همه جای فوتبال ایران پر از دست‌انداز و سرعت‌گیر است. کلی تصمیم اشتباه در گذشته گرفته شده و کلی مسأله حل نشده برای آینده وجود دارد. برنامه‌ریزی در فوتبال ایران، بیشتر شبیه به یک شوخی است. آن فردی که با کلی داستان و ادعا توانسته بود صاحب آرای مجمع شود، قبل از آن که سال به اتمام برسد، غزل خداحافظی را خواند و همه برنامه‌هایش روی زمین ماند. البته اگر برنامه‌ای وجود داشت! به هر حال، فوتبال مملکت، شرایط خاصی دارد و این موضوع را می‌توان از تغییرات، نقل و انتقالات، تصمیمات و انتخاب‌ها فهمید.
 
گلایه‌های به‌حق
از هر مربی فعال در لیگ که سؤال بپرسید، حتماً گلایه‌هایی از سازمان لیگ دارد. آنها مجبورند با شرایط خاصی کار کنند چون سازمان لیگ، تکلیف خودش را نمی‌داند. دیروز ظهر بود که با کلی تأخیر، برنامه دو هفته دیگر از لیگ را اعلام کردند. خنده‌دار نیست؟ فقط دو هفته! یعنی سرمربی پرسپولیس باید تیمش را مهیای دو بازی در لیگ کند اما بعد از آن، هیچ تکلیفی ندارد. احتمالاً دو‌هفته، دوهفته برنامه اعلام خواهد شد و این موضوع، فشار وحشتناکی روی ذهن بازیکنان و مربیان وارد می‌آورد.
 
کدام فشار؟
سؤال خوبی است! شما تصور کنید قرار است در این هفته با تیم X بازی کنید و از شانس شما، بهترین بازیکن آن تیم، مصدوم است. ممکن است آن بازیکن، سه هفته از میادین دور باشد. مربی تیم شما، تمام آنالیز تیمش را روی این موضوع می‌گذارد که تیم حریف در غیاب ستاره خود، چطور بازی خواهد کرد و چه تغییرات تاکتیکی دارد. وقتی برنامه بهم می‌ریزد، ساعت‌ها آنالیز از بین می‌رود و این موضوع، فشار زیادی روی تیم‌ها وارد می‌کند. یک تیم، دو هفته کامل تمرین داشته و در اوج آمادگی است؛ به یکباره برنامه تغییر می‌‎کند و فرصت بدنسازی و تمرینات تاکتیکی از بین می‌رود. مگر یک بازیکن چند روز می‌تواند در بهترین فرم در هر هفته بماند؟
سازمان لیگ کجای داستان است؟
مسئولان سازمان لیگ هیچ تعاملی با باشگاه‌ها و فدراسیون فوتبال ندارند. از چند ماه قبل مشخص بود که تیم ملی در این تاریخ قرار است به اردوی اتریش برود و این موضوع، هیچ ارتباطی به جدایی دراگان اسکوچیچ و حضور کارلوس کی‌روش ندارد. آنها می‌دانستند که تیم ملی در این تاریخ، وارد اردو می‌شود، دو بازی برگزار می‌کند و در پایان هفته اول مهر، به ایران می‌‎رسد اما مدل برنامه‌ریزی یا اعلام برنامه سایر دیدارهای آینده را ببینید! سازمان لیگ با مدیران جدیدش هم نتوانسته از پوسته بلاتکلیفی خارج شود. همه به‌دنبال آن هستند که کار را انجام بدهند اما کسی به فکر کیفیت نیست.
 
دربی سورپرایز شد؟
مهم‌ترین بازی فوتبال در ایران چیست؟ دربی. شما می‌دانید دربی رفت چه زمانی برگزار می‌شود؟ خیر. هیچ‌کس نمی‌داند. همه فکر می‌کردند قرار است قبل از جام جهانی، این اتفاق رخ بدهد اما سهیل مهدی، مردی که ممکن است هفته آینده، تمام گفته‌های این هفته خود را تغییر بدهد سورپرایزمان کرد. همه ما با شنیدن این جمله که «احتمالاً لیگ تا هفته یازدهم ادامه پیدا می‌کند و سپس تعطیل می‌شود تا همه مهیای جام جهانی شویم» شوکه شده‌ایم. یعنی جام جهانی تمام می‌شود و اواسط آبان، دوباره به بازی‌ها برمی‌گردیم. خسته نباشید با این سورپرایز بزرگ!
 
استرس، حرف اول فوتبال
وقتی دچار استرس و اضطراب می‌شوید که برنامه نداشته باشید. این اتفاق، ربطی ندارد که شما برای کنکور تلاش می‌کنید یا کسب و کارتان. همه چیز از همین استرس‌ها نشأت می‌گیرد. چنین پدیده‌ای به فوتبال هم لطمه زده زیرا برنامه‌ریزی درستی وجود ندارد و استرس، همه فضاهای خالی را پر کرده است. مربیان نمی‌دانند بازیکنان خود را چند روز به استراحت بفرستند، چند بازی تدارکاتی داشته باشند و برای دو ماه آینده، چطور تقویم تمرین را پر کنند. همه ما فقط یک چیز را می‌دانیم: لیگی که شروع شده، باید تمام شود؛ حالا چطوری، اصلاً مهم نیست!

از وقتی کارلوس کی‌روش با مسئولان سازمان لیگ پیرامون ادامه رقابت‌های لیگ حرفه‌ای جلسه گذاشت، شایعات فراوانی در مورد تغییر برنامه این مسابقات مطرح شد و سهیل مهدی هم در یک مصاحبه این موارد را تا حد زیادی تأیید کرد.
 حالا می‌دانیم مسابقات به احتمال زیاد تا زمان آغاز جام جهانی به نیم‌فصل نمی‌رسد و حتی شایعاتی پیرامون برگزاری دربی پایتخت پس از حضور ایران در پیکارهای جام جهانی هم مطرح است.
 همه این موارد سؤالاتی است که باید طی روزهای آینده به‌صورت دقیق به آنها پاسخ داده شود ولی بعضی از مربیان لیگ برتری اساساً از شکل کار انجام شده ناراحت هستند.
 آنها مدعی‌اند کارلوس کی‌روش به جای جلسه با مدیران سازمان لیگ، باید با سرمربیان لیگ برتری نشست برگزار می‌کرد و حرف‌های آنها را به‌صورت مستقیم می‌شنید چون تغییر برنامه مسابقات یک کار اداری است و می‌توان آن را براحتی انجام داد ولی این مربیان هستند که می‌دانند عوض شدن تاریخ مسابقات، چقدر برنامه‌های فنی آنها را بر هم می‌زند و کی‌روش به‌عنوان یک مربی خودش باید بیشتر از هر فرد دیگری شرایط مذکور را درک کند.
البته کارلوس کی‌روش در دوره قبلی سرمربیگری خود در کشورمان هم علاقه چندانی به برگزاری جلسات مشترک با سرمربیان باشگاهی نداشت.

رامین رضاییان همچنان مورد علاقه است اما...
کی‌روش، صادق محرمی را به چشم اسکوچیچ نمی‌بیند

 صادق محرمی یکی از بازیکنانی بود که دراگان اسکوچیچ اصرار فراوانی بر دعوت از او داشت و همواره تأکید می کرد این بازیکن در اردوهای تیم ملی حاضر شود. از طرف دیگر، خیلی‌ها معتقد بودند پیوستن محرمی به لیگ کرواسی حتماً با نظر مشاوره‌ای سرمربی وقت تیم ملی صورت گرفته است. این مسأله انتقادات زیادی را برای محرمی به همراه آورد و البته اسکوچیچ همیشه از او حمایت می‌کرد ولی حالا دیگر این سرمربی کروات هدایت تیم ما را برعهده ندارد و به همین خاطر شایعاتی در مورد عدم تمایل کارلوس کی‌روش به استفاده از صادق مطرح شده است ولی کسانی که در اردوی اتریش حضور دارند، عکس این نظریه را دارند و معتقدند با وجود علاقه فراوان کارلوس کی‌روش به سبک بازی رامین رضاییان و دعوت مجدد از او جهت حضور در تیم ملی، صادق محرمی فراموش نشده است و اتفاقاً کارلوس کی‌روش نگاه ویژه‌ای به او دارد چون بازیکنی که در لیگ قهرمانان اروپا برابر آث میلان فیکس بازی می‌کند حتماً توانایی‌هایی دارد و نباید او را صرفاً به چشم دراگان اسکوچیچ تماشا کرد.

اعتراف چند بازیکن بازگشته به ایران:
 ای کاش لژیونر  می‌ماندیم

اسامی بازیکنان مورد نظر جهت شرکت در اردوی اتریش اعلام شد و این تیم هم‌اکنون در حوالی وین خود را مهیای حضور در جام جهانی می‌کند. با توجه به وقت کم باقی‌مانده بسیار بعید به نظر می‌رسد فهرست مذکور دستخوش تغییر شود و به احتمال فراوان ۹۰ درصد از بازیکنان ما در جام جهانی را همین نفراتی تشکیل خواهند داد که هم‌اکنون راهی اردوی تدارکاتی شده‌اند. در میان بازیکنانی که طی روزهای گذشته از جمع ملی‌پوشان کنار گذاشته شده‌اند چند مهره دوباره برگشت به فوتبال ایران هم دیده می‌شوند. بازیکنانی که طی سال‌های قبل لژیونر بودند ولی ترجیح دادند در آستانه جام جهانی به لیگ برتر خودمان بازگردند تا شاید بیشتر در چشم سرمربی تیم ملی باشند و فرصت حضور در قطر را از دست ندهند اما حالا تعدادی از همین نفرات به نوعی پشیمان شده‌اند و در جمع هم‌تیمی‌های خود به این مسأله اشاره دارند که ‌ای کاش لژیونر باقی می‌ماندند و به لیگ برتر برنمی‌گشتند چون هم تیم ملی را از دست داده‌اند و هم اینکه بازگشت به تیم‌های خارجی برایشان دشوار‌تر شده است و ملی‌پوش هم نیستند تا بتوانند با استفاده از این مزیت مشتریان بهتری در آن سوی آب‌ها پیدا کنند.