رضا عباسپور
وزنهبرداری ایران این روزها به خاطر از دست دادن تعدادی از ستارههای جهانی و المپیکی خود در مسیر کسب سهمیه ورودی به المپیک 2020 درگیر حواشی خودساخته شده است. حواشی که به جز از دست رفتن فرصتهای بیشتر و درگیر شدن با تهدیدهای جدیتر هیچ عایدی برای ما به دنبال ندارد. از خداحافظی غیرمنتظره بهداد سلیمی تا سوختن فرصت کسب امتیاز المپیکی و سهمیه ورودی برای سعید علیحسینی و کیانوش رستمی به خاطر ناتوانی در مدیریت روحی و رفتاری برندهای عنواندار و پرامید وزنهبرداری ایران، باعث شده در مسیر کسب سهمیه ورودی المپیک 2020، وزنهبرداری ایران دستش از داشتن مهرههای پرامید و ششدانگ برای کسب سهمیه و مدالهای خوشرنگ در این آوردگاه بزرگ خالی باشد! به همین دلیل با بهداد سلیمی همکلام شدیم تا وضعیت فعلی وزنهبرداری را در مسیر المپیک از زبان رکورددار وزنهبرداری المپیک بشنویم.
فکر نمیکنی زود از دنیای وزنهبرداری و قهرمانی خداحافظی کردی؟
خداحافظی من با دنیای قهرمانی اصلاً زود نبود. به نظرم در بهترین زمان ممکن با وزنهبرداری و تیم ملی خداحافظی کردم چون وقتی یک قهرمان در اوج و بعد از کسب یک مدال خوشرنگ و مرغوب خداحافظی میکند، همیشه در ذهن مردم و آنهایی که دوستش داشتند جاودانه باقی میماند. ضمن اینکه برای خود ورزشکار هم خیلی مهم است که در اوج قله با قهرمانی وداع کند تا با یک ذهنیت خوب برای آینده خود برنامهریزی کند. من هم بعد از کسب مدال طلای بازیهای آسیایی 2018 همانجا تصمیم گرفتم خداحافظی کنم و الان وقتی به تصمیمم فکر میکنم میبینم که بهترین گزینه و انتخاب برای من همان کاری بود که انجام دادم.
به جز تالاخادزه که تقریباً در شرایط فعلی یک سر و گردن از تمام فوق سنگینهای جهان بالاتر است، بعید به نظر میرسد اگر میماندی برای المپیک یا حتی همین مسابقات جهانی 2019 تایلند حریف قدر دیگری داشتی؟
من اگر تصمیم داشتم تا المپیک 2020 بمانم و وزنه بزنم مطمئن باشید برای مهار تالاخادزه هم برنامهریزی میکردم و نمیگذاشتم که او اینقدر راحت برای کسب هر سه مدال طلای جهان یا مدال طلای بازیهای المپیک در دسته فوق سنگین روی تخته مسابقه بیاید اما بدنم دیگر تحمل فشار بیش از اندازه تمرینات سنگین اردویی را نداشت. ضمن اینکه انگیزهای هم برای ماندن در کورس قهرمانی و حضور در یک المپیک دیگر را نداشتم اما دیدید که تنها وزنههای سنگین و قابل قبولی که در رقابت دسته فوق سنگین زده شد مربوط بود به تالاخادزه گرجستانی و وزنهبردار ارمنستانی. من از خداحافظیام راضیام اما از موضوعات حاشیهای جدیدی که برای سعید علی حسینی و کیانوش رستمی رخ داده واقعاً ناراحتم.
چرا ناراحتی؟
ببینید ما ثابت کردیم که آدمهای خوش استقبال و بد بدرقهای هستیم. واقعاً در وزنهبرداری دنیا چند ستاره و وزنهبردار نخبه مثل سعید علیحسینی یا کیانوش رستمی داریم که اینقدر با این بچهها بد رفتار کردیم و با دست خودمان سرمایههای ناب وزنهبرداری را مفت مفت سوزاندیم. این درست که مسیر انتخابی این دو وزنهبردار قبل از مسابقات جهانی و در طول یک سال اخیر مسیر درست و استانداردی نبود اما آیا مجموعه مدیریتی فدراسیون فراموش کرده که عامل اصلی حمایت کننده همین بچهها در مسیری که آنها انتخاب کردند در ابتدا خودشان بودند؟! واقعاً چرا ما در شرایطی که برای المپیک بیشتر از هر زمان دیگری دستمان خالی است باید خودزنی کنیم و مفت مفت سرمایههایی که این همه از بیتالمال برایشان هزینه شده را از دست بدهیم؟ من برای حسین برخواه و مدیریت فدراسیون احترام قایلم اما مگر چند تا مثل سعید علیحسینی یا کیانوش رستمی در شرایط فعلی داریم که به جز مسابقات جهانی نباید اسمشان را در گزینشیهای دیگر مثل سوییس و... رد میکردیم؟ آن هم با عنایت به این موضوع که میدانستیم شرایط و مسیر سخت و جدید کسب سهمیه المپیک 2020 چگونه تعریف شده است. این موضوعی است که بعد از جهانی تایلند و حواشی که ایجاد شده بیش از حد ناراحت و دلخورم کرده است. آخر مگر امکان دارد که یک مجموعه اینقدر راحت از کنار سرمایههای خود عبور کند؟ در حالیکه مطمئنم با تدبیر درست و مدیریت روحی و رفتاری همین ستارهها میتوانستیم الان در بهترین شرایط ممکن برای درخشش در المپیک 2020 حرکت کنیم.
وقتی کیانوش رستمی حرف، حرف خودش است و هیچ یک از اعضای کادرفنی را قبول نداشت یا مثلاً سعید علیحسینی در اردوهای جهانی و رکوردگیری انتخابی شرکت نکرده چطور میشد آنها را مدیریت کرد؟
ببینید من هیچ وقت کار غلط دوستانم را تأیید نمیکنم اما مطمئن هستم که میشد با یک تدبیر درست و استفاده کردن از نفراتی که این بچهها با آنها راحتند و خیلی خوب میتوانستند با آن نفرات تعامل داشته باشند، آنها را در بهترین شرایط ممکن برای المپیک حفظ کرد. به نظرم تاکتیک و گاردگیری ما مقابل ستارههای عنواندار وزنهبرداری ایران تاکتیک غلطی بود چرا که اگر غیر از این بود الان ما بدون مشکل در بهترین شرایط ممکن قرار داشتیم. من با جوانگرایی کاملاً موافقم زیرا اگر جوانگرایی و توجه به استعدادها نبود من بهداد سلیمی هم فرصت حضور در تیم ملی و اثبات توانمندیهایم را پیدا نمیکردم اما جوانگرایی زمان و وقت خودش را دارد. المپیک آوردگاهی است که نیاز به تجربه و پختگی دارد.
به همین دلیل معتقدم ما با دست خودمان خودزنی کردیم و طوری نسخه ستارههای عنواندار خود را پیچیدیم که دیگر حتی اگر بخواهیم اشتباهمان را جبران کنیم راه چارهای پیشرویمان نیست. به نظرم میشد خیلی راحت سعید علیحسینی را برای رقابت با تالاخادزه گرجستانی در تیم ملی و کورس کسب سهمیه المپیک حفظ کرد. سعید انگیزه لازم را برای این کار و کسب مدال المپیک داشت اما با دست خودمان هم او را سوزاندیم و هم این فرصت طلایی را از تیم ملی وزنهبرداری برای المپیک 2020 گرفتیم. البته کیانوش اینطوری که گفته میشود هنوز برای ماندن در کورس کسب سهمیه المپیک شانس دارد اما به نظرم شانس او هم کم است و به خاطر پیچیدگی امتیاز و از دست رفتن فرصتها روی ماندن او در گردونه امتیازی المپیک هم نمیشود به صورت ویژه حساب باز کرد.
پس با این حساب وضعیت وزنهبرداری برای کسب سهمیه و رقابت مدالی در المپیک 2020 خیلی جالب به نظر نمیرسد؟
من همیشه به وزنهبرداری ایران و بچههای زحمتکش و کم ادعای تیم ملی وزنهبرداری کشورم امیدوارم. سوای فرصتی که برای سعید علیحسینی و کیانوش رستمی سوخت خیلی امیدوارم که سهراب مرادی بتواند بعد از بهبودی کتفش به شرایطی برسد که ما از او انتظار داریم. اگر وضعیت سهراب روبهراه شود و شرایط وزنهبرداران صاحبنام تیم مثل علی هاشمی، علی داودی و... ایدهآل باشد ما باز هم میتوانیم مدعی مدالآوری در المپیک باشیم ولی عرض کردم همه این موارد فعلاً در حد همان اما و اگر است. به هر حال ما هم مثل بقیه هواداران وزنهبرداری منتظر میمانیم و برای تیم ملی وزنهبرداری و کادرفنی آرزوی موفقیت در مسیر سخت پیش رو را داریم.
دوره بینالمللی مربیگری وزنهبرداری در مجارستان را چطور ارزیابی میکنی؟
خدا را شکر همه چیز خوب است، من هم مشغول هستم و سعی میکنم تا به عنوان نماینده ورزش کشورم اینجا در بهترین فرم ممکن باشم. کلاسها طبق برنامهریزی انجام شده اجرا میشود و مشکل خاصی وجود ندارد. من هم سعی دارم تا با یادگیری تاکتیکها و تکنیکهای روز مربیگری و فنی دنیا با شرایطی استاندارد و ایدهآل در بهترین شرایط ممکن برگردم ایران برای پیشرفت هرچه بیشتر این رشته ورزشی در کشورم.
امکانات باشگاهها و تجهیزات اختصاصی وزنهبرداری در بوداپست مجارستان که مقر فدراسیون جهانی نیز به شمار میرود به نسبت ایران چطور است؟
(میخندد) حقیقتاً قبل از اینکه اینجا بیایم فکر میکردم فقط ما در شهرستانهای ایران به خاطر کمبود امکانات و تجهیزات مشکل جدی داریم و باشگاههای وزنهبرداری به خاطر نداشتن بودجه مورد نیاز مجبورند در زیرپلهها و مکانهای نامناسب راهاندازی شوند اما وقتی به بوداپست آمدم برای گذراندن این دوره بینالمللی با حضور در باشگاههای وزنهبرداری تازه متوجه شدم که وضعیت باشگاههای ما نسبت به اینجا خیلی بهتر است. اینجا در بوداپست به خاطر اینکه مقر فدراسیون جهانی هم همینجا است همه فکر میکنند شرایط ایدهآل است و استاندارد اما من از نزدیک دیدم که اینجا هم وضعیت باشگاههای وزنهبرداری تعریفی ندارد و در برخی موارد تجهیزات آنها حتی ضعیفتر از ما است.