printlogo


کد خبر: 201967تاریخ: 1398/10/5 00:00
زهرا خواجوی: می‌خواستم بازیکن باشم، از دروازه‌بانی معجزه دیدم و ماندم
قبل از من عابدزاده هم این رکورد را شکسته بود
به من می‌گویند سطح فوتبال زنان پایین است و کلین‌شیت کار سختی نیست

بهناز میر مطهریان


35 دقیقه مانده تا شکستن رکورد کلین‌شیت 935 دقیقه‌ای پیام نیازمند. رکوردی که بعد از احمدرضا عابدزاده و حسین ‌حسینی، مدتی پیش توسط نیازمند شکسته شده بود و حالا برای نخستین بار یک دروازه‌بان زن از نهاوند آن را نشانه گرفته است. زهرا خواجوی، دروازه‌بان 21 ساله تیم فوتبال وچان کردستان، از ابتدای لیگ فوتبال زنان تا کنون 10 بازی متوالی است گل نخورده. او اگر فردا (جمعه) تا دقیقه 35 بازی تیمش مقابل شهرداری بم (قهرمان فصل گذشته) دروازه‌اش را بسته نگه دارد، می‌تواند این رکورد را به نام خود ثبت کند.
خواجوی پیراهن شماره یک تیم ملی فوتبال زنان را می‌پوشد و حالا با عملکرد مثبتی که داشته به نوعی این روزها سفیر فوتبال زنان شده. در روزگاری که کمتر کسی فوتبال زنان را می‌بیند و جدی‌اش می‌گیرد. خواجوی اما یکی از همین زنان است که در کمبودها و در همین زمین‌ها و شرایط غیر استاندارد به موفقیت بزرگی دست یافته است. در آستانه این بازی حساس با خواجوی گپی زدیم و او از شرایطش گفت.
  
فکر می‌کنی در بازی فردا با شهرداری بم، رکورد 935 دقیقه‌ای کلین‌شیت را بشکنی؟
 من تمام تلاشم را می‌کنم و امیدوارم این اتفاق بیفتد. شهرداری بم قهرمان فصل پیش لیگ زنان بوده و حریف سختی برای ما به حساب می‌آید. من همان تمرینات همیشگی را داشته‌ام و روند آماده‌سازی‌ام مثل هفته‌های گذشته بوده است. همه تیم هم بسیج شده‌اند که کمک کنند تا این رکورد ثبت شود.
پس این موضوع به طور کلی روی انگیزه همه بازیکنان تیم تأثیر داشته است.
 در هفته‌های اخیر، بعد از هر بازی هم‌تیمی‌هایم در رختکن حساب می‌کنند که چند دقیقه دیگر و چند بازی دیگر مانده تا من بتوانم این رکورد را ثبت کنم. اینکه شما بتوانید در یک رشته تیمی، افتخار انفرادی کسب کنید، قطعاً به تلاش و زحمت هم‌تیمی‌های‌تان هم وابسته است. همه اعضای تیم وچان کردستان پابه‌پای هم تلاش کرده‌اند.
چه چیزی بیشتر به خودت کمک کرد که بتوانی ده هفته دروازه تیمت را بسته نگه‌داری؟
 از همان ابتدا که این فصل از مسابقات شروع شد من واقعاً تمرکز بالایی داشتم و حسابی تلاش کرده‌ام. با تمرکز و تلاش به هر چیزی که خواستم رسیدم.
با توجه به نگاهی که به فوتبال زنان وجود دارد، در آستانه ثبت این رکورد واکنشی بوده که ناراحتت کرده باشد؟
 دیده‌ام که بعضی‌ها درباره این رکورد من می‌گویند سطح فوتبال زنان پایین است و توپی به سمت دروازه‌ها نمی‌رود که دروازه‌بان بخواهد بگیرد. من ولی به همه آنها که چنین فکری می‌کنند می‌گویم اگر سطح بازی‌ها پایین است پس چطور در همین لیگ زنان، تیم‌هایی هستند که 30، 40 یا حتی 50 گل خورده دارند؟ لیگ فوتبال زنان لیگ پویایی است. بازی‌ها در جریان هستند و چه کسی گفته توپی به سمت دروازه‌ها نمی‌رود؟
در این ده هفته که دروازه تیمت را بسته نگه داشتی، مسابقه‌ای بوده که در آن برای بسته نگه داشتن دروازه تیمت اذیت شده باشی؟
 بازی با سیرجان یکی از سخت‌ترین دیدارهای ما در این فصل بود که وقتی بازی تمام شد، مربی‌ام به من گفت واقعاً پشت تیمم بودی. در همان بازی بود که شبنم بهشت، فوروارد سیرجان که یکی از بهترین فورواردهای لیگ است، موقعیت صد در صد گلزنی داشت. بازی با سپاهان هم مسابقه سختی برای ما بود. آمار و ارقام این بازی‌ها موجود است و می‌توانید ببینید.
واکنش دیگر فوتبالیست‌ها به این رکوردشکنی‌ات چه بود؟
 از بین فوتبالیست‌ها، خود آقای نیازمند در صفحه شخصی‌شان در اینستاگرام پست گذاشتند و برای من آرزوی موفقیت داشتند. من هم از ایشان تشکر کردم.
وریا غفوری که چند روز پیش به تمرین تیم‌تان آمده بود، تو را نمی‌شناخت؟ درباره موفقیتت صحبتی با تو نداشت؟
 نه. آقای غفوری فقط به تمرین تیم ما آمدند و برای همه بازیکنان چند دقیقه صحبت کردند. چند دقیقه‌ای توانستیم از تجربه یکی از بزرگان استفاده کنیم. صحبت‌هایی که به طور کلی انگیزه‌ بازیکنان را بالا می‌برد و باعث دلگرمی همه ما شد. ایشان نه تنها تیم ما که معتقد بودند باید به فوتبال زنان توجه بیشتری شود. حضور آقای غفوری اما بیشتر از این جهت تأثیر داشت که حالا همه تیم وچان کردستان را می‌شناسند و بعد از حضور ایشان در تمرین تیم ما، این تیم مورد توجه خیلی از هواداران استقلال قرار گرفته است.
در یکی از مصاحبه‎هایت گفته بودی، عنوان بهترین دروازه‌بان، شایسته تو بوده نه علیرضا بیرانوند!
 من اصلاً خودم را با علیرضا بیرانوند مقایسه نکردم. هرگز هم نمی‌گویم از ایشان بهتر هستم. حرف من فقط این بود که در مراسم بهترین‌ها ای‌کاش از بین دروازه‎بان‌های زن هم بهترین را انتخاب می‌کردند. حتی اگر خود من هم انتخاب نمی‎شدم مهم نبود اما جای این بخش در مراسم بهترین‌ها خالی بود اما متأسفانه از این مدل نقل و قول‌های نادرست از من زیاد شده. مثلاً جایی از قول من نوشته بودند که پیشنهاد بارسلونا را رد کردم! اصلاً چنین چیزی نبود. من فقط گفته بودم دوست دارم در تیم‌های بارسلونا و لیورپول بازی کنم چون اینها تیم‌های مورد علاقه من هستند.
از بین دروازه‌بان‌های داخلی یا خارجی، کدام دروازه‌بان را همیشه الگو قرار می‌دهی؟
 از بین دروازه‌بان‌های خارجی به بازی نویر خیلی علاقه دارم. از بین داخلی‌ها همیشه برای علیرضا بیرانوند، مهدی رحمتی و پیام نیازمند احترام قائل بودم و بازی‌های‌شان را دنبال می‌کردم.
از این دروازه‌بان‌های داخلی که بازی‌های‌شان را دنبال می‎کنی، تا به حال مشورت هم گرفته‌ای؟
 نه من خیلی از تصمیم‌های فوتبالی‌ام را با مشورت محمد حبیبی، مربی گلرهای تیم ملی و تیم امید گرفته‌ام و با او مشورت می‌کنم.
خودت هم در تیم ملی فوتبال زنان هستی.
 بله من هم به تیم ملی زیر 14 سال دعوت شده‌ام و هم تیم ملی زیر 16 سال و زیر 19 سال.
ماجرای دروازه‌بان شدنت چه بود؟ گفته بودی خیلی اتفاقی وارد فوتبال و پست دروازه‌بانی شدی.
 یک بار در تمرین پاس همدان دروازه‎بان‌مان نیامده بود. مربی گفت من درون دروازه بایستم. آن روز هر چه توپ می‌آمد من شیرجه می‌زدم و می‌گرفتم. بعد از آن مربی‌ام گفت اگر می‌خواهی در تیم ما باشی باید دروازه‌بان باشی. من ولی دوست داشتم بازیکن بمانم تا اینکه دو ماه بعد از گلری کردن به تیم ملی زیر 19 سال دعوت شدم و اینقدر در این پست با معجزه مواجه شدم که فکر می‌کنم همه این اتفاق‌ها، بهترین بودند برای من.
چه معجزه‌‌ای؟
 فکر کنید که فقط دو ماه از بازی کردنم به‌عنوان گلر در تیم پاس همدان می‌گذشت که به تیم ملی دعوت شدم و بلافاصله بعد از اینکه 19 سالم تمام شد به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم. در تیم باشگاهی‌ام هم حالا دارم رکوردی را می‌شکنم که قبل از من احمدرضا عابدزاده و حسین حسینی شکسته‌اند. اینها کم نیستند.
حالا به لژیونر شدن هم فکر می‌کنی؟ از موانعی که سر راهت هست آگاهی؟
 بله من به لژیونر شدن فکر می‌کنم و مطمئناً می‌دانم که لژیونر شدن برای یک فوتبالیست زن ایرانی چقدر سخت است. مهم‌ترین مانع هم حجاب ماست و نخستین شرط برای خیلی از تیم‌ها این است که حجاب نداشته باشیم.
از 14 سالگی در اردو و دور از خانواده بودی، با کمبود امکاناتی که در فوتبال زنان وجود دارد، هیچ‌وقت پشیمان نشدی؟
 بله، من از 14 سالگی دور از خانواده بودم و این موضوع برای من که به خانواده وابسته هستم خیلی سخت بوده و هست. ولی هیچ‌وقت پشیمان نشدم و نگذاشتم غم دلتنگی و ناراحتی بابت کمبود امکانات مانع رسیدنم به هدف‌ها شود.
یکی از خاطراتت از سختی و کمبود امکانات فوتبال زنان که در ذهنت مانده را برای‌مان تعریف می‌کنی؟
 سال اولی که در پاس همدان بازی می‌کردم، حامی مالی نداشتیم و اوضاع مالی باشگاه به شدت بد شده بود. جمعه با استقلال مسابقه داشتیم و ما پنجشنبه به سمت تهران حرکت کردیم. ساعت 3 یا 4 صبح به تهران رسیدیم و 8 صبح بازی داشتیم چون باشگاه نمی‌توانست هزینه هتل و خوابگاه را بپردازد، ما آن چند ساعت را در مسجد خوابیدیم و بعد رفتیم برای مسابقه.
خانواده‌ات مشکلی با انتخابت نداشتند؟
 نه اصلاً. اتفاقاً اگر یک روز هم من نخواهم تمرین کنم، مادرم اصرار می‌کند که حتماً بروم. خانواده‌ام همیشه حامی من بوده‌اند.
الان اگر یکی از دختران علاقه‌مند به فوتبال بخواهد این رشته را شروع کند، باید چه مسیری را برود؟
 ما هیچ آکادمی فوتبالی برای دختران نداریم. هر دختری هم که بخواهد فوتبال را شروع کند، ابتدا باید فوتسال بازی کند. خیلی‌ها در همان فوتسال می‌مانند و بعضی‌ها که خیلی علاقه‌مند هستند، بعد از مدتی فوتسال بازی کردن به تیم‌های فوتبال می‌پیوندند.
 اصلاً زمین‌هایی که در اختیار تیم‌های فوتبال زنان قرار می‌گیرد، استاندارد نیست و همین موضوع سطح مصدومیت را بالا می‌برد.
تازه همه امکانات هم اگر مهیا باشد، تیم‌های زنان معمولاً برای پیدا کردن حامی مالی با مشکل مواجه هستند و کمتر کسی حاضر است حمایت مالی از تیم‌های فوتبال زنان را قبول کند.
* فوتبال روی سایر ابعاد زندگی‌ات تأثیر نگذاشته است؟ مثلاً تحصیلت؟
 قطعاً با توجه به اردوها و مسابقاتی که داشتم، خیلی وقت‌ها نتوانستم سر کلاس‌ها و حتی امتحاناتم حاضر شوم. بارها شده که ما بازی داشتیم و به من اجازه نمی‌دادند که بروم و امتحان بدهم. همین حالا من درست وسط امتحاناتم هستم و شنبه صبح امتحان دارم. جمعه که بازی تمام شد باید برای امتحان شنبه آماده شوم.
 


Page Generated in 0.0067 sec