علی مغانی
استقلال در نیمفصل اول، هیچ وقت نتوانست سه بازی پیاپی را با برد پشت سر بگذارد. تیم محمود فکری در 4 بازی اخیر، دو بار شکست خورده و فقط 4 امتیاز گرفته. دو مهاجم اصلی تیم 4 و 5 هفته است که در گلزنی ناکام بودهاند. مهدی قایدی بعد از اینکه در 4 بازی متوالی برای استقلال گل زد، در هفتههای اخیر از همیشه کم اثرتر شده و ارسلان مطهری بعد از گل ثانیه 68 دربی، دیگر از گیتارش استفاده نکرده. استقلال در برابر سپاهان، با اینکه خیلی زود گل خورد، فقط یک بار پیام نیازمند را به زحمت انداخت و در نیمه دوم از ساختن موقعیت آشکار گل ناتوان بود.
اینها، همه نشانههای نگرانکنندهای از تیمی است که تا همین هفته پیش صدرنشین بود اما به یکباره به رده سوم جدول سقوط کرد. مربی استقلال در هفتههای گذشته همه انتقادات را با تأکید بر صدرنشینی در لیگ، خنثی میکرد اما حالا تنها سلاح او از دست رفته. به جز سپاهان که لااقل تا پایان هفته، صدرنشین لیگ است، پرسپولیس که در 6 بازی گذشته صاحب 15 امتیاز شده، به سرعت به بالای جدول حمله کرد و با سه برد اقتصادی پیاپی، آبیها را هم جا گذاشت. به تعبیری، استقلال به محدوده بحران نزدیک شده، رسانههای هواداری به شدت از کادر فنی انتقاد میکنند و همین اتفاقات است که صندلی محمود فکری را لرزان کرده.
اما در این وضعیت، زمزمههایی که درباره «مهلت دو هفتهای هیأت مدیره به کادر فنی» شنیده میشود، انفعالیترین راه حلی است که مدیریت یک باشگاه میتواند اتخاذ کند. تصمیم گرفتن، گاهی کار بسیار دشواری است و شجاعت خاصی طلب میکند. استقلال در شرایط فعلی نیاز به مدیرانی دارد که بر اساس تحلیل و ارزیابی، شجاعانه تصمیم بگیرند و از راه حلی که اتخاذ میکنند، دفاع کنند اما به نظر میرسد مدیران استقلال، در این شرایط ترجیح میدهند «بیتصمیمی» را انتخاب کنند.
مهلت دادن هم از آن بدعتهای تازه فوتبال ایران است؛ در این فصل به علیرضا منصوریان در تراکتور و رحمان رضایی در ذوبآهن هم «مهلت» داده شد که به یکباره معجزه کنند. بحث بر سر آن نیست که در شرایط فعلی، محمود فکری باید برکنار شود یا نه؟ مسأله اصلی، انفعال تصمیمسازان باشگاه است که توان ایستادن قاطع بر سر مواضع خودشان را ندارند. اگر به زعم مدیران باشگاه، محمود فکری نتایج قابل قبولی گرفته پس باید تمام قد از او حمایت کنند و به مربی تیم اطمینان دهند که همچنان این شغل را حفظ میکنند اما اگر براساس تحلیل هیأت مدیره و مدیرعامل، استقلال با فکری آیندهای ندارد و در نیمفصل دوم، روند نتیجهگیری تغییری نخواهد کرد، برکناری او را از امروز نباید به فردا موکول کرد. در وضعیتی که استقلال امروز دچار آن شده، استراتژی «مهلت دادن» هیچ کدام از این دو حالت نیست. اینجا دیگر راه حل بینابینی بیمعنی است. استقلال شاید در ادامه فصل، با مربی دیگری تا رده هشتم جدول سقوط کند و شاید با محمود فکری قهرمان شود. هیچ کدام از این دو فرض، غیرمحتمل نیست. با هر تغییر، اوضاع میتواند به مراتب بدتر یا بهتر شود. فوتبال غیرقابل پیشبینی است اما «تحلیل» همین جا کاربرد دارد. مدیران استقلال باید تحلیل درستی از وضعیت موجود داشته باشند و براساس آن، آینده تیم را رقم بزنند.