مازیار گیلکان
دربی ۹۴ برنده نداشت اما بازنده داشت. در بازی تساوی دربی هم در استقلال بازندههایی را پیدا میکنیم و هم پرسپولیس را دچار مسائلی میبینیم که از دل دربی یک باخت برای پرسپولیس بیرون آمده است. در استقلال محمود فکری و همکارانش بازنده بودند. ترکیب استقلال و تعویضهای بدتر از چیدمان شروع بازی، استقلال را از فرصت پیروزی در دربی دور و دورتر کرد.
محمود فکری با لجبازیهایش از میلیچ بازیکنی ساخت که ایران را ترک کند و از دیاباته مهاجمی ساخت که انگیزه و شور پیشین را برای بازی ندارد. در ترکیب استقلال همچنان درخشش تکستارههایی مثل مهدی قایدی و ارسلان مطهری نجاتبخش است اما تیم به شدت دچار مشکلات فنی است و توان اجرای فوتبالی بابرنامه را ندارد. این واقعیت را باید دیگر درباره استقلال پذیرفت که فوتبالش متناسب با کیفیت ستارههایش نیست. فکری حتی در جریان بازی نتوانست با تعویضهایش اثر مثبتی بگذارد و این اتفاق ناخوشایند در یک بازی حساس است.
استقلال اگرچه در کسب نتیجه دچار بحران نیست اما کیفیتی از فوتبال و مربیگری در این تیم جریان دارد که موفقیت در آینده را نوید نمیدهد. پرسپولیس در روزهای بحرانی باید از تساوی در دربی راضی به نظر برسد اما این رضایت در پرسپولیس وجود ندارد و به درستی هم وجود ندارد. آنها میتوانستند از فرصتها بهتر بهره ببرند و برنده دربی باشند و بحران نتیجهگیری در هفتههای اخیر را به پایان برسانند. اما مهمتر این است که انگار جدلی مدیریتی در پرسپولیس تازه آغاز شده است و این میتواند پرسپولیس را در هفتههای آینده نیز دچار بحرانهایی کند که در نتایج نیز اثر منفی بگذارد. برای تیمی مثل پرسپولیس که بازیکنانی را از دست داده و جانشینها در چند پست در قواره جداشدهها نیستند، حالا بحرانهای غیرفنی در باشگاه میتواند آسیبرسان باشد و یحیی گلمحمدی اگرچه ظاهراً به جنگ با این آسیبها رفته اما خود در خطر از هم پاشیدن نظم تیمش قرار گرفته است. استقلال و پرسپولیس اگرچه بازی هیجانانگیزی را نمایش دادند و هر کدام در دقایقی از بازی شجاعانه بازی کردند و این به سرعت بازی کمک کرد، اما از دل این تساوی پیامهای خوشی برای این دو تیم صادر نشد.