کوشا دلشاد - سائوپائولو
نخستین بازی نیمهنهایی کوپاآمهریکا ۲۰۱۹ با طعم سوپر کلاسیکو با همان هیجان و زد و خوردهای فوتبالی که پیشبینی میشد انجام شد و از این نظر تماشاگران دائمی فوتبال را راضی نگه داشت. بازی در عین اینکه هیجان سابقهدار یک قرن را یدک میکشید، از صحنهها و موقعیتهای دیدنی هم خالی نبود. برزیل با سیستم 3-۳-4 و ترکیبی که نسبت به بازی قبل کاسمیرو را داشت و فیلیپه لوئیز را نداشت، بسیار بهتر از آرژانتین شروع کرد و زودتر بر جو سنگین بازی غلبه کرد، به همین دلیل بهترین بازیکن زمین که از قضا مسنترینشان هم بود روی نبوغ برزیلی با یک دریبل سر پا، یک سر توپ زیبا و یک پاس که یادآور پاسهای رونالدینیو بود با همکاری فیرمینو و ژسوس همان کاری را کرد که تماشاگران دوست داشتند؛ گل زودهنگام. پس از آن این آرژانتین بود که با ارائهای متفاوت از چیزی که تا بدین جای جام نشان داده بود، هم خوب بازی میکرد هم فشار میآورد اما پرس و فشردگیهای هر دو تیم سبب شده بود پاسهای نهایی کمتر به مقصد برسد. در کنار آرژانتین لئونل مسی هم بهتر از بازیهایی که در این جام داشت سعی و عمل میکرد. تاثیرگذاری او بیش از پیش بود اما آرژانتین با برزیلی روبهرو بود که گویا قصد کرده بدون گل خورده جام را به اتمام برساند و چنین تیمهایی چون متمرکز بر اهدافشان هستند شانس را هم بیشتر به سود خود دارند و در مواردی هم که آرژانتین عملکرد خوب دفاع و گلر برزیل را میشکست تیر دروازه اجازه گلزنی نمیداد. برزیل پس از حذف مقابل بلژیک در جام جهانی، 16 بازی را از سر گذرانده که با 13 پیروزی، 3 تساوی، بدون شکست و تنها با 3 گل خورده به فینال ماراکانا رسیده، یعنی یک برزیل با سازمان دفاعی مطمئن که خوب میداند چه موقع باید پرس کند، چه موقع باید فشرده شود و چه موقع بیترس از اینکه نامش برزیل است و ممکن است مورد تمسخر تیفوسیها قرار گیرد، باید به زمین خودی برود و دفاع کند. برزیل بخصوص در این جام یک برزیل تازه است که تنها ستارهاش را هم روی بد اقبالی یا البته خوش اقبالی(!) از دست داد تا یک تیم باشد. برزیلی که فوق ستاره ندارد اما دفاع راستش در سن 36 سالگی شبیه بهترین دفاع راست دنیا میماند یا جوانش در حالی که به نظر میرسد دیگر توان بدنی لازم را ندارد 70 متر را برای ضد حمله استارت میزند و تنه زدنهای دفاع تنومندی چون اوتامندی را تاب میآورد که زمین نخورد تا پاس گل نهایی را بدهد. این تیم برگرفته از شخصیت سرمربیاش ساده اما موثر بازی میکند. در همین بازی وقتی عملکرد فوق ضعیف داور مسابقه روی هر دو تیم تاثیرگذار بود تفاوت رفتاری دو سرمربی روی نتیجه بیتاثیر نبود. یکی متمرکز بر هدفش، اعتراض نمیکرد تا تمرکز تیمی به هم نخورد و دیگری که جوان هم هست اعتراض را از روی نیمکت به درون زمین برده بود. برزیل حالا پس از مدتها (دوازده سال) به نزدیکی یک جام معتبر رسیده چون پس از زخم عمیق 7 بر یک در شب تلخ و کابوسوار همین ورزشگاه و پشت سر گذاشتن دوران نقاهت با دونگا به این نتیجه رسیدند که ابتدا باید خود را همسطح تیمهای دیگری که پیشرفت کردهاند بدانند و تیته دقیقا چنین کاراکتری دارد و توانسته تا حد زیادی غرور از دست رفته را بازگرداند و تیفوسیهای هوادارش هم باید به خود بقبولانند که فوتبال سالهاست تغییر کرده و دیگر زمانی نیست که یک برزیل باشد که همه آماده بردن جام جهانیاش باشند و گهگاه کشوری از راه برسد و ایجاد مزاحمت کند و قطعا آرژانتین هم باید با خود چنین کند چون 27 سال بدون یک جام معتبر با وجود آن همه ستارههایی که رفتند و آمدند باید تا به حال به غرورشان آسیب جدی زده باشد. آخرینشان هم یکی از بهترینهای تاریخ که احتمالا این آخرین تلاشش برای ربودن یک جام ملی بود. ستارهای که هرگز پیراهن راه راه آبی آسمانی به تنش نیامد و نه او آن را و نه آن او را سربلند نکرد.
سوپر کلاسیکوی جهان در سرزمین فوتبال به میزبان روی خوش نشان داد تا ماراکانا بار دیگر برای یک فینال به رویش آغوش باز کند. به روی برزیلی بدون فوق ستاره اما به معنای واقعی کلمه یک تیم... برزیلِ جدید.