لوک دیونگ میگوید: «مثل یک فیلم است.» دو ماه بعد از آنکه به فوتبالیستهای اسپانیایی گفتند به خانه بروند و بیرون نیایند، به تمرین و در واقع کار برگشتند ولی هیچ چیز مثل قبل نبود. اینجا همانجایی نبود که از آن رفته بودند؛ صحنه تغییر کرده بود. با وجود آسوده خیالی، اشتیاق و امید، یک چیزی اشکال داشت، یک چیز سوررئال.
مهاجم سویا ادامه میدهد: «همه چیز آماده بود، ماسک و دستکش، یک نفر دائماً در حال تمیزکاری بود، همه چیز تحت کنترل بود و عجیب.»
«عجیب» کلمهای است که در این سه هفته و با برداشتن نخستین گامها به سوی بازگشت لالیگا بارها بازیکنان تکرارش کردهاند. 22 خرداد که قرار است رقابتها از سر گرفته شود، دقیقاً سه ماه از تعطیلی میگذرد. حالا چیزهایی عادی شده که به هیچ وجه نبود. نوعی مردگی به وجود آمده، جسمی و روحی. قوانین تمرین تغییر کرده، بازیکنان تنها و با فاصله کار میکنند. با ماسک و دستکش و لباس ورزشی میآیند و برمیگردند، خبری از تعویض لباس و دوش نیست. بورخا ایگلسیاس مهاجم رئال بتیس میگوید: «بازگشت بعد از این همه وقت، حس عجیبی دارد. تفاوتها آشکار است، پروتکل ها، مقررات و کنترلها واقعاً تأثیر میگذارد. شما این همه امکانات دارید و نمیتوانید از آن استفاده کنید.»
تفاوتها جسمی و روحی و واقعاً عمیق است. آلبرتو مورنوی ویارئال میگوید: «چمن اینجا مثل کف خانه شما نیست. من در خانهام فضای سبز ندارم، در آپارتمان زندگی میکنم، مجبور شدم تردمیل، دوچرخه ثابت و کلی وسایل تمرین بخرم. تمرین واقعی خیلی فرق دارد، وقتی برگشتم دیدم عضلاتم، مفاصلم و هیچ چیز مثل قبل نیست.» بخصوص مغز. روبرتو تورس هافبک اوساسونا میگوید: «بعضیها میگویند فکر کنید پیشفصل است اما نیست. در تابستان شما استراحت کنید، از همه مسائل کاری جدا میشوید و با یک ذهن آماده برمیگردید اما الان نکات مبهم زیادی بود، اینکه شاید نتوانید دیگر بازی کنید دائماً به ذهنتان میآید. در خانه گیر افتادهاید و دائماً خبرها را دریافت میکنید. فکر و خیال امانتان نمیدهد.»
یک جنبه دیگر هم هست، میکل اویارسابال بال رئال سوسیداد میگوید: «اما این بازگشت رضایتبخش است. شاید در طول فصل قدرش را نمیدانستید، تازه میفهمید اینکه هر روز در کنار بقیه باشید و کار کنید، چه باارزش است.»
اما یک قانون از همه سختتر بود: به هم نزدیک نشوید. فوتبالیستها معمولاً در گروههای سنی یکسان و ایدههای مشابه هر روز در کنار هم هستند. ناگهان یک شبه خود را تنها میبینند. بیشترشان موافقند ایزوله سختترین قسمت موضوع بوده. دیونگ میگوید: «جنبه اجتماعی برای بشر خیلی مهم است. شما برگشتهاید و هر کسی را میبینید با خودتان میگویید بغلش کنم یا نه؟ یا با آرنج و مشت دست بدهیم؟ حتی تصورش هم عجیب است.»
برای مورنو به شکلی خاص سخت بوده: «آدم شلوغکاری هستم، با مردم شوخی میکنم، این و آن را دست میاندازم. سخت بود که با آنها باشم اما نتوانم نزدیک شوم هر چند همین دیدن با چند متر فاصله به ما روحیه داد. حتی در قرنطینه هم اتفاق میافتاد. یک آشنا را در سوپرمارکت میبینی، میروی سلام کنی، بعد خودت را نگه میداری. غیرطبیعی بود انگار در یک فیلم زندگی میکنی. در بازگشت به تمرین هم با قوانین سختگیرانهای مواجه شدیم.»
همینطور ادامه داشت حتی وقتی بازیکنان در گروههای 10 نفره تقسیم شدند. اویارسابال میگوید: «شخصاً برایم خیلی عجیب بود. نمیتوانستی دست بدهی و کسی را در آغوش بگیری اما بعد در زمین درگیری بود و تماس. حالا اوضاع کمی بهتر شده، در ابتدا کسی را برای پاس دادن توپ برایشان پیدا نمیکردی. اینکه دیوار توپت را برگرداند به جای همتیمی خیلی متفاوت است، هر چه گروه بزرگتر میشود شباهت بیشتری به فوتبال پیدا میکند و طبیعیتر میشود.»
شرایط طبیعی، دیگر غیرطبیعی است و این از نظر روانی و ذهنی عادی نیست. بازیکنان والنسیا بیش از همه این را درک میکنند. در آستانه اوج گیری انتشار ویروس در میلان با آتالانتا روبهرو شدند و بعد پشت درهای بسته در مستایا. آنها بیش از هر تیم دیگری در اسپانیا موارد مثبت کووید 19 داشتند. اخباری منتشر شد درباره اینکه مربی آتالانتا، جان پیرو گاسپرینی قبل از بازی دوم با والنسیا تست مثبت داده بود و این خطر ابتلایشان به ویروس را افزایش داد. کارلوس سولر، هافبک والنسیا میگوید: «در ایتالیا دمای بدنمان را اندازه گرفتند اما هیچ چیز غیرعادی نبود و جایی برای ترس و نگرانی نبود. در بازی دوم، جو عجیبی بود و هیچکس نمیدانست چه اتفاقی میافتد. وقتی به عقب برمیگردی با خودت میگویی شاید درست نبود که این دو بازی برگزار شود اما آن موقع کسی نمیدانست.»
ترس کم شده. ایگلسیاس میگوید: «روزهای اول همه تنش داشتند اما بر آن غلبه شده. وقتی بیرون میآیی همه ماسک و دستکش دارند اما به زمین که بروی و وارد رقابت شوی، همه چیز مثل قبل است و اوضاع عادی شده. با گذر زمان باید هوشیار باشیم چون ویروس هنوز نرفته و ما به شرایط عادی برگشتهایم.»
دیونگ تأکید دارد که ترس از بین رفته و میگوید: «هنوز میبینی که مربیها اطراف زمین با ماسک و دستکش هستند که کمی عجیب است اما همه ما تست دادهایم و ذهنمان روی این متمرکز است که فوتبال بازی کنیم و برای شروع دوباره لیگ آماده باشیم.» آنچه فکر او را مشغول کرده این است که آیا بازی در استادیومهای خالی روی کیفیت بازی تیمها تأثیر میگذارد یا نه؛ تصورش هم سخت است که دربی سویل بدون کریخوانی و جنجال هواداران برگزار شود: «گاهی اوقات یک مسابقه را هجومی آغاز میکنی در حالی که هواداران برایت آواز میخوانند و بودن آنها هم روی کارتان تأثیر دارد. اینکه بتوانی هواداران رقیب را هم ساکت کنی، انگیزه میدهد، صدای شنیدن فریاد هواداران حس خوبی دارد. این بخشی از فوتبال است که قطعاً دستخوش تغییر قرار میگیرد.»
ایگلسیاس با خنده میگوید استادیومهای خالی یک اثر دیگر هم دارد: «دیگر نمیشود بهانه نشنیدن حرفهای مربی را آورد. حتی همه حرفهای بازیکنان و توهینها هم شنیده میشود. باید خیلی مراقب باشیم.»
اینکه جزئیات کوچک مورد توجه قرار گرفته، نشانه خوبی است از اینکه بازیها نزدیک شده اما بازیکنان چقدر به آمادگی نزدیکند؟ دیونگ یک نفس عمیق میکشد و در ذهن خود چیزهایی را مرور میکند. تیمها بعد از سه ماه تعطیلی تازه از پنجشنبه تمرین کامل را شروع کردهاند و یک هفته بعد لیگ شروع میشود. خبری از بازی دوستانه نبوده و یک راست به سراغ بازیهای رسمی میروند. دیونگ میگوید: «بر اساس معیارهای سلامت، این کار عاقلانه نیست اما شاید با یکی دو بازی ریتممان را پیدا کنیم. وقتی فصل شروع میشود، در 38 بازی جای اشتباه دارید اما حالا 11 تا مانده و با دو اشتباه به دردسر میافتید.»
اویارسابال هم میگوید: «وارد فاز آخر شدهایم، حالا که دولت پدرو سانچس تصمیم به شروع مجدد بازیها گرفته، هر چه سریعتر بهتر. بازگشت فوتبال آزادی است، چیزی که مردم دلتنگش شدهاند. هیچکس دوست ندارد آنها نباشند اما برای ایمنیشان این کار را کردهاند. امیدوارم هرچه زودتر برگردند.» نزدیک شدهاند. مرحله آخر شروع شده و همه هیجان دارند اما اگر اوضاع درست پیش نرود و اتفاقات بدی بیفتد چه؟ آنها مسیر را آمدهاند، چند قدم بیشتر نمانده.
منبع: ESPN