نوید صراف
فضای مجازی
بازاری بکر برای سرمایهگذاری
فیلم توده سیاه (Black Mass) را دیدهاید؟ فیلمی پر از اتفاقات عجیب که در مواقعی مورد تندترین انتقادات ذهنی بیننده نیز قرار میگیرد اما آنچه باعث میشود مخاطب نتواند لب به انتقاد از سازنده بگشایید، اصل واقعی بودن این فیلم است! با تمام انتقادات موجود در ذهنمان باید این واقعیت و اصل را بپذیریم که دوران کتابخوانی به شیوه کهن در عصر کنونی به پایان رسیده و هنگامه ریشهخوانی، خلاصهگرایی و خلاصهنویسی در متون و نوشتهها ابتکار عمل را در دست گرفته است؛ تغییری که میتوان ریشه اصلی آن را در ظهور «اینترنت» پیدا کرد.
زمانی نه چندان دور «جواد خیابانی» محبوبترین و با اطلاعترین گزارشگر صدا و سیما محسوب میشد اما با گسترش، نفوذ و توسعه اینترنت، عموم مردم به منبعی نامتناهی از اطلاعات دسترسی پیدا کردند و به همین جهت این گزارشگر باسابقه و قدیمی توانایی اغنای مخاطبین خود را از دست داد. در واقع این مردم هستند که با توجه به دسترسی بالاتر به اطلاعات جامع و کامل، سختگیر شدهاند و کار به جایی کشیده که برخی از آنها با هک کردن سایتها و یا ویرایششان، به شوخی با گزارشگران قدیمی رسانه ملی میپردازند.
حقیقت امر این است که در دنیای امروزی اینترنت به مهمترین ابزار پیشرفت همه جانبه یک سرزمین تبدیل شده و حالا با وسعت اطلاعات و تشنگی مردم به اطلاعات بیشتر، بسیاری از کشورها به فکر بهرهبرداری از این مجرا افتادهاند.
در حال حاضر میلیونها نفر در جهان از جمله علاقهمندان به ورزش از طریق سایتهای خبرگزاری و شبکههای اجتماعی از آخرین اخبار مطلع میشوند و شاید تنها برای تماشای مسابقات ورزشی پای تلویزیونهایشان بنشینند اما نکته اصلی اینجاست که در سالهای اخیر آمار تماشای مسابقات مهم ورزشی در رشتههای مختلف از طریق اینترنت به میزان چشمگیری افزایش یافته و این همان بازار بکری است که اگر مدیران باهوش باشند، میتوانند بیشترین سود را از آن به دست آورند.
چند ماه پیش بود که باشگاه منچستریونایتد پس از سالها مقاومت، به عنوان آخرین تیم حاضر در جزیره سرانجام تصمیم به راهاندازی پلتفورم دیجیتال خود گرفت و شبکه رسمی خود در یوتیوب (YouTube) را به راه انداخت و حالا در کمتر از یکسال با افزایش چشمگیر پیشنهادات اسپانسرهای مالی جهت تبلیغ در شبکه اختصاصیاش مواجه شده است! دلیل؟ بازدیدهای میلیونی از محتوای تولید شده توسط شیاطین سرخ در اینترنت!
با بررسی سایتهای ویدئو محور - از جمله «یوتیوب» در نسخه خارجی و «آپارات» در نسخه داخلی - متوجه خواهید شد که حجم تصاویر ورزشی در این سایتها به حدی بالاست که برای تماشای آنها شاید بیش از 3000 سال زمان نیاز باشد.
فرض کنید یک تهیهکننده با امضای یک قرارداد، حق تصویربرداری انحصاری از اردوی تیمها پیش از بازی، آنالیزهای لحظهای حین برگزاری مسابقه، تصاویر اختصاصی از رختکن دو تیم در فاصله بین دو نیمه و زمان استراحت، حواشی پس از مسابقه و مصاحبههای انحصاری را در اختیار بگیرد. میتوانید میزان استقبال عمومی از چنین حرکتی را تصور کنید؟
تمامی این اطلاعات انحصاری در هر زمان در دسترس مردم قرار دارند و به این ترتیب حتی یک هفته پس از پایان مسابقه همچنان از توانایی جذب مخاطبان برخوردار هستند. از سوی دیگر تصاویر مرتبط با مسابقات در کنار ویدئوی اصلی، توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب کرده و آنها را به تماشای کلیپهای دیگر نیز ترغیب میکند.
البته این بازار در حال حاضر یارای رقابت تنگاتنگ با شبکههای تلویزیونی را ندارد اما بیشک با گذر زمان و سرمایهگذاری بیشتر میتوان از این طریق نیز به درآمدهای کلان رسید؛ ثروتی که حق باشگاهها نیز در آن در نظر گرفته خواهد شد تا در دهههای آینده به یکی از منابع قدرتمند مالی در ورزش تبدیل شود، مجرایی که از سوی باشگاههای فوتبال کشورمان نیز باید هر چه سریعتر مورد توجه ویژه و بهرهبرداری قرار گیرد.