کد خبر: 218858تاریخ: 1399/8/28 00:00
نگرش سطحی، امید پوچ
نمایش «پز عالی، جیب خالی»
استادیومهای آزادی، نقشجهان، فولادآرنا و امامرضا(ع) ما را در وضعیت مطلوبی قرار میدهند و با مسقفسازی آزادی و مرمت دقیقتر در ورزشگاههای یادگار امام، غدیر اهواز و پارس شیراز و ساخت یک ورزشگاه نوین دیگر، میتوانیم شرط کنفدراسیون آسیا را برآورده کنیم
سام ستارزاده
اگر اوقات فراغتتان را به «اینستاگرامگردی» میگذرانید و صفحه رسمی فدراسیون فوتبال در این شبکه اجتماعی را هم دنبال میکنید، در چند ماه اخیر تنها چهار نماهنگ رسمی از این صفحه دیدهاید. نکته جالب این است که تمام این نماهنگها حول یک موضوع ساخته شدهاند و جالبتر آن است که این موضوع، نه کسب میزبانی جام ملتهای آسیای ۲۰۲۷، بلکه صرفاً درخواست برای رسیدن به این امتیاز بوده؛ درخواستی که هم ارسال آن به کنفدراسیون AFC تبدیل به یک روزمرگی گشته و هم رد شدن آن. جدای از نفس انتشار این چهار نماهنگ که مانند برافراشتن پرچم روی کوهپایه قلههای فتحنشده خندهدار است، محتوای این چهار نماهنگ نیز نشان میدهد حتی نگرش فدراسیون از معیارهای انتخاب میزبان بزرگترین آوردگان فوتبال ملی قاره کهن، تا چه اندازه سطحی است. نماهنگها بیشتر از اماکن طبیعی و تاریخی چشمنواز کشور، گستردگی تب فوتبال در میان اقشار گوناگون جامعه و پردههای حماسی از بازیهای بزرگ تاریخ فوتبالمان است. قسمتی از آنها نیز به مصورسازی امکانات ساختمان مجهز پک و ورزشگاههای برگزیده ایران پرداخت اما اگر بخواهیم هر آنچه AFC را قانع میکند که یک کشور میتواند میزبان شایستهای برای جام ملتها باشد در یک صفحه بیاوریم، تمام این ویژگیهای اشاره شده یک خط آن هم نمیشوند. البته قابل کتمان نیست که داشتن ۸ ورزشگاه استاندارد یکی از شروط مهم AFC برای نامزدهای میزبانی است و از این حیث، استادیومهای آزادی، نقشجهان، فولادآرنا و امامرضا(ع) ما را در وضعیت مطلوبی قرار میدهند و با مسقفسازی آزادی و مرمت دقیقتر در ورزشگاههای یادگار امام، غدیر اهواز و پارس شیراز و ساخت یک ورزشگاه نوین دیگر، میتوانیم این شرط کنفدراسیون آسیا را برآورده کنیم اما 24 زمین تمرین باکیفیت که دیگر لازمه ما در راه میزبانی است، با داشتههای ما فاصله معناداری دارد که با مشاهده تصاویر تمرینات تیمهای پرهواداری نظیر استقلال، پرسپولیس و شهرخودرو میتوانیم متوجه طول زیاد آن شویم.
با این حال، زیرساختهای ورزشی مجموعهای شروط لازم، ناکافی و غیر اصلی برای پذیرایی تورنمنت پیشرو هستند. آنچه نقش اصلی را ایفا میکند، مجموعه دیگری از ویژگیهایی است که قدرت یک کشور در حوزههای اقتصادی و صنعت گردشگری را تعیین میکنند؛ از زاویهای دیگر اگر نگاه کنیم، مجموعهای از ویژگیهایی که در ایران یا وجود ندارند و یا بسیار کمرنگاند. کشور برگزارکننده تورنمنتی که شرق و غرب قاره پهناورمان را دربر میگیرد، باید برای رفاه میهمانانش به 30 هتل 5ستاره بینالمللی مجهز باشد؛ دسترسی آزاد به اینترنت پرسرعت و شبکههای اجتماعی پرمخاطب را فراهم آورد و به شبکههای پرداخت بینالمللی متصل باشد تا مسافرانش بتوانند با ارزهای رایج جهان خرید نیازها، سوغاتیها و اسباب فرحشان را با آسودگی خاطر انجام دهند. اداره فرودگاههای بینالمللی و داخلی آنها نیز باید منطبق با استانداردهای جهانی باشند. تأمین امنیت این تماشاگران در داخل ورزشگاهها که در لیگ خودمان هم صورت نمیگیرد، بماند.میدانیم که از امکانات بالا، تنها مورد ماقبل آخر را تا حدود خوبی داریم اما وقتی به لیست آیتمهای اقتصادی نگاهکنیم، امیدمان پوچتر هم میشود. نبود قوانین قاطع جهت حفظ حق کپیرایت، کسر بزرگی از درآمد حاصله از برندهای بزرگ فوتبالی و اقتصادی را از دستان مالکانشان خارج میکند. عدم شفافیت در مورد سود بلیتفروشی و پخش تلویزیونی بازیها، تردیدها برای سپردن میزبانی به ایران را بیشتر میکند. مشکل بزرگتر هم عدم وجود بستر سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ خارجی در ایران است که بهویژه با تحریمهای ظالمانه آمریکا، میل اسپانسرهای پرنفوذ AFC برای برگزاری تورنمنت پردرآمدشان در ایران را به صفر رسانده است. از هر منظری بنگریم، هم خودمان و هم مسئولین فدراسیون میدانیم که در مقایسه با عربستان، ازبکستان و حتی هند، بخت بزرگی برای کسب افتخار میزبانی جام ملتهای 2027 نداریم. بهعلاوه اینکه، یادمان نرفته زمستان پارسال، کنفدراسیون آسیا باشگاههایمان را از حق طبیعیشان برای میزبانی از حریفانشان در لیگ قهرمانان آسیا در خاک ایران، محروم ساخت؛ و بعدها، حتی سیگنال پخش آن بازیها را از ما دریغ کرد. وقتی فدراسیونی با این شرایط و جایگاه، درحالی برای میزبانی نامزد میشود و روی نامزدیاش مانور رسانهای میدهد که روی تمام اعضای آن برچسب «موقت» نهاده شده، میتوانیم روی یک چیز مطمئنباشیم؛ اینکه پشت پرده نمایش «پز عالی، جیب خالی» آنان اگر منافعی هم باشد، آن منافع برای فوتبال ایران نیستند.