قبل از ورود به مسابقات لیگ قهرمانان و در پی موجی از نگرانیهای حاصل شده به خاطر جدایی بیرانوند، ترابی و علیپور، یحیی گل محمدی با پشتوانه فعالیتهای باشگاه اقدام به خرید 7 بازیکن جدید کرد تا در دوحه دست خالی نباشد. اقدام یحیی و کادرش البته حکایت از یک بررسی چند ماهه داشت و اینطور نبود که طی 24 ساعت یا دو روز کادرفنی پرسپولیس به گزینهای مثل احسان پهلوان یا میلاد سرلک برسد.
البته پلن اصلی نقل و انتقالاتی کادر فنی پرسپولیس که بازیکنانی مثل دانیال اسماعیلیفر، رضا اسدی و شهریار مغانلو را هدف گرفته بودند با ولخرجی سریع سپاهان و علاقهمندی دو بازیکن دیگر به حضور در اروپا به هم ریخت اما سه گزینه دیگر خیلی زود جای سه گزینه قبلی را گرفتند و اقدام باشگاه برای به خدمت گرفتن آنها آغاز شد و به نتیجه رسید.
در آن مقطع تقریباً تمام اهالی فوتبال و کارشناسان اعتقاد داشتند یحیی برای ساختن تیم خودش دست به ریسک بزرگی زده و با توجه به فاصله کم باقیمانده تا مسابقات دوحه بعید است چنین ریسکی جواب دهد بخصوص اینکه رمز موفقیت پرسپولیس در فصول گذشته همین ثبات و تغیرات جزئی در ترکیب بود.
یحیی ریسک کرد و ریسکش هم جواب داد تا پرسپولیس در شرایطی دشوار و با کیفیتی متفاوت از آنچه تیم برانکو ارائه داده بود به فینال برسد.
بعد از مسابقات دوحه و اتفاقات بزرگی که برای پرسپولیس رخ داد بار دیگر دو بازیکن از پرسپولیس جدا شدند و دو بازیکن دیگر را هم کادر فنی نخواست تا یحیی برای ترمیم مجموعه تحت اختیارش دوباره در آستانه گزینشی دشوار قرار بگیرد.
یحیی در شش مورد از هفت مورد قبلی به هدف زده بود. در واقع غیر از آرمان رمضانی که مشخص نیست با توجه به عدم تطابقش با بازی مورد علاقه یحیی اصلاً به چه منظور جذب شد شش بازیکن دیگر خوب بودند. 5 تا که درخشیدند و شجاعی هم در اندک دقایق به میدان رفته در پست غیر تخصصی امیدوار کننده ظاهر شد.
حالا یحیی باید دوباره انتخاب کند. همین حالا افراد مختلف گزینههای متعددی را برای حضور در دفاع میانی و نوک حمله به یحیی و دستیارانش توصیه میکنند اما به قول خود گل محمدی بازیکن منتخب باید در حد پرسپولیس باشد.
یحیی لیست بازیکنان مورد علاقه خود را با اولویتبندی به باشگاه اعلام کرده و حالا دیگر همه چیز به هنر و توانمندی مدیریت جدید باشگاه برمی گردد که بتوانند خواستههای او را اجابت کنند یا خیر.
با این حال مطمئناً قرار نیست داستان جونیور – عرب – کالدرون تکرار شود و بعد از انتخاب یکی از بدترین خارجیهای تاریخ باشگاه سرمربی یا مدیریت باشگاه بگویند: «کی بود کی بود دستم بود.»
یحیی در شش مورد از 7 خرید خود برای ساختن تیم خودش به هدف زد و غیر از اینکه فینالیست شدن در آسیا را برخلاف قهرمانی در لیگ مطلق به نام خودش زد و شریکی برای خودش قائل نشد دوران تازهای را در تیم پرسپولیس شروع کرد که حتماً پر از چالشهای تازه خواهد بود.
اینکه یحیی ریسک کرد و به استقبال این چالشها رفت میتواند رتبه او را در بین مربیان ایرانی بالاتر ببرد بخصوص اینکه ریسک او جواب داده و پیشبینیها درباره چلنج او نیز غالباً مثبت است.
او در مورد آرمان رمضانی اشتباه کرد همان طور که در خصوص استفاده از اوساگونا اشتباه کرده بود. در واقع عجله و شتاب بیهوده تا حدودی در این اشتباهات دخیل بود اما برای مثال آنچه در مورد رمضانی اتفاق افتاد نمیتواند ابزار چندانی برای تاختن به سرمربی پرسپولیس باشد. یک انتخاب بد از بین هفت انتخاب ممکن هم در شرایطی که شش تای دیگر جواب دادهاند و کارآمد به نظر میرسند جای چندانی برای انتقاد باقی نخواهد گذاشت اما حالا انتظارها از یحیی بالاتر رفته.
حالا همه منتظرند تا سرمربی پرسپولیس در این مقطع حساس و تاریخی (40 روز مانده به فینال آسیا) برای موفقیت در این جبهه بزرگ و البته تکرار قهرمانیهای لیگ دوباره به هدف بزند و بهترین انتخاب ممکن را حتی در این شرایط عحجیب و کمبود بازیکن شاخص و نامدار داشته باشد. هواداران و دوستداران پرسپولیس یکی مثل آلکثیر و پهلوان را از سرمربی تیم محبوبشان میخواهند و امیدوارند اوساگونا و رمضانی اولین و آخرین انتخابهای بد یحیی باشند.
درباره یحیی میگفتند او هر وقت تیم خودش را خودش بسته موفق نبوده اما آقای سرمربی خیلی زود در دوحه این فرضیه را دود کرد و به هوا فرستاد اما هم او هم دوستدارانش نباید فراموش کنند که مأموریت پرسپولیس یحیی هنوز هم پایان نرسیده و اتفاقاً این مربی و تیمش در شروع یک مسیر تازه هستند.