کوشا دلشاد
کشتی لیگ قهرمانان اروپا مدل ۲۰۱۹ سرانجام با سرنشینانی خوشبخت در بندر لیورپول لنگر انداخت. در مصاحبه پیش از بازی یورگن کلوپ با شوخطبعی همیشگیاش از این گفت که از فینال سال قبل چیزی نیاموخته! اما عملا با دیدن این فینال ثابت شد بسیار آموخته. او آموختههایش را در ابتدای فصل روی میز سران لیورپول قرار داده بود، یک خط دفاعی مطمئن و هافبکهایی که بتوانند حالت دفاعی هم بگیرند و البته از همه مهمتر یک گلر که دستکم در حساسترین لحظهها گل تقدیم حریف نکند! که البته همانطور که ابتدای فصل گفته بود اگر میدانست آلیسون تا این حد خوب است پول بیشتری بابتش پرداخت میکرد و دیدیم که او در حساسترین لحظات بازی که هنوز نتیجه یک بر صفر بود و لیورپول خیلی هم خوب بازی نمیکرد، فراتر از گلری بود که ساده گل نخورد و در نقش منجی ظاهر شد.
گل زودهنگام آنها که شاید تصورش را هم نمیکردند تا این حد ساده به دست بیاید حتی خودشان را که احتمالا برای نوع دیگری از بازی آماده شده بودند، شوکه کرد و هر چه پیش میرفت، عناصر دفاعی آنها فشردهتر و نزدیک به دروازه خودی حملات تاتنهام را خنثی میکردند. البته تاتنهام دیر دست به تغییر نوع بازی و تعویض زد و سعی نکرد با ارسالها و استفاده از شلوغی مقابل دروازه یک گلر خوب را مغلوب کند یا شاید تمام و کمال ابزارش را نداشت.
لیورپول جدا از رفع اشکالات سال گذشتهاش یک امتیاز بزرگ داشت. آنها در طول فصل هیچگاه به سیستم عددیشان دست نزدند و در ایدهها هم کمتر دچار تغییر و تردید بودند؛ شاید متفاوتترین ارائهشان همین فینال بود که بیشتر سعی بر ندادن فضا در زمین خودی داشتند تا بازی با مالکیت و حملات زیاد. آنها چه زمانی که سه بر صفر در زمین بارسلونا شکست خوردند و چه زمانی که چهار بر صفر در آنفیلد آن بازگشت باشکوه را اکران کردند یک نوع و با یک فلسفه بازی کردند و این موفقیت را مدیون آن آلمانی شوخ و خوشرو هستند که از دسته مربیانی است که به فلسفهاش ایمان دارد و این را به مجموعهاش هم انتقال میدهد. قطعا ستاره لیگ قهرمانان امسال درون زمین نبود و روی نیمکتی درخشید که به یک عالیجناب احتیاج داشت و شاید به همین دلیل ستارههای خاصش هم هر چه میگذرد به معمولیترین شکل برایش بازی میکنند و نتیجه میگیرند، حتی صلاح. ساکنین بندر لیورپول تا ماهها میتوانند با جام بخوابند، آن هم جامی با اعتبارِ لیگ قهرمانان اروپا که یک معمولی خیلی خاص برایشان به ارمغان آورد.