میعاد نیک
دربی روهر را فوتبالدوستان آلمانی به عبارت «مادر دربیها» میشناسند. همیشه استادیوم فوتبال و فضای هواداری از دو تیم رقیب، محل مناسب و بکری برای تخلیه فشارهای روانی و عقدههای درونی دو سمت رقابت بوده و دربی روهر هم از این قاعده مستثنی نیست. با وجود اینکه برخلاف دربی شهری مانند مادرید، شالکه و دورتموند هر دو برخاسته از طبقه کارگر هستند و هر دو یک دشمن خونی به نام بایرن مونیخ دارند اما نفرت بین هواداران دو تیم موج میزند. بسیاری از هواداران دو تیم حاضر نیستند در ورزشگاه تیم مقابل حاضر شوند و حتی برخی از آنها زمانی که سوار قطار میشوند و در ایستگاه شهر مقابل میایستند، نفس خود را در سینه حبس میکنند تا هوای آن شهر را تنفس نکنند!
تصور چنین فضا و اتمسفری برای ترسیم حساسیت دربی روهر کافی است. تقابل بین زنبورهای دورتموندی و معدنچیهای آبی شاید میتوانست با کشمکش بیشتری همراه باشد اما ظهور یک نوستاره در استادیوم فلتینس آرهنا باعث شد تا همه چیز در کمال سادگی و آرامش به نفع شاگردان ادین ترژیک پیش برود و زردپوشان با اقتدار شهر گلزنکرشن را ترک کنند. با توجه به شرایط جدولی دو تیم هم پیشبینی میشد که دورتموندیها از شانس بالاتری برای پیروزی برخوردار باشند اما دربی همیشه حساسیتهای خودش را داشته و عنادهای خونی مختص به خود را.
مهمترین نکته این تقابل سنتی، درخشش مجدد ارلینگ هالند نروژی بود که چشم بسیاری از باشگاههای بزرگ دنیا را باز هم به چشمکهای جذاب خود خیره کرد. رئالمادرید و منچستریونایتد دو باشگاه بزرگی هستند که با بحران گلزنی مواجه شدهاند و قطعاً در موعد نقلوانتقالات تابستانی بیش از هر باشگاه دیگری به دنبال بچهغول نروژی خواهند بود. منچسترسیتی، پاریسنژرمن و بایرن مونیخ هم از باشگاههایی هستند که تمکن مالی برای بهخدمت گرفتن هالند را دارند و میتوانند تنور رقابت ترانسفرینگ را داغ کنند. ظهور ارلینگ درکنار کیلیان امباپه به معنای پایان عصر سایر ستارههاست و این مهم یعنی شروع عصر جدید در فوتبال جهان.