printlogo


کد خبر: 209309تاریخ: 1399/3/17 00:00
تکرار تجربه گذشته؟


رفتن کولاکوویچ و فسخ قرارداد او که قطعی شد، خیلی زود نوبت انتخاب جانشینش شد. همان روزها ابتدای سال هم بود که در همین صفحه نوشتیم که به دلایل مختلف، فدراسیون قطعاً گزینه‌های ایرانی را خیلی جدی بررسی خواهد کرد و اتفاقاً محتمل‌ترین گزینه برای هدایت تیم ملی، یک مربی وطنی خواهد بود. ادعایی که البته پس از اظهارنظرهای فراوان از سوی کارشناسان (که اغلب هم مثبت بود)، به واکنش‌های مختلفی از سوی فدراسیون منجر شد.
روند تصمیم‌گیری درباره سرمربی تیم ملی اگرچه مدتی مسکوت ماند اما طی روزهای اخیر و به خصوص پس از جلسه هیأت رئیسه جدید فدراسیون، دوباره بازنگری شده و شواهد نشان می‌دهد که این بار هم موج موافقان مربی ایرانی، قدرت بیشتری دارد.
 
خروج دو اسم از جلسه هیأت رئیسه
پیشنهاد مربی ایرانی که مطرح شد، ذهن تمام کارشناسان و اهالی والیبال، به سمت چند چهره مشخص رفت. چهره‌هایی که برجسته‌ترین مربیان نزدیک به فدراسیون و البته از مربیان موفق سال‌های اخیر بودند. نمونه بارز آنها بهروز عطایی و پیمان اکبری بودند که از ابتدای ماجرا و خیلی نامحسوس، نامشان به عنوان گزینه‌های اصلی داخلی مطرح می‌شد. با این وجود فدراسیون به وضوح تلاش کرد تا در ماجرای مربی داخلی، از آوردن نام خودداری کند.
این مقاومت در جلسه اخیر هیأت رئیسه فدراسیون والیبال شکست و دقیقاً همان دو نام مشخص از آن بیرون آمد. دو اسمی که بیشترین شانس را برای نشستن روی صندلی مربیگری داشتند و حالا این پیشنهاد مطرح شده که هدایت تیم ملی به طور مشترک به هر دوی آنها واگذار شود.
 
تکرار تجربه پس از یک دهه
از آخرین باری که یک مربی ایرانی روی نیمکت تیم ملی والیبال نشست، حدود 10 سال گذشته. دورانی که مرحوم حسین معدنی پس از دستیاری گائیچ، سرمربی تیم ملی شد و عملکرد قابل قبولی هم به نسبت شرایط آن سال‌های والیبال ایران داشت.
 درست است که در آن سال معدنی سرمربی بود اما همه می‌دانستند که در عملکرد تیم ملی، نقش بهروز عطایی به عنوان دستیار اول هم آنچنان کمرنگ نیست و تیم ملی به نوعی با همکاری این دو نفر هدایت می‌شود. حالا فدراسیون قصد دارد تا آن تجربه را به شکلی دیگر تکرار کند و این بار هردوی این مربیان را به طور مشترک برای هدایت تیم ملی بگمارد. اتفاق جدیدی که قطعاً مزایا و معایب خاص خودش را دارد و باید چند هفته‌ای به طور دقیق و موشکافانه بررسی شود. نقطه مشترک آن کادر و تیم مربیگری احتمالی امروز، بهروز عطایی است که تجربه آن هدایت را در کارنامه دارد و تجربه قابل قبولی در کار کردن با ستاره‌های تیم ملی در آن دوران و باشگاه کاله دارد. پیمان اکبری هم البته اگرچه دیرتر از او وارد جرگه مربیان شده و در زمان دستیاری عطایی هنوز در میدان توپ می‌زد اما در 8،7 سال گذشته آنقدر در پیکان و تیم ملی تجربه اندوخته که شایستگی محک خوردن را داشته باشد. او هم در پیکان و هم در سه سال دستیاری کولاکوویچ با تمام والیبالیست‌ها کار کرده و مانند عطایی که جوانان را هدایت کرده، چند سالی در تیم امید سرمربی بوده است. این انتخاب و این همکاری اگر بتواند سر و شکل مشخص و خط کشی شده‌ای داشته باشد، قطعاً اتفاق خوبی است و به نوعی بخش اعظمی از داشته‌های والیبال ایران در زمینه مربیگری را در اختیار تیم ملی قرار خواهد داد تا در میدان بسیار بزرگ و مهمی چون المپیک محک بخورد.

موضع جالب داورزنی
پیشنهاد حضور یک ایرانی بر روی نیمکت تیم ملی والیبال که در نیمه دوم فروردین مطرح شد، رئیس فدراسیون والیبال به عنوان شخص نهایی تصمیم‌گیر در این باره، موضع جالبی گرفت. او ابتدا در یک برنامه تلویزیونی روی خط آمد و برای اولین بار و با صراحت اعلام کرد که مربی ایرانی هم بالاخره پس از یک دهه، گزینه هدایت تیم ملی خواهد بود.
همین موضع ابتدایی آقای رئیس هم باعث شد تا موج جدیدی در حمایت از مربی ایرانی برای تیم ملی شکل بگیرد. موج سنگین و شدیدی که طوری همه رسانه‌ها را درنوردید که گویی هیچ مخالفتی در کار نیست. اینجا بود که داورزنی در اظهارنظری جالب، در قامت یک منتقد در برابر این تصمیم ایستاد و سنگ بزرگی در مسیر آن قرار داد. داورزنی اعلام کرد که مربی آینده تیم ملی سوای ملیت، باید توانایی رساندن ایران به سکوی المپیک توکیو را داشته باشد! شاخصه‌ای که حتی بزرگترین مربیان دنیا را هم فراری می‌داد و چه کسی بود که بتواند با توجه به شرایط والیبال ایران و جایگاهش، چنین قول بزرگی بدهد؟
رئیس فدراسیون والیبال حتی در آن جلسه بزرگ هم‌اندیشی هم در مقابل بخش اعظمی از حضار که موافق مربی ایرانی بودند، در جایگاه کسی که خیلی هم نظر مثبتی روی این تصمیم ندارد قرار گرفت.
با این وجود، حالا هیأت رئیسه انتخابی آقای داورزنی هم روی همان تصمیم تأکید کرده. اتفاق جالبی که بدون اطاله کلام، نشانه واضحی بر موافقت قلبی داورزنی است. اینجا دیگر هیأت رئیسه انتخابی خود رئیس نظر داده که قطعاً منطبق بر خط و نظر اوست.
تمام اینها نشان می‌دهد که داورزنی به نوعی می‌خواهد همه اهالی والیبال را با خودش در این تصمیم مهم سهیم کند. به این ترتیب که پس از هر نتیجه‌ای، بتواند بگوید که همگی بر سر انتخاب مربی داخلی اجماع داشتید و حتی اگر کار بیخ پیدا کند، مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای انتقادی‌اش را هم رو کند. 

بالاخره خارجی یا ایرانی؟
این سؤالی بود که در دو ماه گذشته بارها در رسانه‌ها و حتی جلسات هم‌اندیشی بیرون و خارج فدراسیون پرسیده شد. خیلی‌ها معتقد بودند که والیبال ایران با شاخصه‌های کنونی از جمله ستاره‌های بزرگ، نیاز دارد تا یک مربی بزرگ و نامدار را بالای سر خود ببیند. برخی دیگر هم معتقد بودند بازیکنان ایران از لحاظ فنی دیگر چیزهای زیادی برای فراگرفتن نیاز ندارند و تنها یک هدایتگر خوب می‌خواهند تا بتوانند به موفقیت برسند. کاری که یک مربی ایرانی هم از پس آن برمی‌آید و نیازی نیست در این شرایط اقتصادی ده‌ها هزار دلار برایش هزینه کنیم.
به هر ترتیب اینطور که مشخص است، فدراسیون هم تقریباً به پاسخ سؤال بالا رسیده و کفه ترازوی مربی ایرانی به مقدار قابل ملاحظه‌ای برایش سنگین‌تر شده. پس طی هفته‌های آتی باید شاهد بررسی‌های بیشتر بر روی گزینه‌ها و پیشنهاد مطرح شده باشیم.

 


Page Generated in 0.0056 sec