printlogo


کد خبر: 196536تاریخ: 1398/7/18 00:00
بازی‌های پیشکسوتان، نسل‌های مختلف را با هوادارانشان جمع می‌کند
کلینزمن: یک تیر و چند نشان بود



یورگن کلینزمن در جام جهانی 1990 ایتالیا با تیم آلمان به قهرمانی جهان رسید. در یورو 96 به‌عنوان کاپیتان تیم کشورش را به قهرمانی اروپا در انگلیس هدایت کرد. 10 سال بعد مربی آلمان بود و میزبان جام جهانی را تا رده سوم برد. این مربی 55 ساله در یک بازی تشریفاتی که نخستین دیدار از مجموعه دیدارها با بازیکنان قدیمی ایتالیا بود و با تساوی 3 بر 3 به پایان رسید، کاپیتان تیم کشورش بود. سایت فدراسیون فوتبال آلمان با او مصاحبه‌ای انجام داده درباره این مسابقه که در فورت انجام شد و قرار است آغازی برای انجام بازی‌های بیشتر باشد.
 آقای کلینزمن شما از ابتدای شکل‌گیری تیم پیشکسوتان فوتبال آلمان در این تیم بودید. چرا فکر می‌کنید چنین مسابقاتی که با حضور قدیمی‌ها برگزار می‌شود به درد فدراسیون فوتبال یا به طور کلی خود فوتبال می‌خورد؟
 الان دو یا سه سال است که تیم‌های پیشکسوتان در رده باشگاهی شکل گرفته و با هم دیدار می‌کنند. من خودم در آنها برای اینتر و تاتنهام بازی کرده‌ام، این مسابقات موقعیت خاصی دارند. مفهوم اساسی آن واقعاً خوب است؛ چنین بازی‌هایی می‌تواند بازیکنانی از نسل‌های مختلف را کنار هم قرار دهد. این بازی‌ها همچنین هواداران را هم جمع می‌کند، هوادارانی که عادت کرده‌اند بازی این اسطوره‌ها را تماشا کنند و با غم و شادی‌شان ناراحت و خوشحال شوند. از آن گذشته ما همیشه می‌گوییم فوتبال برای همه است، حرفه‌ای و آماتور، پیر و جوان اما در واقع چنین اتفاقی نمی‌افتد. خیلی از بازیکنان حرفه‌ای به محض اینکه به شکل رسمی فوتبال را کنار می‌گذارند اصلاً فرصت بازی به دست نمی‌آورند. برای همین است که فکر می‌کنم فدراسیون فوتبال آلمان در همکاری با ایتالیا به این ابتکار دست زده و من واقعا از این بازی در فورت لذت بردم.
 حالا که بازی تمام شده و شما کاپیتان تیم بودید. چطور نخستین مسابقه آل‌استار تیم ملی آلمان را ارزیابی می‌کنید؟
 این بازی دقیقاً همان چیزی بود که امید داشتیم باشد و علاوه بر آن بسیار لذت بخش بود. فقط یک تیر دو نشان نبود، ما به اهداف بیشتری رسیدیم؛ ما بازیکنان را کنار هم قرار دادیم، بازیکنانی از نسل‌های متفاوت. ما آنها را به فدراسیون فوتبال نزدیک کرده‌ایم که حکم پدر و مادرشان را دارد. هواداران هم از تماشای چنین مسابقاتی لذت می‌برند. خود ما هم متوجه می‌شویم که این هویت چقدر قدرتمند است و البته ارتباطی که بیرون زمین وجود دارد. هر کدام از این بازیکنان بخشی از تاریخ برجسته تیم هستند که برای هواداران خاطراتی فراموش نشدنی ساخته‌اند. بعضی‌های‌شان شانس قهرمانی جهان در سال 1990 را به دست آورده‌اند، برخی در تیم فوق‌العاده سال 2006 بودند و عده‌ای با تیم قهرمان جهان در سال 2014 جشن گرفتند. هواداران بی‌شمار ارتباطات شخصی با گروه‌های خاصی از بازیکنان پیدا کرده‌اند. اگر این بازی‌ها آنقدر جذاب باشد که مردم به تماشای مسابقات آل‌استار بیایند و دختر، پسر یا نوه‌شان را به همراه بیاورند، موفقیت این بازی‌ها تضمین شده و از حالا به دست آمده است.
 خود بازی چطور بود، تساوی 3 بر 3 برابر اسطوره‌های آتزوری را چطور می‌بینید؟
 قطعا هدف اول این بازی تفریح و خوش گذراندن است البته همه کسانی که در زمین بودند پیروزی می‌خواستند. دقیقا برای همین است که آنها روزی فوتبالیست حرفه‌ای بودند چون انگیزه دارند و نمی‌توانند شکست را تحمل کنند. هیچ کدام از ما این انگیزه و اشتیاق را از دست نمی‌دهیم چون بخشی از وجودمان شده است.
 فیلیپ والشید در آخرین ضربه بازی گل مساوی را زد، این گل چقدر در ارزیابی شما نسبت به کل بازی تأثیر داشت؟
 حتی بدون این گل هم شب فوق‌العاده‌ای برای همه ما بود اما این گل شادی‌مان را تکمیل کرد ضمن اینکه برای فیلیپ خوشحال شدم، جوانی و توانایی او برای تیم اهمیت زیادی داشت. اینکه بازی مساوی شد یک پاداش واقعی بود. فکر می‌کنم هیچ کس زمین را با ناراحتی ترک نکرد.
 هیچ بازیکنی بود که به طور خاص تحت تأثیرش قرار گرفته باشید؟
 کاناوارو خوب بود، این پسر واقعاً حیرت انگیز است، سخت مثل صخره. پیرلو هم عالی است، بازی را هدایت می‌کند اما با آرامش و آسانی. آنها فوتبالیست‌هایی عالی هستند. توتی را البته فراموش نکنید. وقتی با تکنیکش و پاس‌های مورب خود بازی را باز می‌کند، کارش تماشایی است حتی امروز.
 از تیم آلمان چطور؟
 ما یکسری بازیکن داریم که هنوز هم توانایی‌های فوق‌العاده‌ای دارند. از نگاه یک مربی، خیلی خوشحال شدم که دوباره بازیکنان جام جهانی 2006 را دیدم. دیوید اودونکور بی‌امان و خستگی‌ناپذیر طول زمین را طی می‌کرد، حتی از آن موقع سریع‌تر شده. الیور نوی‌ویل هم همینطور، بگذارید به شما بگویم انرژی او هنوز هست. گاهی با خودم فکر می‌کردم مرده اما دو ثانیه بعد دوباره می‌دوید، دیوانه کننده بود. در مجموع، کار بازیکنان در این بازی در کلاس عالی بود. می‌توانم نام همه را ببرم، میشاییل شولتز شاید بالاتر از همه اما همه خوب بودند. این قسمت ماجرا جالب است که همه می‌خواهند ثابت کنند توانایی گذشته را دارند و می‌توانند به نفع تیم کار کنند. خیلی از ما شاید چند روزی خسته باشیم اما هیچ کس از اینکه در این مسابقه شرکت نکرده، پشیمان نیست.
 برای بازی‌های آل استار آینده‌ای متصور هستید یا این بازی نخستین و آخرین بود؟
 از نظر من، بازی‌های اینچنینی باید گام جدیدی برای بازیکنان سابق تیم‌های ملی باشد. می‌توانم قالب‌های متفاوتی را برایشان تصور کنم، تورنمنت‌های چهار تیمی، مینی قهرمانی اروپا. به طور خاص گلف و همچنین تنیس در رده پیشکسوتان عملکرد فوق‌العاده‌ای داشته‌اند. چرا نباید اتفاق مشابهی در فوتبال رخ دهد؟ شاید کسی در آینده بگوید آن بازی با اسطوره‌های ایتالیا نخستین گام برای شکل‌گیری چنین بازی‌هایی بود. بازی با ایتالیا قرار است قسمت اول یک سریال باشد. من با هر کسی که درباره این مسابقه صحبت کنم، از آن به‌عنوان یک لذت کامل نام می‌برم، مطمئنم همه می‌خواهند در چنین مسابقه‌ای حضور داشته باشند.

 


Page Generated in 0.0056 sec