printlogo


کد خبر: 208374تاریخ: 1399/2/20 00:00
چرا تراکتور الگوی خصوصی‌سازی نیست؟

فرشاد کاس‌نژاد     

باشگاه تراکتور از نمونه‌های عجیب ورود بخش خصوصی به فوتبال است؛ باشگاهی که در هزینه‌های گزاف و در بر باد دادن سرمایه‌هایش بدون توجه به درآمدزایی، دست تیم‌های دولتی را از پشت بسته است. ببینیم چرا تراکتور نمی‌تواند الگویی برای خصوصی‌سازی باشد؟
پرسپولیس و استقلال به روش‌هایی که می‌بینیم یا تراکتور با آن پول‌های عجیبش، سپاهان و پیکان و سایپا و تیم‌هایی از این دست با بودجه‌های دولتی که البته با دو خط نامه به عنوان شرکت خصوصی نزد ای‌اف‌سی معرفی شده‌اند، فوتبال ایران را هرگز به سمت خصوصی‌سازی واقعی هل نمی‌دهند. آنها به گران خریدن و هزینه‌های گزاف و کسب پول خارج از قواعد فوتبال عادت دارند و ملالی هم ندارند. از فوتبال هم چیزی باقی نمی‌گذارند و هرگز اجازه نمی‌دهند که باشگاه خصوصی واقعی از این آشفته‌بازار سر دربیاورد. قیمت بازیکن را با همین پول‌های عجیب خود به ۱۱ میلیارد هم می‌رسانند تا باشگاه خصوصی کوچک و پرهوادار گوشه‌ای از همین فوتبال، دنبال راهی باشد تا یک تراکتور دیگر یا یک سپاهان دیگر باشد یا مثل استقلال و پرسپولیس اعانه جمع کند. الگوها را شما ساخته‌اید. تراکتور که میان این تیم‌ها خود را خصوصی معرفی می‌کند، مسیر تازه‌ای را انتخاب نکرده است.
فوتبال با این طریق اداره اقتصادی و با این شکل از جذب هدیه‌های بی‌‌حساب از سرمایه‌گذارهای مشکوک، تبدیل به پروژه ناکام و بازنده و ورشکسته‌ای شده که به واسطه همان هدیه‌های گران و گزاف است اما به اندازه قیمت ستاره‌هایش درآمد ندارد. ستاره‌ها با پول‌های بادآورده به مردان چند میلیاردی تبدیل شده‌اند اما نمایش آنها درآمدی متناسب با قیمت‌شان تولید نمی‌کند. همین اتفاق در سینما هم رخ داده و فوتبال در پرونده هدایتی شاید بیشتر فهمید چه آواری با این پول‌ها بر سرش خراب شده. درک این نکته ساده به پرونده پر سر و صدای هدایتی هم نیاز نداشت، بلکه لازم بود فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها، وزارت ورزش و سلبریتی‌های ورزشی، روزنامه‌نگاران و رسانه‌های‌شان کمی دغدغه داشته باشند، فقط کمی به این پول‌های بی‌حساب حساس باشند و کمی تعجب کنند.
شاید هر سال فقط چند بازیکن ایرانی بتوانند فرصت بازی مثلاً در لیگ قطر را به دست آورند یا چند بازیکن راهی ترکیه یا لیگ‌های درجه چندم مثل سوئد و یونان و بلژیک شوند (به جز موارد استثنایی مثل سردار آزمون یا علیرضا جهانبخش) اما انگار قیمت آنها ملاک قرارداد بازیکنان دیگری در فوتبال ایران می‌شود و با توجه به نرخ دلار در ایران توقعات در حال افزایش است و برای فوتبال می‌تواند ورشکستگی بزرگی را به بار بیاورد. باشگاه تراکتور شاید ابایی از پرداخت‌های گزاف ندارد، پرسپولیس و استقلال هم شاید با اعانه‌هایی که به ضرب و زور اپراتورها از هواداران می‌گیرند به رقم‌های گزاف عادت کرده‌اند اما این روند هر باشگاه کوچکی را به نابودی نزدیک می‌کند و فاصله‌ها را بین تیم‌ها در بازاری غیرمنصفانه عمیق‌تر خواهد کرد.
در روزگاری که بحث خصوصی‌سازی باشگاه‌ها مطرح است و مقام رسمی دولتی مثل وزیر ورزش و جوانان از خصوصی‌سازی حرف می‌زند، بخش خصوصی واقعی که احتمالاً نباید شباهتی به حسین هدایتی داشته باشد، چگونه وارد این کارزار پیچیده اقتصادی در فوتبال ایران شود که قیمت هیچ خدماتی در آن واقعی و بر اساس فرمول بازار خصوصی نیست؟
فوتبال ایران اگر واقعاً قصد خصوصی شدن باشگاه‌ها را در سر دارد، باید بر اساس میزان علاقه‌مندی واقعی هوادار و فرصت‌های واقعی درآمدزایی هزینه کند، نه اینکه به هر هزینه گزافی تن بدهد. تراکتور از این منظر الگویی برای خصوصی‌سازی نیست.

 


Page Generated in 0.0051 sec