printlogo


کد خبر: 224597تاریخ: 1399/11/26 00:00
محاسبات خوش‌بینانه درست از آب درنیامد
شکست بی‌عذر و بهانه

علی مغانی
 
تماشای همان 10 دقیقه ابتدایی کافی بود تا متوجه شویم استقلال به زمین سفت رسیده. این برای اولین بار در لیگ بیستم بود که تیمی مقابل استقلال قرار می‌گرفت که از هر دو جناح و با تعداد نفرات بالا به طرف دروازه حمله می‌کرد. شکست مقابل سپاهان، شکستی بدون عذر و بهانه بود. با نگاهی منصفانه می‌توان گفت سپاهان برای کسب سه امتیاز این بازی، تیم شایسته زمین بود.
حملات جسورانه سپاهان در شروع بازی، اگرچه موقعیت مناسبی برای مهاجمان استقلال فراهم می‌کرد که با چند پاس سالم، بدون اینکه مدافعان متعددی را روبه‌روی خود ببینند در موقعیت ضربه زدن به دروازه قرار گیرند اما به جز لحظاتی معدود، هیچ فرصتی برای هافبک‌های استقلال فراهم نمی‌شد که طراحی حمله را آغاز کنند. ضمن اینکه تحرک فراوان امید نورافکن و دانیال اسماعیلی‌فر در کانال‌های کناری، عملاً موقعیتی برای وریا غفوری و بابک مرادی ایجاد نمی‌کرد که بتوانند در نیمه زمین حریف، حضوری پررنگ داشته باشند. در چنین شرایطی، حضور محمد نادری که توان دفاعی به مراتب بالاتری دارد می‌توانست ایده هوشمندانه‌تری باشد اما به کار گرفتن مرادی که در اصل وینگر است و با وظایف دفاعی آشنایی چندانی ندارد، جناح چپ استقلال را از همیشه آسیب پذیرتر کرد. گل‌هایی که سپاهان در نیمه اول زد، نشانه‌های آشکاری از ناآشنایی مدافعان استقلال به بازی کردن در زنجیره دفاعی سه نفره به همراه داشت. در گل اول، شهباززاده درحالی دروازه را بی‌هیچ مزاحمتی باز کرد که 6 بازیکن استقلال در اطراف محوطه هجده قدم حضور داشتند و آبی‌ها نسبت به حریف، برتری عددی مطلق داشتند اما مهاجم باهوش سپاهان، از میان یزدانی و دانشگر که فقط مشغول تماشای بازی بودند به توپ ضربه زد. در گل دوم هم مدافعان سهل‌انگار استقلال، ابتدایی‌ترین اصول مقابله با ضربه ایستگاهی را رعایت نکردند تا سرنوشت بازی در همان نیمه اول مشخص شود. در چنین مواقعی، مدافعان یا «فضا» را پوشش می‌دهند یا با یارگیری نفر به نفر، مهاجمان حریف را تحت فشار قرار می‌دهند اما در این صحنه، مردان خطوط دفاعی استقلال هیچ کدام از این روش‌ها را به کار نبردند تا یکی از ساده‌ترین گل‌های لیگ به ثمر برسد. طبعاً تیمی که می‌خواهد مدعی قهرمانی باشد، باید در فاز دفاعی، به مراتب سختگیرتر و کم اشتباه‌تر از این باشد. محمود فکری که محاسبات به شدت خوش‌بینانه‌ای در آغاز بازی داشت و تصور می‌کرد می‌تواند جریان بازی را در دست بگیرد، دقیقاً بعد از یک ساعت متوجه اشتباه خود شد. سه تعویض همزمان استقلال و ورود احمد موسوی، محمد نادری و مرادمند به زمین، به معنای بازگشت تیم به خط دفاعی 4 نفره بود. نتیجه بازی روان‌تر آبی‌ها در 30 دقیقه پایانی با همین تغییرات مرتبط بود اما مشکل آنجا بود که سپاهان در نیمه اول کار را تمام کرده بود و نیازی به آن نداشت که به آب و آتش بزند. نکته‌ای که در اغلب بازی‌های استقلال در این فصل به چشم می‌آید، آن است که مالکیت توپ و تسلط بر جریان بازی، معمولاً منجر به خلق موقعیت‌های گل آشکار نمی‌شود و در یک‌سوم پایانی این بازی هم استقلال در تهدید جدی دروازه حریف، ناتوان بود. محمود فکری می‌تواند در روزهای آینده باز هم از دست‌های پشت پرده بگوید، از سبک بازی تیمش دفاع کند و هیچ قصوری را متوجه خودش و کادر فنی نکند اما واقعیت این است که استقلال نه تنها دیگر صدرنشین نیست بلکه احتمالاً نیم فصل را در رتبه سوم به پایان می‌رساند. این همان نگرانی بزرگی بود که هواداران را در هفته‌های اخیر آزار می‌داد؛ نگرانی از سقوط تدریجی و تکرار حکایت سال‌های گذشته.
 

Page Generated in 0.0047 sec