printlogo


کد خبر: 194957تاریخ: 1398/6/28 00:00
مصاحبه

به ‌وزیر ورزش گفتم کسب طلای المپیک توکیو اصلاً یک خیال و رویا نیست
فخری: حالا بزرگان جهان با ما عکس یادگاری می‌گیرند

وصال روحانی

شاگردان پیمان فخری او را مردی توصیف می‌کنند که بدون وی کسب هیچ‌یک از افتخارات غریب هشت نه سال اخیر تیم ملی شمشیربازی اسلحه سابر ایران در بالاترین میدان‌های جهانی امکان‌پذیر نبود و ناظران بین‌المللی نیز معترف‌اند او مردی است که تیم‌ها و ورزشکاران بزرگ شمشیربازی جهان هم می‌توانند در کنش‌های او درس‌ها و مواردی را بیابند و برگیرند که برای اعتلای ارشد‌ترین تیم‌های جهان نیز کفایت می‌کند. اگر جز این بود تیم اسلحه سابر ایران طی مدت مذکور از رنک 26 دنیا تا رده هشتم ارتقا نمی‌یافت و حتی برای کسب مقام چهارم نیز ابراز لیاقت نمی‌کرد. جدید‌ترین سند صلاحیت این مربی 42 ساله متولد منطقه لویزان تهران و دارای یک فرزند پسر پنج ساله و یک دختر یک سال‌ونیمه مدال برنزی است که مجتبی عابدینی در مسابقات امسال شمشیربازی قهرمانی جهان در سابر انفرادی کسب کرد که نه تنها اولین مدال برگرفته ایران در تاریخ طولانی برپایی این مسابقات است بلکه از با ارزش‌ترین مدال‌های تاریخ ورزش ایران براساس میزان رشد و محبوبیت ورزش‌ها در کشورمان به شمار می‌آید که در شمشیربازی همواره در کمترین سطح بوده است.
هم و غم امروز فخری کسب مجوز حضور در المپیک توکیو است که فقط 8 تیم برتر جهان در هر یک از اسلحه‌های سه‌گانه (سابر، اپه و فلوره) به آن راه می‌یابند. این تلاش به احتمال قریب به یقین در یکی از چهار تورنمنت باقی‌مانده انتخابی المپیک به بار می‌نشیند و فخری و شاگردانش به توکیو می‌روند تا اگر خدا بخواهد حماسه‌ای خلق کنند فراتر از تمام کارهای بزرگ قبلی‌شان. سرمربی خوش صحبت و متین تیم ملی سابر ایران در طلیعه پاییز 98 مثل معمول از این پویش بزرگ با اشتیاق فراوان مردی سخن می‌گوید که شغل جانبی‌اش در کمیته ملی المپیک وی را صاحب توانمندی‌ها و دانشی فراتر از یک مربی صرف شمشیربازی کرده است.



‌ آقا پیمان، کجای کارید؟
 در یک جای خوب قرار داریم. راه حضور ما در المپیک 2020 هر روز بازتر و هموارتر می‌شود. از آنجا که هر چهار تیم اول رنکینگ دنیا سهمیه توکیو را می‌گیرند و کره جنوبی هم به این جمع تعلق دارد و به تیم اول هر یک از قاره‌ها نیز یک سهمیه می‌رسد، ایده‌آل‌ترین راه و بهترین شکل و فرم برای المپیکی شدن ما از طریق ایستادن‌مان در قله ‌آسیا به‌وجود آمده است.
‌ و طبعاً بدون احتساب کره‌جنوبی ما تیم اول آسیا به‌شمار می‌آییم.
 بله. ما در پیکارهای اخیر هم چین را برده‌ایم و هم ژاپن را و چون این کار در مسابقات قهرمانی آسیا و قهرمانی جهان هم صورت پذیرفته، با ضریب دو محاسبه شده و به این ترتیب فاصله ما با این رقبا فزونی گرفته است.
‌ درصد صعودمان به توکیو الان طبق تخمین‌های موجود به چه حدی می‌رسد؟
 ما 70 ‌درصد راه را رفته‌ایم و شاید هم قدری بیشتر.
‌ تورنمنت‌های بعدی که این امکان را برای ما حتمی می‌سازند، کدامین رقابت‌ها هستند؟
 چهار مسابقه دیگر انتخابی نیز داریم که ما مثل هر کشور دیگری اجازه حضور در سه تای آنها را داریم و از یکی از آنها باید به انتخاب خود صرفنظر کنیم. یکی تورنمنت بین‌المللی مصر در شهر قاهره در 25 آبان، دومی رقابت‌های لهستان در شهر ورشو در 10 بهمن، سومی تورنمنت پادووای ایتالیا در 15 اسفند و سرانجام مسابقات بوداپست مجارستان در اول فروردین 1399
‌ لابد شیرینی تورنمنت آخر و کسب سهمیه درآن به سبب عید نوروز و حلول سال نو بیشتر از بقیه خواهد بود.
 همین طور است ولی همه ما متعهد و مصمم شده‌ایم که در همان تورنمنت اول پیش رو کار را تمام و سهمیه المپیک را صید کنیم و سپس برای توکیو تدارکی دور و دراز ببینیم. بهتر است کار را به فردا و فرداهای بعد وانگذاریم.
‌ واقعاً در آنجا (توکیو) به چیزی باید دل ببندیم؟ آیا کسب مدال طلا در المپیک 2020 امکان‌پذیر است یا یک رویای کمی تا قسمتی افراطی است؟
 این اصلاً رویا نیست و دستاوردی است که اگر شرایط یاری کند حاصل خواهد آمد. در جلسه‌ای که اخیراً با وزیر ورزش داشتم، همین نکته را به او گفتم.
‌ یعنی گفتید در توکیو قطعاً طلا می‌گیرید؟
 من به آقای سلطانی‌فر گفتم که این کار کاملاً در توان بچه‌های ما هست. مهم نیست که مجتبی عابدینی این کار را بکند یا محمد رهبری و علی پاکدامن، نمی‌دانم خدا برای ما در آن روز خاص (زمان برگزاری رقابت سابر در المپیک 2020) چه نوشته و حکم تقدیر برای ما چیست اما اگر لطف او شامل حال ما شود و روز بدبیاری ما نباشد، کسب طلا در حیطه توان ما هست. ما طی سال‌های اخیر در سابر انفرادی و تیمی، مردانی را به کرات برده‌ایم که مدال‌های جهانی، المپیک و اروپایی را بارها برده‌اند. پاکدامن نفر اول رنکینگ سابر دنیا را شکست داده است و عابدینی در راه کسب مدال جهانی امسال‌اش چهار نفر را حذف و قربانی کرد که جملگی سابقه کسب مدال‌های مرغوب جهانی را دارند. در مسابقه‌های جهانی امسال 157 شمشیرباز از کشورهای مختلف بخت‌آزمایی کردند، حال آنکه در المپیک‌ها بیشتر از 32 نفر در جدول اصلی به بازی گرفته نمی‌شوند. این تصور هم که چون فقط نامدارترین افراد به شمشیربازی المپیک می‌آیند، این مسابقات سخت‌تر از رقابت‌های قهرمانی جهان است، باور صحیحی نیست زیرا رقابت‌های جهانی گستردگی بیشتری دارد و طیف فزون‌تری از ورزشکاران صاحب توان و اقبال به صحنه می‌آیند و کسب مدال در آنجا سخت‌تر از المپیک است.
‌شاید اگر مجتبی عابدینی در المپیک 2016 در نیمه‌نهایی آنطور به ورزشکار آمریکایی نمی‌باخت و راهی فینال می‌شد و به‌واقع به حقش می‌رسید، این باور اینک در نزد طیف بیشتری از مردم وجود می‌داشت.
 بله، ولی همان توفیق بزرگ در ریودوژانیرو و رتبه چهارمی عابدینی و تبعات آن سبب شد شمشیربازی ایران بیش از پیش شناخته شود و به یک نیروی بالقوه جهانی تبدیل شود. الان همه تیم‌های بزرگ دنیا روی ما حساب می‌کنند و به‌گونه‌ای از ما می‌ترسند. اگر تا همین پنج شش سال پیش ما آرزوی تحویل گرفته شدن توسط رقبای بزرگ جهانی‌مان را داشتیم و هیچ‌گاه اعتنایی به ما نمی‌شد، اینک شرایط بسیار فرق کرده و این ورزشکاران معروف، ایتالیا، فرانسه، آلمان و مجارستان یعنی پیشروان این ورزش هستند که برای گرفتن عکس‌های یادگاری با ما پیشنهاد می‌دهند و پیشقدم می‌شوند.
‌ وزیر ورزش برای کمک به شما و تیم ملی و کل رشته شمشیربازی چه طرح‌هایی را در سر دارد؟
 نمی‌دانم و من فقط موارد و حقایقی را به قصد اینکه جایگاه شمشیربازی ایران در جهان بیشتر و بهتر برای او ترسیم شود، به اطلاع وی رساندم و راهکارهایی را ارائه دادم. به وزیر گفتم اگر صدها میلیون تومان هم در شنا هزینه و شبانه روز در آن تلاش کنیم باز هم به یک مدال جهانی و المپیکی در آن نمی‌رسیم زیرا این ورزش بسط لازم را در ایران ندارد و رقبایمان نیز بسیار قوی و با تکنیک‌اند. ما در «دو»های سرعت نیز مدال بگیر در المپیک نیستیم و اگر مدالی برای ما در کار باشد در همان پرتاب‌ها است و در نتیجه بهتر است در همان رشته‌هایی صرف هزینه شود که توان ریشه‌ای و پتانسیل کسب مدال در بالاترین رقابت‌ها را داریم و شمشیربازی یکی از آن رشته‌ها است.
‌ ظاهراً بودجه شمشیربازی هم برخلاف آنچه شرح‌اش را می‌دهید در سطحی نازل است و توجهی که مورد نظر شما است، اصلاً شامل حال آن نشده است.
 بله، شمشیربازی در میان رشته‌های المپیکی ما کمترین بودجه را دارد و حتی بودجه فدراسیون‌هایی که برخلاف ما هیچ امکانی برای کسب مدال جهانی و المپیک ندارند، از ما بیشتر است. درخواست من توجه ساختاری هرچه بیشتر و رسیدگی ریشه‌ای به رشته‌های مدال‌بر است زیرا هر پولی که برای آنها خرج کنید، پاداش و نتیجه‌اش را خواهید گرفت. امروز رشته‌های متعددی هستند که می‌کوشند و برنامه می‌ریزند تا فقط به المپیک راه یابند حال آنکه ما به توکیو می‌رویم تا مدال بگیریم و همانطور که قبلاً گفتم، به طلا هم خوشبین هستیم. ببینید تفاوت از کجاست تا به کجا.
‌ طی صحبت‌هایمان چند بار اسم عابدینی آمد. شما چه کردید تا وی پس از یکی دو سال نزول شدید و قطع امید اکثریت از وی و سوق یافتن به سوی یک بازنشستگی غیر رسمی و تلویحی، دوباره اوج بگیرد و اینطور سکوی سوم سابر جهان را تسخیر کند؟
 من همیشه و حتی در آن روزهای سخت و کم امیدی که عابدینی سپری می‌کرد، این اعتقاد راسخ را داشتم که او یک ورزشکار کلاس اول جهانی است و کسب مدال جهانی و المپیک کاملاً در توان او هست. او دچار نوعی یأس شده بود و حس می‌کرد که به حقش نرسیده و با همین حال و هوا هم به میدان می‌رفت و به همین سبب تعدادی نتایج بد گرفت و همین مسأله باعث نزول شدیدتر او شد و یکی از آن نتایج بد در بازی‌های آسیایی جاکارتا بود. کار به جایی رسید که خیلی‌ها می‌گفتند او نیروی کاملاً تمام شده و مهره‌ای به کلی سوخته است و در همان دور اول اوت می‌شود و دیگر نباید به او امید بست اما من که او را همیشه به شکلی دیگر و با باوری متفاوت می‌دیدم آنقدر با او حرف زدم و تلاش کردم تا عابدینی سرانجام همان چیزی شد که باید می‌شد و در توان وی بود. به مجتبی گفتم این افکار منفی را دور بریز و با تمام وجود تلاش کن تا به لیاقت و حقت برسی و چیزی بشوی که امید آن را داشته‌ای و خوشحالم که وی سرانجام به چنین نقطه‌ای رسید و پاداش آن را هم به بهترین وجه در مسابقات جهانی 2019 گرفت.
‌ شما بردهای زیادی را طی دهه جاری برای شمشیربازی ایران رقم زده‌اید و کار آنها از شمارش گذشته است و لابد مقام سومی عابدینی در جهان نیز از مهم‌ترین آنها است اما اگر قرار باشد شیرین‌ترین پیروزی‌تان را نام ببرید، روی کدام مورد انگشت می‌گذارید؟
 در همین مسابقه‌های جهانی امسال که عابدینی مدعی پشت مدعی را می‌برد و به پیش می‌رفت و به سکوی افتخار نزدیک‌تر می‌شد در «8 تای آخر» روبه‌روی هارتونگ آلمانی ایستاد که کلکسیونی از مدال‌های جهانی و اروپایی را در اختیار دارد و اینک در رنک 3 دنیا ایستاده است. کار طبعاً بسیار دشوار بود اما مجتبی این رقیب را هم برد و به نیمه نهایی رسید و سرانجام روی سکو ایستاد. این برد بسیار شیرین و به همان اندازه برای ورزشکار آلمانی تلخ بود و دلم واقعاً برای او سوخت. چه کسی می‌تواند آن روز خاص را فراموش کند؟
‌ همگان از تأثیرگذاری بزرگ شما بر ورزشکاران فعلی رشته سابر می‌گویند و نقش بزرگی که در جهانی شدن این رشته داشته‌اید اما خودتان در جوانی از کدام مربی بیشترین تأثیر مثبت را گرفتید و سهمی بیشتر از سایرین در پختگی شما داشت؟
 باید از بیژن زرنگار نام ببرم که عضو اسبق تیم ملی شمشیربازی ایران بود و در سال 1974 در بازی‌های آسیایی تهران برای این تیم به میدان آمده بود و مردی مطلع و فنی بود. البته وقتی وی مربی من شد، پا به سن گذاشته بود و سرحالی سابقش را نداشت و اینک نیز متأسفانه در قید حیات نیست. باید متذکر شوم که کلاً مربیان کارساز چندانی بالای سر من نبودند و با‌ وجود ادای احترام بلیغ به تمامی آنها چیزی استثنایی از آنان نیاموختم. من در سال‌های بعدی و بعد از آویختن شمشیرهایم کوشیدم خودم علم برتر و فنون عالی این ورزش را با مطالعه و ممارست بیاموزم و هر روز مدرن‌تر و کامل‌تر شوم و آنچه می‌بینید، بیشتر محصول تلاش شخصی‌ام بوده و نه کسب علم و کارآیی از سایرین و پیشکسوت‌هایم. اکنون افتخار من این است که در سال‌های اخیر جوان‌ترین مربی در میان تیم‌های ملی برتر شمشیربازی دنیا شناخته شده‌ام و این نیز دستاوردی مهم و اسباب امیدواری بیشتر برای شخص من و تیم ملی شمشیربازی است.

 


Page Generated in 0.0073 sec