربی آن تیم و همینطور مسئول دانشگاه همکاری می‌کردم، این کار را کرده بودیم و بازخورد خیلی خوب و خاطره خیلی خوبی داشتیم. وقتی که آمدیم اسپانیا تمام ذهن من این بود که باشگاه‌ها و بازیکنان ما محتاج این هستند که یک باشگاهی آنها را بپسندد و حتی بعضاً به برخی بازیکنان بااستعداد ما اجازه تمرین بدهد که اینجا بتوانند استعداد خودشان را منصه ظهور بگذارند. حالا این باشگاه در هر سطحی که می‌خواهد باشد. روی همین حساب در این دو سه سال از چند باشگاه به ما پیشنهاداتی شده بود که بیایید در کادر فنی باشید یا همکاری کنید. من با توجه به عرقی که نسبت به ایران دارم خودم را مدیون می‌دانم که باید به مردم کمک کرد، به استعدادها باید کمک کرد. من الان در تیم ملی ایران در سال‌های اخیر سمت داشتم و دوست داشتم که آنها بتوانند استعدادهای خودشان را نشان بدهند و این اتفاق هم افتاد و شاید تیم نوجوانان فعلی یکی از تیم‌هایی است که در آینده می‌شود روی آن فکر کرد. می‌خواستم این سیکل معیوب را درست و کامل کنم و توانستم این کار را انجام بدهم و حالا خوشحالم این خبر را بدهم که این سیکل الان کامل شده و بازیکنان می‌توانند استعداد خودشان را اینجا به معرض نمایش بگذارند. ما با این پیش زمینه ذهنی جلو آمدیم و وقتی پیشنهاد شد که این کار در تورمولینوس، شهری که ما در آن زندگی می‌کنیم و این تیم انجام بدهیم، بعد از بررسی‌های بسیار با یکی از دوستان خوبم به نام شهرام هوشفر توانستیم اختیار باشگاه را در دست بگیریم و توانستیم برای اولین بار این کار را انجام بدهیم و این سیکل معیوب را برای تمام استعدادها مخصوصاً کشورعزیزمان درست و با این دریچه راهی باز کنیم که بچه‌ها به سادگی بیایند اینجا و استعدادهای خود را نشان بدهند و در قلب اروپا اسپانیا وارد بشوند و به مدارج بالاتر بروند. این چیزی بود که در ذهن من وجود داشت و به حقیقت پیوست و این بود که ما توانستیم کار را جلو ببریم و داریم پیش می‌رویم. امیدوارم به کمک مسئولان اسپانیایی و استعدادها کار را جلو ببریم هرچند که با چند کشور دیگر هم همکاری می‌کنیم و امیدوارم باشگاه فوق‌العاده‌ای داشته باشیم. البته ما فقط روی بحث ایرانی‌های خارج از کشور تمرکز نداریم بلکه در مورد تمام اقشار با استعداد فوتبالی تمرکز داریم. چند جلسه با افرادی که از یک باشگاه آفریقایی آمده بودند صحبت کردیم و امروز (شنبه) میزبان آقای امیر هاشمی‌مقدم هستیم؛ به عنوان فردی که چندین سال است در اروپا کار می‌کند. ایشان وقتی شنید چنین کاری صورت می‌گیرد خیلی سریع تماس گرفتیم و ایشان قبول زحمت کرده و از هلند تشریف می‌آورد اینجا تا باشگاه ما را ببیند و همکاری داشته باشیم. با چندین کشور همسایه خودمان هم صحبت کردیم و من فکر می‌کنم که این بحث فقط بحث بازیکنان شاغل در اروپا نیست یا بحث حضور بازیکنان با ملیت ایرانی در اینجا مطرح نیست بلکه گسترده‌تر است. ما شرایطی را داریم رقم می‌زنیم تا حتی بچه‌هایی که در ایران هستند بتوانند بیایند و در این باشگاه بازی کنند و مسائل رفت و آمدشان تسهیل پیدا کند. حتماً می‌دانید کرونا زیاد است و رفت و آمدها کم شده. با این حال ما می‌توانیم شرایطی را فراهم کنیم بچه‌ها از ایران در هر سنی که هستند بیایند و از ظرفیت‌های‌شان استفاده کنیم.
با توجه به اینکه تعداد ایرانی‌های حاضر در فوتبال اروپا به عنوان مدیر باشگاه فوتبال به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد برای ورود به این کار ترسی نداشتید؟
 نه، ترسی وجود ندارد. شما اگر در یک کاری علاقه داشته باشید، مدارجش را پشت سر گذاشته باشید، تجربه لازم را هم داشته باشید، فقط از این می‌ترسید که وقت کم بیاورید چون باید بیشتر وقت‌تان را روی آن کار بگذارید. به نظرم جای ترس را باید با جسارت عوض کنیم و با جسارت جلو برویم. امیدوارم بتوانیم راه‌مان را ادامه بدهیم. در هر صورت فکر می‌کنم این کاری که ما انجام دادیم یکی از بزرگترین کارهایی است که به باشگاه‌های ما اجازه می‌دهد مراوداتی داشته باشند و همینطور بازیکنان بتوانند به صورت خصوصی یا دسته جمعی بیانید و از امکانات استفاده کند. در واقع ما اینجا دریچه‌ای برای‌شان باز کرده‌ایم به سوی فوتبال اروپا.
برای گرفتن امتیاز این باشگاه چه موانعی پیش روی‌تان بود و آیا سیستم بروکراسی آنجا برای دریافت چنین امتیازی پیچیده بود؟
 یکی از دلایلی که وارد این کار شدیم، علاقه‌مندی خود ما بود. دوستان خوبی بود که در اسپانیا پیدا کردیم. آنها پروفایل من را چک می‌کنند که من کی هستم، دوستانم کی هستند و چطور می‌توانند باشگاه خودشان را بهتر کنند. این باشگاه یکسری هیأت مدیره و یکسری مجمع داشتند که بالغ بر 62 نفر بودند. اینها تصمیم می‌گرفتند که این باشگاه را به ما بدهند و بحث این بود که باشگاه بتواند تغییر کند. البته خوش‌شانسی ما بود که در این شرایط این باشگاه که حدود سال 1958 تأسیس شده و بیش از 60 سال سابقه دارد را در اختیار بگیریم. بروکراسی اداری‌اش خب سخت بود اما نشدنی نبود. اگر شما بخواهید کاری را انجام بدهید و اراده‌ای برای تغییرات داشته باشید، که اینها داشتند کار خیلی راحت‌تر انجام می‌شود. الان کارها تمام شده و ما سه چهار ماه است کار را در دست گرفتیم و اگر نخواستیم مصاحبه‌ای بکنیم به این خاطر است که باید شرایط را کاملاً به صورت منطقی پیش می‌بردیم تا بتوانیم این مسأله را اعلام کنیم. سیستم بروکراسی اینجا اصلاً پیچیده نیست و همه چیز منطبق بر قوانین است. یعنی اگر قانونی جلو بروید همه چیز طی می‌شود و هیچ مشکلی از این بابت وجود ندارد. ما برای این کار دو وکیل داریم که تا الان همه چیز خیلی خوب پیش رفته و هیچ مشکلی هم وجود ندارد.
به عنوان یک ایرانی و آسیایی برای شما و شریک‌تان سخت نگرفتند که در اسپانیا صاحب باشگاه شوید؟
 این شاید تجربه چند باره من است. خب وقتی که من به انگلستان رفتم و در دوره کلاس B شرکت کردم و آنجا توانستم بین 21 کشور و 30 نفر، نفر اول شوم برای آنها خیلی سوپرایز بود. وقتی به عنوان یک ایرانی توانستم لایسنس Aرا پاس بکنم باز هم برای آنها سوپرایز بود و در پرولایسنس که توانستم این کار را انجام دهم به واسطه همین سؤالی که کردید کلاه‌شان را از سر برمی‌داشتند. واقعاً احترام زیادی قائل بودند به اینکه یک ایرانی با این شرایط توانسته چنین مدارجی را طی کند و خیلی‌های دیگر که آنجا بودند، نتوانستند. در هر صورت در ایران هم خیلی تعجب کردند. دو روز قبل هم که اینجا بازی داشتیم از تلویزیون اینجا آمده بودند و مصاحبه‌های زیادی از ما گرفتند و همین سؤال‌ها را می‌پرسیدند. مسئول ورزش اینجا هم آمده بود و گفت هر کمکی بخواهید می‌کنیم. احتمالاً پنجشنبه جلسه‌ای با آنها خواهیم داشت که بتوانند نقصان‌های ورزشگاه‌ها را برطرف کنند تا ما بتوانیم کار را بهتر پیش ببریم. البته برای اینها هم یک مقدارعجیب بود ولی این کاری که ما انجام می‌دهیم برای خود شهر هست. ما در ایران گاهی اوقات فراموش می‌کنیم که ورزش برای مردم است، برای شادابی است، برای روحیه مردم است و باید برایش هزینه‌های دولتی صورت بگیرد. مثل امکانات سخت‌افزاری. اینجا این کار را انجام می‌دهند که بچه‌های هر شهری بتوانند در آنجا تمرین کنند، جامعه شاداب‌تری داشته باشند و بگویند ما در شهر خودمان تیم یا باشگاه خوبی داریم. در هر رشته ورزشی هم افتخارش به آن شهر یا مردمش برمی گردد و به این خاطر است که خیلی اهمیت می‌دهند. این اهمیت باعث می‌شود هر فردی که با ایده بیاید مطمئناً می‌تواند کارهای زیادی انجام بدهد. این کار به سادگی انجام شد ولی پروفایل ما را چک می‌کنند و بحث‌ها و گفت‌و‌گوهایی که کردیم از نقطه نظرات ما با خبر شدند تا توانستیم این کار را انجام دهیم. یعنی خیلی سخت نبود و خیلی هم راحت نبود.
باشگاه‌تان در چه رده‌ای فعالیت می‌کند و در کجا واقع است؟ آیا صاحب آکادمی هم هستید؟
 باید یک توضیح بدهیم. ما یک لالیگای یک داریم. تیم‌های بزرگ اسپانیا در آن حضور دارند، بعد گروه سگوندا یا لیگ دسته دو که در دو گروه A و B برگزار می‌شود و بعد دسته سوم که «ترسرا» نام دارد و ما در آن رده حضور داریم. الان هم در پلی‌آف هستیم و امکان اینکه به دسته دوم بیاییم هست و همه داریم تلاش می‌کنیم که این اتفاق بیفتد. باشگاه ما 22 تیم دارد. ما در منطقه مالاگا در شهر تورمولینوس هستیم، در جنوبی‌ترین بخش اسپانیا، کنار دریای مدیترانه. بله آکادمی هم داریم، 22 تا تیم داریم که 6 تا برای خانم‌ها است. از سه سال به بالا آکادمی‌های‌مان فعال است و حدود 470 بازیکن اینجا شاغل هستند و کار می‌کنند.
زیرساخت‌های باشگاه‌تان چگونه است و آیا قصد دارید آن را گسترش بدهید یا محدودیت‌هایی وجود دارد؟
 خب اینجا یک مقدار با ایران متفاوت است. اینجا هر شهری برای خودش در هر رده‌ای ورزشگاهی دارد. باشگاه‌ها استفاده کننده سخت‌افزارها هستند نه صاحب آن و این شهر است که صاحب آن است و همه امکانات را به باشگاه می‌دهد. ما اینجا چهار تا زمین چمن داریم؛ دو تا مصنوعی و دو تا طبیعی که از همه‌شان استفاده می‌کنیم و هیچ هزینه‌ای هم نمی‌دهیم. تمام این بحث‌ها باید الگویی باشد که در ایران خودمان هم استفاده شود. شهرداری‌ها موظفند هزینه‌های آن باشگاه را بپردازند تا باشگاه‌ها بتوانند از اینها استفاده بهینه ببرند. بله ما دنبال گسترش آن هستیم و جلسه پنجشنبه با شهرداری نیز در همین خصوص است. این باشگاه بیش از 60 سال قدمت دارد و باید یک چیزهایی را ترمیم کنیم و دست در دست مردم و شهرداری این کار را انجام بدهیم.
تعامل‌تان با مسئولان شهر یا استانی که در آن واقع هستید چطور بوده و آیا آنها هم از مدیریت دو مدیر ایرانی در آنجا استقبال کرده‌اند و قول همکاری داده‌اند؟
 همانطور که قبلاً گفتم اینجا می‌دانند که ما برای شهر داریم کار انجام می‌دهیم نه فقط برای خودمان. البته برای خودمان هم است. ما تمام برنامه‌های‌مان را توضیح دادیم و همه استقبال کردند. این شهر یکی از توریست پذیرترین شهرهای اروپا است و مسئولانش خیلی علاقه دارند همه این اتفاقات انجام شود، جنب و جوش ایجاد شود، شهر بانشاط‌‌‌تر شود و مردم بتوانند از امکاناتش استفاده کنند. اگر تیم هم بتواند بالاتر برود شهر یک مقدار از نظر برندینگ بالاتر می‌رود. همه دارند همکاری می‌کنند و امیدوارم این اتفاق بیفتد.
اساساً باشگاهداری در آنجا حتی در lewel کوچکتر چه تفاوت‌هایی با ایران دارد؟
 فکر می‌کنم تفاوت‌ها در سازماندهی و پشتیبانی است. خب باشگاه در قلب اروپا قرار دارد و همه‌شان صاحب سبک هستند. تقریباً از تیم‌های پایین تا بالا دنبال یک جور بازی کردن و یک جور فلسفه هستند. من فکر می‌کنم سازماندهی اینها چه از نظر سخت‌افزاری و چه از نظر نرم‌افزاری مثل آموزش، هدایت و کنترل‌شان تقریباً متفاوت است با تیم‌هایی که ما در ایران داریم.
آیا آنجا هم باشگاه‌ها خصوصی هستند یا دولت و شهرداری موظف به کمک هستند یا اصلاً کمکی نمی‌کنند؟
 خب مطمئناً خصوصی هستند اما نوع پشتیبانی که از آنها می‌شود یک مقدار فرق می‌کند. در هر شهری باشگاه‌ها ورزشگاه‌های خیلی خوبی دارند و امکان استفاده از آن را دارند. البته با توجه به هزینه‌هایی که وجود دارد کمک‌ها و پشتیبانی‌ای که از آنها می‌شود کاملاً منطقی است تا باشگاه‌ها بتوانند جلو بروند. فکر می‌کنم همه آن ساختاری که ایجاد شده بابت این است که جامعه فوتبالی کارش را خوب پیش ببرد.
برای تقویت تیم‌های رده‌های مختلف باشگاه‌تان چه برنامه‌ای دارید؟
 خب مطمئناً برنامه اول‌مان این است که مربیان خیلی خوبی داشته باشیم. شما اگر مربیان خوبی نداشته باشید مطمئناً آموزش لازم و درست انجام نمی‌شود. مربیان خوبی داریم و باید به آنها نفراتی اضافه کنیم. باید ساختار و فلسفه‌شان را یک مقدار بهبود ببخشیم و از مربیان بهتری استفاده کنیم. بحث بعدی این است که نه تنها از این منطقه بلکه مناطق دیگر بازیکنان خوبی را استخدام کنیم. بازیکنان بین‌المللی، مخصوصاً از کشور عزیزمان ایران و فرصتی ایجاد کنیم که بچه‌ها بتوانند از این موقعیت و امکانات استفاده لازم را ببرند. این از نظر انسانی برای پیشرفت آکادمی‌مان است. از لحاظ سخت‌افزاری هم خب اینجا سخت‌افزارمان منطقی است اما باید به کمک شهر شرایط را بهبود ببخشیم، هرچند با وجود کاری که الان داریم می‌کنیم اگر بتوانیم به درستی از امکانات استفاده کنیم می‌توانیم پیشرفت کنیم. بحث بعدی و برنامه بعدی‌مان این است که تیم‌هایی را به اینجا دعوت کنیم و تورنمنت‌هایی را برگزار کنیم تا هم بازیکنان خودمان پیشرفت کنند، هم استعدادهای تازه پیدا کنیم.
آیا تیم بزرگسالان‌تان شانس رسیدن به دسته دوم فوتبال اسپانیا را دارد؟
 بله. بعد از این بازی که اخیراً انجام دادیم الان 6 امتیاز با تیم بعدی فاصله داریم. ما از 4 بازی 5-4 امتیاز لازم داریم تا بتوانیم به پلی‌آف برسیم. در آنجا دو تا بازی حذفی انجام می‌دهیم که اگر برنده شویم می‌توانیم به لیگ 2 برسیم. فکر می‌کنم اگر این اتفاق بیفتد برای اولین‌بار است که در این شهر می‌افتد. اگر هم این اتفاق نیفتاد دورخیز بسیار خوبی است برای حرکت فصل بعد. اما امیدوارم این اتفاق بیفتد.
آیا بستری وجود دارد تا بازیکنان مستعد ایرانی هم بتوانند در تیم‌های باشگاه شما حضور داشته باشند و به نوعی درهای فوتبال اروپا و اسپانیا به روی جوان‌های ایرانی باز شود؟
 برنامه ما این است که بازیکان زیادی را جذب کنیم، از همه جا مخصوصاً ایران. امیدوارم این اتفاق در همه رده‌ها بیفتد. بازیکنان خیلی خوب و حتی بازیکنان جوان‌تر خواستار این هستند که آموزش ببینند و فوتبال خودشان را در این سطح ادامه دهند؛ البته در همه سطوح، چه زیر 18 سال چه بالای 18 سال. ما داریم یک طرح استعدادیابی می‌ریزیم تا نخبه‌ها را انتخاب کنیم، در همه سنین تا بتوانیم آنها را بورسیه کنیم و همه هزینه‌های‌شان را بدهیم تا این بچه‌ها به بالندگی برسند و بتوانیم کاری را برای خودمان و فوتبال ایران انجام بدهیم.
در شرایط کرونایی فعلی و نوسان قیمت ارز آیا بازیکنان ایرانی می‌توانند امیدوار باشند که به اسپانیا بیایند و در تیم‌های باشگاه شما بازی کنند؟
 خب این مسأله نوسان ارز فقط در کشور ما خیلی وجود دارد و بحث، بحث داخلی ما است، آن هم به خاطر تحریم‌ها و عوامل دیگری است که نوسان را ایجاد می‌کند اما کرونا همه‌گیر و جهانی است. فکر می‌کنم از ماه بعد اینجا تمام بحث‌ها جاری است و اماکن باز است و ما می‌توانیم برای حضور بچه‌ها همه چیز را هندل کنیم و فکر نکنم مشکل خاصی وجود داشته باشد. ما بحث‌هایی داریم درباره اینکه بازیکنانی که خودشان نمی‌توانند بیایند، ما آنها را بورسیه کنیم. یعنی اگر استعداد خیلی خوبی هستند بتوانیم همه هزینه‌های‌شان را بدهیم. مطمئناً این افراد باید نخبه باشند و بتوانند به باشگاه ما کمک کنند، حالا در هر رده‌ای که باشند، چه آکادمی و چه تیم بزرگسال اما این کار یک پیش‌زمینه‌هایی دارد که ما در قالب طرحی به زودی آن را اجرایی می‌کنیم و باعث استعدادیابی خواهیم بود.
برای شناسایی و جذب بازیکنان مستعد ایرانی آیا با باشگاه پرسپولیس یا دیگر باشگاه‌های فوتبال ایران قصد همکاری دارید؟
 بله ما کارمان را در این زمینه شروع کرده‌ایم. البته اسمی از این باشگاه‌ها نمی‌برم و فقط بگویم به صورت حرفه‌ای مذاکره کرده‌ایم تا همکاری دوطرفه داشته باشیم. جلسات اولیه برگزار شده و امیدواریم در مورد بقیه باشگاه‌ها هم رخ دهد چون هم می‌تواند سودآوری خیلی بالایی داشته باشد هم به لحاظ نیروی انسانی سودمند است. مطمئناً اینجا بازیکنان فوق‌العاده‌ای وجود دارند که می‌توانند به باشگاه‌های ایرانی کمک کنند و در ایران هم نفرات فوق‌العاده‌ای هستند که می‌توانند به باشگاه ما کمک کنند و این می‌تواند یک همکاری دوطرفه برد - برد باشد.
از فدراسیون فوتبال ایران هم کمک می‌گیرید؟
 خب مطمئناً کمک دوطرفه خواهد بود؛ هم فدراسیون می‌تواند خیلی کمک کند هم ما به آنها. چطور؟ الان من سرمربی تیم نوجوانان هستم و می‌توانم در بحث‌های مربوط به اردوها و تورنمنت‌ها شرایطی را ایجاد کنم که بازی‌های دوستانه به مراتب بهتری را برای تیم‌های ملی‌مان داشته باشیم. می‌توانیم مراوده داشته باشیم تا مثلاً برای تیم‌های زنان‌مان با باشگاه‌های بزرگ یا تیم‌های ملی اینجا همکاری کنیم. چه بسا بتوانیم شرایطی ایجاد کنیم که با تیم ملی اینجا بشود بازی کرد و اینجا تشریف بیاورند و از امکانات استفاده کنند. یا حتی بالعکس. یا اینکه بتوانیم تورنمنت‌هایی داخل ایران بگذاریم. اینها مستلزم همکاری‌های دوطرفه است و من همین‌جا اعلام می‌کنم می‌توانیم این همکاری‌ها را با فدراسیون داشته باشیم که قطعاً برای فوتبال ایران بسیار مفیدتر و مثمرثمرتر خواهد بود.
افق پیش روی شما در این باشگاه اسپانیایی چیست و آیا هدفگذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت دارید؟
 خیلی بیشتر از آن است که الان وجود دارد. اگر ما هدف کوتاه‌مدت و بلندمدت نداشتیم اصلاً وارد این قضیه نمی‌شدیم. یکی از اهداف بلندمدت ما این است که این تیم بتواند طی چند سال به لالیگا برسد که امیدوارم این اتفاق را رقم بزنیم. اگر امسال به لیگ دو برویم، می‌توانیم خودمان را تقویت کنیم، بودجه باشگاه را افزایش بدهیم و بتوانیم بازیکنان بهتری بگیریم و امکانات بیشتری هم داشته باشیم. اهداف‌مان خیلی مشخص است که گنجاندنش در این مصاحبه خیلی سخت است اما بله، برنامه‌ها و اهداف زیاد و خوبی داریم.
در شهر شما و باشگاه‌تان از فوتبال ایران و پرسپولیس شناختی وجود دارد. آنجا درباره توانایی و استعداد فوتبالیست‌های ایرانی چیزی می‌گویند؟
 متأسفانه خیلی کم است. تنها اطلاعی که دارند از دریچه دید من است و خیلی کم می‌شناسند. امیدوارم بتوانیم هم باشگاه‌های ایرانی و هم بازیکنان ایرانی را بیشتر و بهتر بشناسانیم. شاید یکی از بحث‌ها همان بازی ایران – اسپانیا بود که شاید در ذهن خیلی‌ها هم نیست ولی امیدوارم که بتوانیم با کار درستی که انجام می‌دهیم چهره خیلی خوبی از فوتبالیست‌های ایرانی، باشگاه‌های ایرانی و فوتبال ایران نمایش دهیم.
کیفیت مسابقات و امکانات لیگ دسته سوم اسپانیا چطور است و با توجه به اینکه شما چند سال قبل مدیر تیم ب پرسپولیس بودید مثلاً چه تفاوت‌هایی با مسابقات آسیا ویژن تهران دارد که البته به نوعی دسته چهارم فوتبال ایران است؟
 هر هفته مسابقات به صورت روتین برگزار می‌شود. حتی بچه‌های کوچک به صورت منظم و جدی در مسابقات شرکت می‌کنند و تیم‌ها در تمام رده‌ها کاملاً منضبط پیش می‌روند. فکر می‌کنم سازماندهی اینجا خیلی خوب است و همه چیز در جای خودش قرار دارد.
در شرایط فعلی کرونایی و موج چهارم آن، مسابقات لیگ دسته سوم اسپانیا چطور برگزار می‌شود و پروتکل‌های بهداشتی چگونه رعایت می‌شود؟
 همه تیم‌ها از کوچک تا بزرگ برای تمرین و مسابقات هر هفته در دو نوبت تست کرونا می‌دهند و مسئولان تمام امکانات را برای تیم‌ها فراهم می‌کنند تا تست بدهند. این رویه‌ای است که در تمام باشگاه‌ها انجام می‌شود و ربطی به سطح باشگاه ندارد. هر جا که جمعیتی باشد یا با جان مردم طرف باشند این کارها را انجام می‌دهند و پیش می‌برند که کار بسیار خوبی است و بازیکنان با درصد بالاتری از اطمینان وارد مسابقات می‌شوند. حتی برای ورود به ورزشگاه، پدر و مادرها یا هر کسی، تیم‌ها اگر اجازه ورود تماشاگر بدهند تماشاگران حتماً چک می‌شوند و بعد وارد ورزشگاه می‌شوند. اگر هم منع قانونی داشته باشد فط افرادی که اجازه دارند وارد می‌شوند.
به اینکه باشگاه «خوونتود» در ایران طرفدار پیدا کند امیدوار هستید و در این باره اقداماتی داشته‌اید؟
 به نظر من به خودی خود اگر شما در یک کشور اروپایی صاحب سبک، باشگاهی داشته باشید و ایرانی‌ها بتوانند آنجا بیایند خود به خود علاقه‌مندی ایجاد می‌شود. بعد ما می‌توانیم به این امید داشته باشیم که هوادارانی در ایران داشته باشیم. اما خب چون ما در ایران بازی نمی‌کنیم نمی‌توانیم انتظار این را داشته باشیم که طرفدار زیادی داشته باشیم. با این حال مطمئناً این اتفاق می‌افتد، آن هم در شرایطی که بازیکنان خوب ایرانی اینجا بیایند و اینطوری طرفداران خودشان هم به اینجا کشیده می‌شوند. امیدوارم با کارهایی مثل استعدادیابی و تورنمنت‌هایی که برگزار خواهیم کرد آرام‌آرام این مراودات ورزشی و فرهنگی انجام شود و ما بتوانیم طرفدار پیدا کنیم. امیدوارم هرچه سریع‌تر مقدمات کارهای‌مان انجام شود. ضمن اینکه باید بگویم مدتی است صفحه فارسی اینستاگرام باشگاه‌مان فعال شده و هر روز به دنبال کننده‌های ایرانی‌اش افزوده می‌شود تا از طریق شبکه‌های اجتماعی با فوتبالدوستان ایرانی ارتباط برقرار کنیم.
 

Page Generated in 0.0064 sec