حالا که مارادونا از این دنیا رفته، همه از دوران باشکوه بازیاش میگویند یا زندگی پرحاشیه شخصیاش. کمتر کسی دوست دارد به دوران مربیگری او بپردازد که چیزی جز ناکامی و سقوط نبود. بخصوص زمانی که هدایت تیم ملی آرژانتین را برعهده گرفت.
آرژانتین در راه رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۰ به مشکل خورده بود و حتی ممکن بود به آفریقای جنوبی نرسد. همه موافق بودند که کمبود یک رهبر در رختکن حس میشود. این همان موضوعی بود که مارادونا در مصاحبهای با ال گرافیکو در مورد آن صحبت کرده بود. خورخه ریبولزی، دستیار باسیله، بعدها مارادونا را متهم کرد که از بازیکنان خواسته مقابل شیلی مغلوب شوند تا او هدایت آلبی سلسته را بر عهده گیرد. رئیس فدراسیون تصمیم گرفت تا روی مارادونا ریسک کند.
مارادونا شاید بیشتر به خاطر این انتخاب شد که بتواند حس احترام و تعهد را به بازیکنانی که خروار خروار پول داشتند و برای تیم ملی ارزشی قائل نبودند، القا کند اما همانطور که انتظار میرفت، دو سال دوران حضور مارادونا با تضاد و تعارضات فراوان همراه بود. ریکلمه که بازیکنی وفادار به سرمربی قبلی بود، از حضور در تیم ملی انصراف داد. او از گفتن نام مارادونا خودداری میکرد و از او به عنوان «سرمربی» نام برد. مارادونا بازیهای خانگی را دور از ال مونومنتال برگزار کرده و خواستههای متفاوتی از بازیکنان حاضر در فوتبال آرژانتین و شاغل در اروپا داشت.
تصمیمات او بسیار بحث برانگیز بود و باعث عدماعتماد به نفس بازیکنانی شد که پیش از این برای سرمربیانی چون پپ گواردیولا، ژوزه مورینیو یا الکس فرگوسن بازی میکردند. بدتر از همه نتایج تیم در جام جهانی بود. آرژانتین در بازی یکچهارم نهایی مقابل آلمان ۴-صفر باخت و با نتیجهای تحقیرآمیز حذف شد. این مهمترین دوره مربیگری او بود که بازتابی کامل از مارادونای مربی داشت.