سوم شدن بین شش تیم نوجوان آسیای میانه عین فاجعه است
مراقب کامبوج و لائوس هم باشیم
وصال روحانی
سوم شدن نوجوانان فوتبال ایران در مسابقات آسیای میانه و در رقابتی که آن را کوفاکاپ نامیدهاند، کم از یک فاجعه نیست. این مقام بسیار نازل در شرایطی نصیب فوتبال ایران شده که در همین سالهای اخیر با مربیگری عباس چمنیان مقام نایبقهرمانی کل آسیا را به چنگ آوردیم و حتی راهی جام جهانی این رده سنی شدیم و آنجا نیز با همت امثال اللهیار صیادمنش مهاجم فعلی فنرباغچه ترکیه تا جمع 8 تیم پایانی پیش تاختیم و بسیار سخت و توسط رقبایی که جان به لب شده بودند، حذف شدیم. شکست مقابل تیمهای متوسط و از هر جهت معمولی و غیرشاخص و حتی بدوی افغانستان و تاجیکستان و پیروزیهای بیاثر مقابل ازبکها، قرقیزها و ترکمنها نشان داد حسین عبدی از ماهها کارش در تیم ملی نوجوانان ایران بهرههای لازم را نگرفته و مهمتر از آن باز هم ثابت کرد که فوتبال ایران برخلاف ادعاهای سران خود هرگز کار در ردههای سنی پایه را جدی نگرفته و آنقدر مشغول و مصروف تقویت تیم ملی بزرگسالان است که وقت و نیرو و پول لازم را برای رسیدگی اساسی به سایر تیمهای ملی ندارد و برخی پیشداوریهای بیپایه نیز مزید بر علت میشوند. وقتی تیم ملی زیر 16 سال ایران راهی تاجیکستان بود، تصور میشد هیچ مشکلی برای یک قهرمانی یکطرفه تازه در پیکارهای کوفاکاپ نخواهد داشت اما شکست مقابل افغانستان و تاجیکستان آن حبابهای واهی را ترکاند و اگرچه به گفته فریدون معینی مسئول سابق کمیته جوانان فدراسیون فوتبال ثابت کرد که رقبای ما دائماً در حال پیشرفتاند اما این را هم نشان داد که سیر نزولی ما به حد خیرهکنندهای رسیده و حتی از آبروداری صرف نیز عاجزیم.
از اولین و آخرین قهرمانی ایران در فوتبال نوجوانان آسیا که در سال 2008 در خاک ازبکستان حاصل آمد، بیشتر از 11 سال نمیگذرد و از درون تیم آن سال ما امثال پیام صادقیان، رضا کرملاچعب و البته کاوه رضایی سر برآوردند اما شرایط کنونی نشان میدهد یکبار دیگر بیثباتیها و رفت و آمدهای مکرر مربیان، تیمهای پایه را رنجور و کار علمی و پردوام را در این تیمها بسیار سخت و نامقدور کرده است. در این حدفاصل علی دوستی که خالق قهرمانی سال 2008 و عامل مقام سومی سال 2012 بود، تیم نوجوانان را ترک گفته و امثال اکبر محمدی، حمید علیدوستی، عباس چمنیان و اینک حسین عبدی هر یک برای مدتی بالنسبه اندک سکاندار شدهاند و نام محمد احمدزاده را نیز به این مجموعه بیفزایید. روشهای کاری متفاوت این مربیان و متمرکز نبودن سران فدراسیون روی مباحث فوتبال نوجوانان و جوانان و جاری شدن اکثر منابع مالی و اختیارات اجرایی و امکانات عملیاتی به رده بزرگسالان عملاً از تیمهای پایه ما گروههایی را ساخته است که اینک مقابل یمن و ویتنام نیز مشکل دارند و ارتقای تدریجی این نقیصه به ردههای بالاتر سبب شده که «امید»های ما نیز بازنده دائمی بازیهای آسیایی و انتخابی المپیکها باشند و از امثال ویتنام چهار گل بخورند و دم نزنند.
هشت سال به کارلوس کیروش این ایراد وارد میشد که به رغم متن قراردادش نظارتی ملموس و مؤثر بر تیمهای ملی پایه ندارد و فقط بزرگسالان را میپاید و امروز هم که مارک ویلموتس مدعی است بحث ردههای سنی پایه برای او مهم است، حضور او در این روزها از سرزدنهای گاهبهگاه به محل اردوهای تمرینی این تیمها و برخی حرفهای ساده و اظهارنظرهای ظاهراً روحیهبخش فراتر نمیرود. فدراسیون مراقب باشد که اگر این روند معجوج ادامه یابد، فردا است که به کامبوج و لائوس هم باج بدهیم و از عهده نپال و مالدیو هم برنیاییم و حرفهای حسین عبدی در پایان پیکارهای کوفاکاپ مبنی بر اینکه توانایی قهرمانی را داشتیم(!) تبدیل به اظهارنظرهای آزاردهنده و غیرمسئولانهای شود که فقط از مسئولان ورزشی غیرمنصف و «چشم بستن به روی حقایق» میتوان توقع آن را داشت.