علی عالی
1- حالا که در روزهای کرونا، شمع بیست و سه سالگی روزنامه ایران ورزشی را فوت میکنیم، یادمان نرود چه افرادی بودند و هستند تا چراغ روزنامهنگاری ورزشی زنده بماند. یادمان نرود چه نیروهای انسانی ارزندهای بودند و نوشتند و کم نیاوردند. یادمان بماند این پرچم دست به دست شد تا امروز به ما برسد. برای من یکی باعث افتخار است. ایران ورزشی؛ روزنامهای حرفهای.
2- بهتر است سکوت کنیم، وقتی پرسشی سزاوار و بایسته در میان نیست، سکوت کردن موهبتی بیمثال است. سکوت مقدس است وقتی پاسخی متناسب و درست به پرسشهای جدیمان وجود ندارد. خودشان را به ندیدن، نشنیدن و نفهمیدن میزنند تا بگذرد و فراموش شود. انگار هیچ توپی از خط دروازهها نگذشته، هیچ مدیری تخلف نکرده، هیچ ورزشکاری از کشور نرفته و هیچ دوپینگی در کشور ثبت نشده است!
3- انتشار روزنامه «ایران ورزشی» یک پرسش تاریخی از همه کسانی است که مسئولیتی تاریخی برای شفافسازی، سازمانسازی، برنامهنویسی و کارسازی در ورزش دارند اما متأسفانه اغلب به پاسخ نرسیدهاند تا پرسشی بیافرینند. چرا؟ چون گفتهاند؛ گاهی آدمها یا مهمند یا مفید و متأسفانه گاه آدمهای مهم، مفید نیستند. یعنی پستی مهم دارند اما مفید نیستند. در مقابل آدمهای مفید، پستهای غیرمهم دارند؛ میشود مهمها، مفید باشند؟ پرسشهای ایران ورزشی بر همین منوال است. آدمهای مهم باید مفید باشند و برای مفید بودن صرفنظر از حسننیت داشتن باید آگاه، دانا، بینا و باتجربه و دردآشنا بود.
4- ایران ورزشی در همه این روزها سعی کرده از زاویه دید و پرداخت حرفهای برخوردار باشد. تحلیلگر باشد و عینک به چشم برای دیدن ابهامات. سعی کردیم دلیلی باشیم برای خریدن یک روزنامه حرفهای. دور از برچسبهای فضای مجازی و دستهبندیهای مدیریتی.
5- روزنامهنگاری در ایران کار راحتی نیست. تولید خبر هم کار آسانی نیست. مینویسیم چون خوانده میشویم. ثبت میکنیم چون به ما رجوع میشود. روزنامهنگاری حرکت روی لبه تیغ است. کنارمان بمانید.