printlogo


کد خبر: 218950تاریخ: 1399/8/29 00:00
از برنج و شکر پسر پروین تا غله فرهاد مجیدی!

 
یادداشت
احسان محمدی     
 
تیم‌ملی فوتبال ایران رسیده بود فرودگاه اما مأموران حراست چمدان چند ملی‌پوش را توقیف کردند. هنوز موبایل توی دست همه نبود. 
چند ستاره محبوب آن سال‌ها در بازگشت از سفری افتخارآمیز، موبایل چپانده بودند توی چمدان‌ها که بدون عوارض گمرکی وارد کنند و بفروشند. رانت شهرت همیشه به درد می‌خورد، هم برای قاچاق موبایل، هم متوقف نشدن در صف شماره‌گذاری خودرو.
آنها که ورزش را دقیق دنبال می‌کنند از این خاطره‌ها زیاد دارند. قبلاً که شبکه‌های اجتماعی نبود این خبرها را درز می‌گرفتند، اصلاً انگار آدم‌ها دهان‌شان چفت و بست بیشتری داشت اما حالا پته‌ها زود روی آب می‌افتد. 
گاهی با نام آبرومند «مبارزه با رانت و فساد»، گاهی هم برای تسویه حساب‌های شخصی و رو کم کنی!
 وقتی احمد امیرآبادی فراهانی عضو هیأت رئیسه مجلس اعلام کرد که فرهاد مجیدی برای 9 شرکت درخواست ارز دولتی 4200 تومانی کرده است، خیلی‌ها جوابیه تند و تیز فرهاد را بیشتر باور کردند. 
آنجا که در اینستاگرامش نوشت: «دروغ می‌گویند تا وایرال بشوند. آدرس غلط می‌دهند تا برای اندکی شهرت، مردم را مقابل دزدی‌ها و اختلاس‌ها فریب بدهند. البته ما در اطراف فوتبال و استقلال با این بی‌اخلاقی‌ها آشنا هستیم و اگر نظارتی بود، با مدیران حقه‌بازی که حالا تمام دروغ‌هایشان ثابت شده، برخورد قاطعانه می‌کردند».
او از ارزان شدن «جریمه دروغگویی در مملکت» نوشت و اینکه هیچ شرکتی در ایران ندارد و ماجرا را به دادگاه می‌کشاند. برای بسیاری از ما که جهیدن اهل سیاست به دامن ورزش و به ویژه فوتبال را برای کسب شهرت و محبوبیت دیده بودیم، ماجرا بیشتر شبیه یک سوءتفاهم یا تلاش برای نشستن در صدر اخبار و دیده شدن توسط یک نماینده مجلس بود. 
به ویژه نمایندگان این دوره که خیلی از آنها میان مردم گمنام و ناشناس هستند اما نماینده اصولگرای قم که دکترای مدیریت آینده پژوهی دانشگاه عالی دفاع ملی دارد نه از یورش فرهاد مجیدی یکه خورد و نه نگران لشکر هواداران این ستاره محبوب شد، بلکه با همان خونسردی روز بعد اعلام کرد که فیلم ورود و خروج او به وزارتخانه، لیست تماس‌ها و تقلاهایش برای اخذ ارز دولتی موجود است. 
او شاید خودش شرکت نداشته اما حتی با کارمندان وزارت صنعت و معدن و تجارت هم درگیر شده تا برای شرکت دوستانش ارز دولتی بگیرد و اتفاقاً از دادگاه رفتن استقبال می‌کند. در واقع او ستاره و سرمربی سابق استقلال را به «کار چاق‌کنی» متهم کرد.
این نماینده مجلس گفت که حراست وزارت صمت هم درخواست فرهاد مجیدی برای دریافت ارز دولتی را تأیید کرده است. این جمله آخر چیزی شبیه کوبیدن آخرین میخ بر تابوت بود. 
حالا در شبکه‌های اجتماعی و به ویژه توئیتر بسیاری با خیال راحت‌تر به مجیدی حمله کردند. یک نفر نوشت: «از کی بیشتر باید بترسیم؟ آقازاده، سلبریتی یا فوتبالیست؟»
ماجرا بعید است به همین‌جا ختم بشود. لابد فرهاد مجیدی هم مدارک و مستنداتی دارد که با آن صراحت در اینستاگرام، نماینده مجلس را دروغگو خواند. 
اینکه یک ستاره بخواهد از اعتبار خودش استفاده کند در ایران اتفاق تازه‌ای نیست. اینجا همه در برابر قانون برابرند، البته تجربه نشان می‌دهد بعضی‌ها در شرایط خاص «برابرترند» و جاده برایشان آسفالت است. به هرحال محبوبیت و شهرت کلیدهایی هستند که قفل‌های زنگ زده را هم باز می‌کنند.
چهارسال پیش هم خبرگزاری تسنیم نوشت که محمد پروین، ‌پسر علی پروین سال ۹۳ از طریق شرکت رنگین سفره ایرانیان ۲۵ میلیارد تومان برنج و شکر از شرکت بازرگانی دولتی ایران خرید و پول آن را به دولت پس نداد.
ماجرا ریشه در یک محبت بزرگ داشت. علی پروین در آخرین روزهای دولت «محمود احمدی‌نژاد» با او دیدار کرد، دیداری که پروین از آن به عنوان «بهترین ساعت‌های زندگی» خود نام برد و افتخار دوباره همنشینی با رئیس جمهور را «فراموش نشدنی» خواند. 
از قرار معلوم وام خوبی جور شد و محمد 25 میلیارد تومان برنج و مقادیری شکر خرید ولی با گذشت حدود یک سال و نیم اقدام به بازپرداخت به دولت نکرد. پدر به حسن روحانی نامه نوشت و مهلت خواست، سرانجام ماجرا به دادگاه رفت و ویلای لواسان را برای فروش گذاشتند و ...
اگر کسی حوصله داشته باشد می‌تواند لیست بالابلندی از چهره‌های سرشناس عالم ورزش و هنر و سیاست و حتی علم ردیف کند که از این موهبت‌ها برخوردار شده‌اند، دری که برای مردم عادی سه قفله است. 
درد همین‌جاست، اینکه مردم احساس می‌کنند کشور شبیه کیک بزرگی شده که هرکس زورش می‌رسد تکه‌ای از آن را می‌کند و می‌برد ولی از آنها که سنگ زیرین این آسیاب هستند مدام توقع وفاداری، مقاومت، تحمل و صبوری می‌رود تا آقازاده‌ها، سلبریتی‌ها و فوتبالیست‌ها خیلی نباید اذیت شوند!
 

Page Generated in 0.0043 sec