سام ستارزاده
در حالی که مربیان کارنامهداری نظیر علی دایی، حسین فرکی، عبدالله ویسی و مجید جلالی لیگ بیستم را از بیرون گود دنبال میکنند، فدراسیون فوتبال دست به یک انتخاب پرسشبرانگیز برای هدایت تیم ملی جوانان زد؛ داود مهابادی که سالهاست با نیمکتهای دستهیکی صندلیبازی میکرد در پست سرمربی و حمید درخشانی که سه سال است فعالیت فوتبالی قابلتوجهی ندارد، در پست مدیر فنی گماشته شدند.
اما آنچه این دو انتصاب را طعنهآمیز میکند، این است که دقیقاً در همان روز، آخرین سرمربی جوانان ایران، سیدسیروس پورموسوی، با نفت آبادانی که 10 بازیکن مهمش را از دست داده و پنجره نقلوانتقالاتیاش نیز بسته است، بهکمک 6 بازیکن زیر 21سال، پیکان را در نخستین دیدارش در لیگ بیستم شکست میدهد. سیدسیروس پورموسوی، یک انتخاب درست برای زیر 21سالههای کشورمان بود. یک سرمربی با سابقه کار در معتبرترین آکادمیهای ایران نظیر فولاد که شاگردانش دور مقدماتی جام ملتهای جوانان را بدون گلخورده پستسر گذاشتند و قهرمانی مسابقات آسیای مرکزی (کافا) را نیز برای فوتبال پایه کشورمان به ارمغان آوردند.
آنچه به همکاری دستیار سابق عبدالله ویسی با فدراسیون پایان داد، حمایتهای عملی بود که متولیان فوتبالمان تنها وعدهاش را میدادند. بحث عدم ثبت قرارداد و پرداخت معوقات کادر فنی هم بماند. اواخر سال گذشته، پورموسوی با کمترین گلایه ممکن از سمتش استعفا داد؛ قبول استعفایش سه ماه بهطول انجامید و سپس 6 ماه دیگر فوتبالیستهای جوانمان در بلاتکلیفی باقی ماندند. نتیجه این همه فوت وقت، انتخابی بود که از همین حالا مشخص است برنامهریزی پشت آن قرار ندارد. نظیر آنچه پارسال سر تیم امید آمد، بعید است 3 ماه دیگر در ازبکستان سر تیم ملی جوانان رخ ندهد. اینجا فوتبال پایه است. هوا مهآلود است و جو حاکم بر اینجا به چشم بسیاری از ما دیده نمیشود. کسی دلیل انتصابهای بیپایه را از شما نمیپرسد. کسی هم از هدفگذاریهایتان برای انجام مسئولیتتان سؤال نمیکند. خانه فوتبال ما از همینجا ویران است.