با جدایی مهدی ترابی و علی علیپور پرسپولیس در فاز حمله بشدت فقیر شد اما یحیی و باشگاه زمان غصه خوردن و زانوی غم بغل گرفتن نداشتند. از این جهت آنها برای خط حمله آلکثیر و آرمان رمضانی را جذب کردند و با جذب پهلوان درصدد پر کردن جای خالی ترابی برآمدند که این تغییرات در دوحه و بازیهای لیگ قهرمانان جواب داد و تیم به فینال رفت.
با شروع فصل تازه لیگ برتر، پرسپولیس و یحیی مجبور بودند بدون آلکثیر و مهاجمی کامل فصل را شروع کنند. اینگونه شد که به مهدی عبدی میدان دادند و در واقع دنبال پلن C رفتند اما عبدی در بازی اول فصل دو موقعیت گل نشان داد تا باشگاه و کادر فنی به صرافت جذب مهاجم تازه بیفتند. آنها مهدی مهدیخانی را جذب کردند که هنوز آماده نیست اما قبل از اینکه مهدیخانی آماده شود یحیی با چیدمان ترکیبی که میتواند در فینال بازی کند دنبال پلن D رفت و با استفاده از نعمتی در خط حمله همزمان از کامیابینیا، نوراللهی و سرلک در خط میانیاش استفاده کرد که حداقل در بازی با نفت مسجدسلیمان جواب نداد.
پرسپولیس در مسجدسلیمان یک نیمه با ترکیبی که امیری و پهلوان را نداشت بازی کرد و تنها یک موقعیت گل ساخت بدون اینکه بتواند برای 5 دقیقه یا بیشتر به ریتم دلخواهش – شبیه همان چیزی که در نیمه اول دیدار با صنعتنفت رخ داد – برسد. در واقع مشکلات پرسپولیس برای رسیدن به فاز تهاجمی ادامه پیدا کرد و تیم در ساختن موقعیت گل هم کم آورد اما آیا برای سوئیچ کردن روی پلن دیگر و ترکیبی متفاوت از ابزار و نیروی کافی برخوردار است؟
مهدی مهدیخانی در قوارهای نیست که بتواند شرایط خط حمله پرسپولیس را تغییر دهد و پیشنهادهای هواداران مثل آنچه در مورد عالیشاه مطرح میشود هم اجرایی نخواهد شد پس پرسپولیس باید روی همین ترکیب و برنامه پیش برود و تنها با تمرین و آرامش بیشتر دنبال بهبود شرایط تهاجمیاش باشد. اینطوری گلها هم از راه خواهند رسید و امتیازها دشت میشود پس فعلاً دنبال پلن E نگردید که فرصتی تا فینال نمانده است.