تابستان سال 2017 زمانی که اعلام شد دیهگو کاستا از چلسی به اتلتیکومادرید برمیگردد، هواداران کلی از بابت بازگشت قهرمانشان هیجانزده شدند. اتلتیکومادرید در آن زمان به دلیل محرومیتش از سوی فیفا تا ماه ژانویه اجازه خرید بازیکن جدید نداشت و به همین دلیل کاستا هم مجبور شد در سه ماه اول حضورش در این تیم تنها تمرین کند و منتظر باشد که محرومیت تیمش به پایان برسد و او اجازه پیوستن به روخی بلانکو را پیدا کند.
البته او به چنین تمرین طولانیمدتی هم نیاز داشت چرا که اردوی پیشفصل چلسی را به خاطر اعتصابش بعد از اختلاف پیدا کردن با سرمربی وقت، آنتونیو کونته به طور کامل از دست داده بود. کونته گفته بود که کاستا را نمیخواهد و او هم به کشورش برزیل برگشت و تا زمانی که انتقالش به اتلتیکومادرید قطعی نشد، به اروپا برنگشت.
وقتی که او به اتلتیکومادرید برگشت تصور میشد که او این تیم را دوباره به یک مدعی جدی برای قهرمانی تبدیل کند. به هر حال هواداران فراموش نکرده بودند که او چه نقش بزرگی در قهرمانی تیمشان در لالیگا در سال 2014 ایفا کرده بود. او آن زمان گفت که تنها میخواهد به اتلتیکو برگردد چرا که باور داشت دیهگو سیمئونه هنوز هم به او و تواناییهایش ایمان دارد. کاستا در آن سه ماه سخت تمرین کرد و 10 کیلو اضافه وزنی که پیدا کرده بود را کم کرد.
زمانی که کاستا در نهایت با پیراهن اتلتیکومادرید به زمین بازی برگشت، او کسی را ناامید نکرد. او همان کاستای قبل بود. او در همان بازی یک گل زد، یک ضربه آرنج زد، در رختکن درگیر شد و در 70 دقیقه حضورش در زمین کارت قرمز گرفت. با این حال کاستا در اولین بازی خود در لالیگا پس از بازگشت به اتلتیکومادرید به این تیم کمک کرد که ختافه را با نتیجه 2 بر صفر شکست دهد. کارت زرد دومی که او در آن بازی گرفت و به خاطرش اخراج شد صرفاً به خاطر شیرجه زدن به میان هواداران پس از به ثمر رساندن گل بود و برای سیمئونه هم خیلی عجیب نبود. او گفت: «خب کاستا بعد از شش ماه اولین بازیاش را انجام داد و در آن هم گل زد و به همین دلیل میخواست آن را با هواداران جشن بگیرد. این بازی برای او یک بازی احساسی بود.»
البته حق با سیمئونه بود. آن بازی یک بازی احساسی بود اما شاید تصمیم او برای برگرداندن کاستا به اتلتیکومادرید هم بیش از اندازه احساسی بود. دورههای دوم حضور یک بازیکن در تیمی که قبلاً در آن درخشید، معمولاً به ندرت مانند دوره اول میشود. کافی است از گرت بیل بپرسید.
بعضی از مهاجمان با بالا رفتن سنشان بهتر میشوند چون سرعت تصمیمگیریشان برای زدن ضربه پایانی بالا میرود و تجربه بیشتری برای این کار پیدا میکنند. البته این قاعده شامل بازیکنانی میشود که بیش از قدرت بدنیشان از فکرشان برای فوتبال بازی کردن کمک میگیرند. کاستا اما جزو این دسته از بازیکنان نیست. علاوه بر این، با ورود رقیبی جدی برای او به اتلتیکو مانند لوئیس سوارس، کاستا دیگر برای خودش شانسی جهت بازگشت به روزهای اوج قائل نبود. برای کاستا گذر سالها فقط به معنای سختتر شدن کارش بود. سلاح او در سالهای اوجش، قدرت بدنی و سرعت بالا برای تعقیب کردن توپ، تصاحب آن و در هم شکستن خطوط دفاعی حریف بود اما این قدرت او در گذر سالها کاهش پیدا کرد.
در این فصل او و سوارس در بازی مقابل سلتاویگو با هم به میدان فرستاده شدند و همکاریشان منجر به گل اول بازی شد. اگر در اوج میبودند، زوج آنها غیرقابل مهار میشد اما در نیمه دوم، همکاری آنها خیلی زود به پایان رسید چرا که کاستا در تعقیب یک توپ برای سانتر آن روی محوطه 6 قدم - که البته سوارس نتوانست از آن استفاده کند - دچار کشیدگی عضله همسترینگ شد و به دلیل آن برای مدتی طولانی خانهنشین بود. بعد از آن هم مشکلات دیگری مانند ابتلا به کرونا برای او رخ داد که کارش را سختتر کرد و سبب شد که او از زمان مصدومیتش مقابل سلتا تنها 38 دقیقه برای اتلتیکومادرید بازی کند.
امسال به نظر میرسد که اتلتیکومادرید دوباره شانس قهرمانی در لالیگا را دارد که اگر اینطور میشد، کاستا میتوانست با یک خاطره خوش دیگر از اتلتیکومادرید جدا شود اما او ترجیح داد منتظر چنین اتفاقی نماند و شانس خود را برای احیای دوران بازیگریاش در تیمی دیگر امتحان کند. به هر حال کاستا همیشه به عنوان یکی از بهترین مهاجمان نوک تاریخ اتلتیکومادرید به یاد سپرده خواهد شد، کسی که 27 گلش برای این تیم نقش زیادی در آخرین قهرمانی روخی بلانکو داشت اما حتی بزرگترین طرفداران او هم قبول دارند که روزهای اوج او به پایان رسیده است
منبع: دیلی میل