لیگ برتر به نیمفصل رسید و استقلال اگر چه در جدول همچنان میتواند یک مدعی باشد اما آنچه که از بازی استقلال، اشتباهات مهلک بازیکنان و نحوه بازی این تیم مشاهده میشود، هیچ رگه امیدی دیده نمیشود. حالا محمود فکری در صدر جدول هم نیست که بتواند حداقل در حرف، منتقدان تیمش را دشمن خطاب کند. فکری با توجه به اینکه تیمش در هفتههای متوالی در صدر بود، میتوانست تمام نتایج و شکل بازی تیمش را پشت صدرنشینی گم کند، اما در نهایت این اتفاق هم به اتمام رسید.
دیدار استقلال برابر سپاهان نمایش کاملی از تیمی آشفته، عصبی و بدون برنامه است. در طول نود دقیقه بازی، کمترین حرکت تیمی و برنامه را در استقلال شاهد بودیم. تیمی با بهترین پتانسیل بازیکن و بدترین تاکتیک تیمی. استقلال اگر میخواهد تصاحب توپ و تعداد پاس را ملاک تیم بودن بداند اما قطعاً کمترین میزان موقعیت خطرناک و به نتیجه نرسیدن آن را نمیتواند انکار کند. اگر محمود فکری توانایی فردی بازیکنان را ملاک موفقیت تیمش میداند، پس چه احتیاجی به سرمربی است.
خودشان بازی میکنند و نتیجه میگیرند. اشتباهات خط دفاعی در حالی که بیشک بهترینهای لیگ در منطقه دفاعی در این تیم است بسیار کمرشکن و مهلک به نظر میآید. غلامی، یزدانی، دانشگر، مرادمند، موسوی و نادری را نمیتوان بازیکنان ضعیفی دانست. اما اشتباهاتی که در این خط انجام میدهند، چنان مهلک است که کمر تیم را بارها شکسته است. باگ خط دفاعی تیم به وضوح مشخص است و استقلال تا به حال نتوانسته این مشکل را حل کند. محمود فکری در حالی رخت مربیگری استقلال را به تن دارد که بیشک بهترین فصل استقلال از لحاظ بازیکن را میتوان همین فصل نامید. اما ترکیبهای متغیر و آشفتگی روانی بازیکنان حتی صدرنشینی استقلال را متزلزل نشان میداد. کمتر کسی در این تیم و البته هواداران به این امیدوار است، چرا که در استقلال نقطه امیدواری مشاهده نمیشود. دیدار با سپاهان نمایش کاملی از خستگی، ناامیدی و آشفتگی تیمی است که میتوانست با استفاده از تعلل مدام تیمهای دیگر با اختلاف در صدر باشد. اما این اتفاق رخ نداده تا نیمفصل اول استقلال، با حاشیه، اختلاف و البته ناامیدی به پایان برسد. اگر چه هیچ منطقی پشت تغییر سرمربی نیست اما بیشک کنارهگیری فکری بهترین اتفاق ممکن است، چرا که این تیم با سکوت فکری در برابر مشکلات تیم در حوزه مدیریتی باعث شد که بازیکنان شخصاً در پی حل مشکلاتشان باشند و از طرفی، نبود یک برنامه مشخص و بازی با برنامه، کار این تیم را سخت کرده و این تیم، به چیزی بالاتر از یک ناظم احتیاج دارد. در کادر فنی کسی نمیتواند هیجان تیم را هدایت کند. ظاهر عصبی فکری، خونسردی مرفاوی و البته بیتجربگی برهانی و عمرانزاده، نیمکت تیم را خنثی کرده. گاهی مسیر خروج بهترین مسیر است. این استقلال در پایان با همین ترکیب فنی شاید مجوز مجدد لیگ قهرمانان را بگیرد اما قهرمانی بعیدترین اتفاق ممکن است. آقای فکری، این جملات پس از دیدار برابر سپاهان در دور رفت نوشته شد. حتماً در پایان فصل و همین دیدار دوباره مرور کن. از ما گفتن بود.