وصال روحانی
سقوط ملوان انزلی بهقعر جدول لیگ دستهاول فوتبال لیگ آزادگان بر هم زننده همه روزهای خوش این تیم گیلانی و بهمعنای تیرباران خاطرهها است. ملوان چنان زیبا و خاطرهساز بود که آن را به حق «قو»ی سپید انزلی نامیدند و قهرمانی جام حذفی را در سه نوبت ضمیمه کارنامهاش ساخت و در لیگ و بخصوص زمانی که مسابقات جام تخت جمشید خوانده میشد (در دهه 1350) شانه به شانه بزرگان تهرانی سایید و فوتبال تهاجمی و زیبا و پرگلش رایحه خوش مرغزارهای گیلان را عمیقتر ساخت. تو گویی شالیزاران زحمتکش گیلان پس از کشت خوشترین محصول منطقه اکنون مشغول دروی آن هستند و این برنج خوشبو و خوشخوراک منطقهاست که مقابل مردم خودنمایی میکند.
مردان ممتاز ملوان حمایتگران تهرانی و «پارتی»های آنچنانی نداشتند اما غفور جهانی نوک حمله ثابت تیم ملی شد و گل منجر به اولین راهیابی ایران به جامهای جهانی (1978) را به استرالیا تحمیل کرد، رضا ویشگاهی بهخط دفاع استحکام میداد، عزیز اسپندار به صدر جدول گلزنان لیگ رسید، جاوید جهانگیری در خط میانی کولاک و با جباری و قراب تهرانی رقابت میکرد، پیشگاه هادیان در دفاع نمایش قدرت میداد و در نسلهای بعدی سیروس قایقران، بهروز پرورشخواه مازیار زارع، جلال رافخایی، مرحوم مهرداد اولایی و عزتالله پورقاز هم از ملوان سر درآوردند و سیروس از یاد نرفتی پیشاز فوت زودهنگامش بازوبند کاپیتانی تیم ملی را هم بر دستهایش بست. امثال صالحنیا، احمدزاده و پورغلامی از جمع مربیان ملوان به سطوح اول فوتبال کشور ارتقا یافتند و مالک موقتی امروز ملوان کسی نیست به جز پژمان نوری «هم عصر» و همبازی مازیار زارع که وقتی بدبختیهای ملوان از 5 سال پیش آغاز شد و این تیم به سبب فقدان حمایتهای مالی لازم و قطع کمکهای نیروی دریایی رها شد، دو سه بار از ملوان رفت و به آنجا بازگشت و اینک که کمتر کسی حاضر است از این تیم ورکشته و کاملاً بیپناه حمایت کند، دست بهکاری مانند خودکشی زدهاست. نمیدانیم اگر سرپرستی ملوان در این روزهای تیره نداری و فقر و بدهکاری را خودزنی ننامیم چه اسمی باید برای آن انتخاب کرد؟
ناامیدی محض
مالکان و مدیران ملوان در دو سه سال اخیر چندبار عوض شده و آمده و رفتهاند و جملگی (شامل صادق درودگر و مسعود رضاییان) به این نتیجه واحد رسیدهاند که اداره مالی این باشگاه غیرممکن است و بهصلاح نیست که وارد چنین بحث بینتیجهای شد. پژمان اما امید دارد با تکیه بر محبوبیتش در بندر زیبا و دوستداشتنی انزلی حداقل سرمایهای را که برای حفظ حیات ملوان و جلوگیری از تعطیلی آن لازم است جمعآوری و کاری کند که این تیم حداقل بیش از این سقوط نکند. بعید است او موفق باشد و نوری چپپا را که در سالهای اوجش پیراهن سرخابیها را به تن کرد و ملی پوش هم شد، میتوان قربانی تازه باشگاهی دانست که مردم رهایش نکردهاند اما مدیران و سرمایهداران آن را از یاد بردهاند. آنچه شکی درباره آن وجود ندارد، جواب ندادن بازیکنان ملوان در این ناامیدی محض است. این تیم در 9 بازیاش در فصل جاری «لیگ یک» حتی یک برد هم نداشته و در ازای 7 شکست فقط 2 تساوی داده و اگر دروازهاش 18 بار فروریخته که مساوی با بدترین خط دفاعی فصل است، فقط 6 بار بهگلزنی نایل آمده که این هم از نازلترین خطوط تهاجمی سال در کل لیگهای کشور است.
در راه صبا و پاس
آینده نزدیک بعید است روشنتر از وضعیت فعلی باشد و اگر این تیم «صبا گونه» و بسان «پاس» به لیگهای 2 و 3 ارجاع شود بعید است که به این زودیها به جایگاه رفیع قبلیاش برگردد. اگر هرچیزی در ارتباط با ملوان با اما و اگرها و البته برخی امیدهای مبهم همراه است در این شکی نیست که نتایج اسفبار و سرنوشت سیاه سالهای اخیر تیمی که تا همین چند سال پیش در لیگ برتر خودنمایی میکرد، مکدرکننده خاطرههای هواداران قدیمی بوده است. به یاد آورید ملوان توفانی دهه 1350 صالحنیا یا ملوان را در عصر نصرت ایراندوست که دائماً بوی گلزنی میداد و ملوان را در زمان محمدمایلیکهن که یک احیای مجدد را تجربه کرد و ملوان را در تنها عصر هدایتاش به دست یک خارجی که دراگان اسکوچیچ کروات بود. اعصاری که حتی سیدجلال حسینی، حسن اشجاری، حنیف عمرانزاده و عارف محمدوند نیز در مقاطعی پیراهن «قو»ی سپید را به تن کردند و کافی بود اسم علی نیاکانی را در دهه 1350 میآوردید تا هر مدافع چپی که با این گوش راست سریعالسیر روبهرو میشد، تکان بخورد و دقایق رنجآوری را پیشبینی کند.
مردان متوسط
امروز در صف مردان ملوان فقط میلاد کمندانی، سعید حلافی، رضا کرملاچعب، مهرداد جماعتی و عظیم گوک هستند که قدری شهرت و اندکی اعتبار دارند و تیم در دست بازیکنانی است که سقف پروازشان آنقدرها هم بالاتر از رتبه فعلیشان در ته جدول «لیگ یک» نیست اما آنچه همان کارآیی اندک آنها را بیشتر از بین برده، ابرهای ناامیدی حاکم شده بر انزلی است که از شروع لیگ یکی شدن ملوان (فصل 95-1394) منطقه را ترک نکرده است. ایکاش خدای فوتبال یک بار دیگر انزلی زیبا را نورانی میکرد و تیم پژمان نوری و مازیار زارع را (که دومی فصل جاری را بهعنوان مالک مشترک در کنار پژمان شروع کرد)، به درجات قبلیاش بر میگرداند. این آرزویی است که هر فوتبالدوستی دارد. حتی تیمهایی که بارها به ملوان باخته و در آن بندر زیبا در جنگهای فوتبالی کم آورده و به ملوان مجبوب تعظیم کردهاند.