عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 7043 /
۱۴۰۱ شنبه ۷ خرداد
|
مربیگری در لیگ ایران برای او کوچک بود
علی دایی؛ مردی که باید 109 گل در دنیای مدیریت بزند
زاویه دید
سعید زاهدیان
علی دایی در آخرین مصاحبهاش گفته: «آدم پشت میزنشین نیستم.» دایی پیشتر هم این جمله را به کار برده بود که نشان از بیمیلی او به کار مدیریتی دارد. اما علی دایی اشتباه میکند؛ او فوتبالیست بزرگی بود و چهرهای شناخته شده در دنیای فوتبال؛ اما در عالم مربیگری باید از صفر شروع میکرد و اگر خوشاقبال بود، باید بعد از 4-5 قهرمانی به یک مربی بزرگ در قواره ایران-و نه دنیا- تبدیل میشد که برای او این افتخاری بزرگ و پرطمطراق نیست.
علی دایی مشاوران خوبی نداشت که برای دوران بعد از فوتبال او تصمیمات خوبی بگیرند و آیندهای درخشان را برایش بسازند. از سوی دیگر، دولتهای قبل هیچگاه قدر این مهره بزرگ و جهانی را ندانستند و روی او برای کارهای بزرگ سرمایهگذاری نکردند. اگر حمایت دولتها با دایی همراه بود، اگر مسئولان درجه یک کشور با این چهره شناخته شده در مجامع جهانی جلسه میگذاشتند، اگر او را لای پر قو نگه میداشتند تا وارد درگیریهای سطح پایین فوتبال باشگاهی در ایران نشود، علی دایی امروز میتوانست یک عضو ایرانی تأثیرگذار در فیفا باشد تا مثل دوران بازیگری، خدمات بزرگتری برای فوتبال ایران داشته باشد. علی دایی با روحیه ایراندوستی و غیرتی که از او در زمان فوتبال دیده بودیم، 109 گل هم در عرصه مدیریت میتوانست برای فوتبال ایران بزند و نقش پررنگی در رشد و توسعه فوتبال ایران داشته باشد.
البته هنوز هم اتفاق عجیبی رخ نداده، علی دایی همان علی دایی است؛ برای بهره گرفتن از او هزار و یک راه وجود دارد؛ البته علی دایی روحیات خاص خودش را دارد. در ابتدا باید اعتمادش جلب شود که قرار نیست از او بهرهبرداری سیاسی کنند و واقعاً فوتبال ایران به کمک او و نقشآفرینیاش در مجامع بینالمللی نیازمند است. با شناختی که همه ما از علی دایی داریم، در چنین فضایی او سرش را هم برای ایران میدهد. همانطور که در دوران بازی بارها سر و ابرویش شکست و با طحال پاره برای تیم ملی90 دقیقه جنگید.
آویزان این فوتبال نیستم؛ زندگی فقط فوتبال نیست
دایی: سلطانیفر اجازه نداد سرمربی تیم ملی شوم
علی دایی. این نام سرشار از حرف، نکته، گفتهها و ناگفتههاست. بزرگمرد فوتبال ایران که از دوران بازیگریاش تا امروز همیشه شماره یک بوده. حتی روزهایی که بیرون از فوتبال زندگی کرده؛ چه خودخواسته و چه به جبر. آخرین بار او را از دریچه قاب جعبه جادویی دیدیم؛ در دوحه زمانی که با سینه ستبر و گامهای باصلابت که جزو شخصیت او شده، با آن لباس شیک و به روز پا روی استیج قرعهکشی جام جهانی گذاشت تا بهعنوان یکی از سفیران فیفا و جام جهانی گویها را از گلدانهای شیشهای بیرون بیاورد و چه طعنهآمیز که این نمایش جهانی در تضاد کامل با ماجراهای پیرامون او در داخل جغرافیای وطن است. آنجا که دایی مدتهاست گوشه عزلت اختیار کرده و از او خبری حوالی فوتبال ایران نیست. تکریم و منزلت در آنسوی مرزها و گوشهنشینی و عزلت در داخل مرزها. این همان تناقض بزرگیست که سالهاست در این سرزمین میبینیم؛ یک دوگانگی بزرگ از ورزش گرفته تا سینما؛ از موسیقی تا اقتصاد، از سیاست تا جامعه. علی دایی بعد از قریب به یک دهه سکوت و چند سال گوشهنشینی روبهروی عادل فردوسیپور نشسته و با او به تفصیل گفتوگو کرده؛ از همه جا و همه کس؛ از زندگی شخصی تا دغدغههای اجتماعی و البته فوتبال.
از آخرین گفتوگوی مفصل شما حدود 7 سال میگذرد، همه چیز تغییر زیادی کرده. دیگه خبری از شما حوالی فوتبال نیست؟
خبر که هست. فقط فوتبال را از تلویزیون نگاه میکنم. بیکار که باشم، بازیها را نگاه میکنم. خیلی مسائل باعث میشود که آدم بعضی وقتها احتیاج به استراحت داشته باشد و قدر زندگی را بیشتر بداند و بفهمد که زندگی فقط فوتبال نیست. در این سه سالی که از فوتبال دور هستم، چیزهای زیادی یاد گرفتم. به چیزهای زیادی فکر کردم و آگاهی خودم را در بسیاری از مسائل بالا بردم. همیشه گفتهام فوتبال بهانهای است که بین مردم باشم، جایگاه کوچکی که بین مردم دارم، همه به خاطر فوتبال به وجود آمده است.
در دنیای موازی ایدهآل، علی دایی باید حداقل در جایگاه رئیس فدراسیون فوتبال ایران قرار میگرفت. قطعاً علی دایی هنوز علاقه بیشمارش به فوتبال را با خود دارد... چرا علی دایی باید سه سال از فوتبال دور باشد؟
نظر لطف شماست. شاید یک سری از افراد ناراحت شوند اما متأسفانه ما در مملکتی زندگی میکنیم که افراد در جایگاه اصلی خود قرار ندارند. آنهایی که اصلاً نباید جایگاهی داشته باشند، در جایگاهی هستند که اصلاً حقشان نیست. تنها فوتبال نیست، در همه بخشها این موارد وجود دارد و لابیهای خارج از کار اجازه نمیدهد که من در رشتهای که جوانیم را گذاشتم و بالای 300 بخیه در این ورزش خوردم، با عشق و علاقه کار کنم. من کسی نیستم که بتوانم با هر شرایطی و با هر کسی کار کنم و به همین خاطر ترجیح دادم از فوتبال خارج شوم.
عشق و علاقه به فوتبال همچنان وجود دارد؟
قطعاً این علاقه هرگز از بین نمیرود. نمیشود که این حس را در خودت از بین ببری. ما عاشق فوتبال هستیم و تنها علاقهمند به این ورزش نیستیم. شاید کار کردن را بتوانند از من بگیرند اما عشق و علاقه به فوتبال را هرگز نمیتوانند از من بگیرند. مشکلاتی که در حال حاضر مردم درگیر آن هستند، مخصوصاً مشکل اقتصادی همه به این برمیگردد که افراد سر جای درست خود قرار ندارند و تصمیمات غلط و اشتباه برای مردم میگیرند. از اینکه میبینم مردم در مورد یارانه و کوپن و این مسائل صحبت میکنند، گریهام میگیرد. چرا ما باید در مورد چنین مسائلی صحبت کنیم؟ این بحثها چیزی جز توهین به مردم ما نیست. درک نمیکنم. مگر امکان نداشت به جای پرداخت هزاران میلیارد یارانه چندین کارخانه ساخت تا اشتغالزایی شود؟ میلیونها نفر را سر کار فرستاد؟ در کمتر از یک سال اجاره خانه 60 الی 70 درصد بالا رفته. مگر یک انسان چقدر میتواند کار کند که این خلأها را پر کند؟ در رستوران من افرادی که کار میکنند همه تحصیلکرده هستند و مدرک لیسانس و فوق لیسانس دارند؛ چرا باید افراد تحصیلکرده چنین شرایطی داشته باشند؟ سیستم کشور ما مشکل دارد و با دستوراتی که داده میشود، چیزی درست نمیشود.
اگر شرایط مهیا باشد، علاقه دارید در پستهای مدیریتی به فوتبال برگردید؟
نه اصلا، من به مدیریت هیچ علاقهای ندارم. در زندگی شخصیم بالای 20 سال است که شرکت دارم. در این 20 سال در تمام شرکتهایی که داشتم، هیچ گاه پشت میز ننشستهام. پشت میز نشستن را دوست ندارم و با روحیه و شخصیت من سازگار نیست.
پس از جدایی از فوتبال یک مدت بحث ممنوعالکاری شما وجود داشت...
من نمیدانم که ممنوعالکار بودم یا نبودم، فقط میدانم که یک سری از ادارات در این مدت شروع به کنکاش در زندگی من کردند. خیلیها در این چند سال به من پیشنهاد دادند اما من معذرتخواهی میکردم و این پیشنهادات را رد میکردم. شاید اگر این پیشنهادات را قبول میکردم، مشخص میشد ممنوعالکار بودم یا نه. حتی اگر ممنوعالکار باشم، افتخار میکنم که به خاطر حرف حقی که زدم این اتفاق افتاده. من آویزان این فوتبال نیستم و هیچ وقت هم نبودم. وقتی کسی که اصلاً فوتبال بلد نیست را مدیرعامل تیمم میکنند و بعدها بهدنبال این است که به خاطر اختلافاتی که در گذشته داشتیم، زمین بخورم و نتیجه نگیرم، چه کار میتوان کرد؟ همین باعث شد که از فوتبال بیرون بیایم. من جایگاهی که در بین مردم دارم را با هیچ چیز عوض نمیکنم. معذرت میخواهم اما در این مملکت با هر کسی که بزرگ شود، مشکل داریم. حسادت خیلی چیز بدی است. پدر من زمانی که به تیم ملی دعوت شدم، حرف خیلی خوبی به من زد؛ او گفت: شهریار، پسرم از این به بعد باید حواست را جمع کنی. پنکه سقفی را در نظر بگیر تو اگر به یک حد بالایی برسی، گردنت را خواهد زد. همه جای دنیا این پنکه وجود دارد اما طولانیترین آن در همین مملکت ماست.
علی دایی شدن کار بسیار سختی است. اما با توجه به شرایط و سختیهایی که در کشور وجود دارد، چطور میتوان به جوانان امید داد که میتوان از صفر مطلق هم به جایگاهی رسید؟
همیشه به زندگی خودم افتخار کردهام. پدر و مادرم با اینکه سواد آنچنانی نداشتند اما فهمیدهترین انسانهایی بودند که در عمرم دیده بودم. همیشه گفتهام که مدرک مهندسی را فقط به عشق پدرم گرفتم. از همان اول ابتدایی به من گفت که باید مدرک مهندسی بگیری. من از 11 سالگی دستفروشی کردهام، هزینه 9 ماه درس خواندن را درآوردم و همیشه روی پای خودم بودم و همه چیز میفروختم.
پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی ایران را داشتید؟
من هم قبل از آقای ویلموتس و هم بعد از او پیشنهاد سرمربیگری از تیم ملی را داشتم، مذاکرات هم به خوبی پیش رفته بود و به نظر تمام شده میآمد. اما لحظه آخر اوت شدیم.
نشد یا خودت نخواستی؟
نه عوامل بیرونی اجازه ندادند و نگذاشتند که من سرمربی بشوم. آن زمان وزیر وقت ورزش (سلطانیفر) اجازه نداد و سرمربی نشدم.
در گذشته شاهد این بودیم که شما در محافل سیاسی نیز حضور پیدا میکردید، حامی دولت خاصی بودید؟
نه اصلاً. من از دولت خاصی حمایت نمیکردم و نمیکنم، بله در گذشته در چند مراسم افطاری حضور داشتم که حالا از شرکت کردن در آنها پشیمانم.
فوتبال روی دوش شهریار
کاوه علی اسماعیلی
لذتهای زیادی در فوتبال وجود دارد که میتوانید تجربه کنید اما یکی از مهمترین آن، خواندن، شنیدن و صحبت کردن از اسطورههاست. متأسفانه در این سالها به قدری بیجا و بیدلیل از واژه اسطوره استفاده شده که تکرار آن برای تعریف شخصیت فوتبالی علی دایی، بیمزه و بیمعناست ولی چه میشود کرد؛ در ادبیات ایران با آن سابقه و تاریخ، کلمهای بهتر برای توصیف شهریار دیده نمیشود. دایی در تازهترین مصاحبه خود، وقتی به سؤالی در مورد بیرون ماندنش برخورد، از این جمله استفاده کرد: «من آویزان این فوتبال نیستم» و همین جمله، حسابی در فضای مجازی چرخید. البته چقدر هم درست گفت. بعضی از چهرههای فوتبالی در این سالها برای ماندن در جرگه مربیان، به هر خفتی تن دادند. از چند مربی، مسائلی را به یاد میآوریم که باعث خجالت است. مربیانی که همدوره دایی بودند ولی حاضر شدند خرید منزل مدیران باشگاهها را انجام بدهند تا در فوتبال بمانند ولی دایی چیز دیگری است. آهن و جوهرهاش با دیگران فرق دارد. شبیه به او نداشتیم، نداریم و احتمالاً نخواهیم داشت. قبل از صعودهای سریالی تیم ملی به جام جهانی، هر کجا نام فوتبال ایران مطرح میشد، خارجیها ابتدا احوال علی دایی را میپرسیدند. وقتی کارخانه گلزنی کریستیانو رونالدو به راه افتاد و رکوردشکنی کرد، فقط یک نام بود که در تمام جهان یادآور نام فوتبال ایران شد؛ علی دایی و اینها نشان میدهد برای سالها، فوتبال این مملکت روی دوش شهریار بود. شهریاری که افتخاراتش هنوز غیرقابل دسترسی است و کسی به این سادگی نمیتواند به نیمی از افتخاراتش برسد. امثال دایی، کریمی، مهدویکیا و... چهرههایی نیستند که بتوان براحتی آنها را حذف کرد. شهریار در بخش دیگری از حرفهایش، سند دیگری هم آورد: «در این سالها، افراد دیگری هم بودند که به من پیشنهاد کار دادند اما من قبول نکردم. شاید عدهای بتوانند شغل مرا بگیرند اما عشق من به فوتبال تمامشدنی نیست.» این مصاحبه شهریار برای همیشه در ذهن تاریخ میماند. او زود سرمربی تیم ملی شد و خیلی زود هم سوخت. حالا وظیفه داریم از نام و اعتبارش دفاع کنیم چون هنوز هم فوتبال ما را با نام دایی میشناسند؛ کسی که شماره 10 دیگری جانشینش نشد.
بهترینها را انتخاب کنیم
رسول کربکندی
اگر بخواهیم تیم قدرتمندی در جام جهانی داشته باشیم، باید همه بازیکنان را ببینیم. جامجهانی جای شوخی و انتخاب بد نیست. باید از بین بازیکنان چه لژیونرها و چه بازیکنان داخلی را برای جام جهانی دیده و بهترینها را انتخاب کنیم. طبیعی است که مربی به اجبار همه بازیکنان را میبیند. شاید همه فکر کنیم که به جز یک یا دو نفر در تیم ملی ما، ترکیب مشخص است ولی مربی باید همه را ببیند که ادعایی نداشته باشد. این آزادی عمل را باید به مربی داد تا هر کسی را که میخواهد دیده و انتخاب نماید. نتیجه کار مهم است که بتوانیم بهترینها را انتخاب کرده و به جام جهانی برده و بتوانیم بازیهای آبرومندی را انجام دهیم. تیمهای جام جهانی با آنالیزورهای بسیار قوی که دارند، تمامی بازیکنان یک تیم را آنالیز کرده و وضعیتشان را میدانند. شرایط حال حاضر به گونهای نیست که بخواهیم اَرنج و چیدمان تیم را از دید رقبا مخفی کنیم. مهم این است که بازیکنان آمادهای را داشته باشیم و نیازهای تیم را به لحاظ فنی بتوانیم تأمین کنیم.
آمادهسازی تیم ملی در چه مرحلهای قرار دارد؟
مجهـولات پرشمـار و نگــرانکننــده
فهرست جدید اسکوچیچ برای اردوی خردادماه تیم ملی چند نام جدید دارد. عارف آغاسی به گزینههای قلب دفاع اضافه شده، امید ابراهیمی پس از درخشش در لیگ ستارگان قطر با الوکره برای اولین بار در فهرست مربی کروات قرار گرفته و نام علی علیپور، مهاجم جدید ژیل ویسنته پس از سالها در کنار سایر مهاجمان دیده میشود.
چند بازیکن دیگر هم میتوانستند در این فهرست باشند. سعید صادقی که یکی از آمادهترین بازیکنان لیگ بوده از چشم اسکوچیچ دور مانده و نام پیام نیازمند در بین دروازهبانها دیده نمیشود.
این لیست هم مثل هر لیست دیگری ورودی و خروجیهایی دارد که برای هر تیمی طبیعی است. بازیکنانی مثل خلیلزاده و قدوس بهدلیل مصدومیت غایبند و قایدی که در امارات نیمکتنشین است، دعوت نشده.
نکته نگرانکنندهتر خلأ یک استراتژی و خط فکری واحد درباره نفرات دعوتشده و ترکیب و سبک بازی تیم ملی است. اسکوچیچ در مقدماتی جام جهانی معمولاً آرایش 2-4-4 را انتخاب میکرد و در مقاطعی به 1-3-2-4 تغییر سیستم داد، ولی مشخص نیست که برای ادامه مسیر چه نقشهای دارد. تغییرات در پستهای مختلف تیم ملی هم به قدری زیاد بوده که هنوز نمیدانیم کدام بازیکنان در ترکیب اصلی هستند.
مربی کروات هنوز دروازهبان اصلیاش را انتخاب نکرده، برای دفاع چپ و راست تردیدهایی دارد و برای زوج هافبک میانی همچنان در حال آزمون و خطاست.
در تیم ملی نمیتوان ترکیب اصلی را بر اساس فرم بازیکنان که در فاصله اردوها بالا و پایین میشود، تغییر داد. اگر تغییر آمادگی جزیی باشد، بهتر است که از تغییر ترکیب اجتناب کرد و این ثبات به بازیکنان کمک میکند که با نفرات کناریشان هماهنگ شوند. اگر سرمربی بخواهد در هر اردو بازیکنان هر پست را تغییر بدهد، هیچوقت نمیتواند به هماهنگی برسد. تغییرات تنها در صورتی منطقی است که بازیکن اصلی آن پست افت شدیدی داشته باشد یا بازیکن رقیب پیشرفت خیرهکنندهای را تجربه کند.
مربیان ملی فرصت کوتاهی دارند و باید در اسرع وقت برای هر پست به سلسله مراتب مشخصی برسند و نفرات اول، دو و سوم را بشناسند. در تیم اسکوچیچ هنوز چنین سلسلهمراتبی نمیبینیم و در فاصله چند ماه تا جام جهانی هنوز اسکلت کلی تیم ملی و نفرات ذخیره هر پست نامعلوم است.
مسیری که تیم ملی تا امروز با اسکوچیچ طی کرده بیشتر در برابر حریفان آسانتر آسیایی بوده، ولی تیم ملی از این به بعد باید برای رقابت با حریفان سرسختتر آماده شود که نیاز به ابزار و برنامه متفاوتی دارد.
بازی برگشت با کره جنوبی در سئول محک خوبی بود تا اسکوچیچ کمبودهای تیمش را بشناسد و بهدنبال رفع آنها باشد. بازی دوستانه بعدی تیم ملی نشان میدهد که او چقدر این مشکلات را شناخته و توانسته رفع کند.
نکته بازی از لیست تیم ملی
آنها که نیستند، آنها که هستند، آنها که شگفتیساز شدند
اسکوچیچ برای اردوی جدید، 25 بازیکن رافراخوانده که در این لیست هم نکاتی وجود دارد. تحلیل لیست جدید میتواند تصویر روشنی از شرایط تیم ملی نشان دهد.
1 گلرها
در میان دروازهبانان تیم ملی، خط خوردن پیام نیازمند مهمترین خبر است. پیام بعد از چند حضور کمرنگ در پورتیموننزه و پیچ شدن به نیمکت تیم ملی جایگاه خود را از دست داده. در مقابل اسکوچیچ پاداش حسینی را در این اردو داد و دوباره گلر استقلال را به تیم ملی دعوت کرد. نیازمند البته در فصل گذشته اوضاع بهتری نسبت به بیرانوند داشته. دیگر دروازهبان تیم ملی که این روزها سوژه نقل و انتقالات است و بازگشتش به پرسپولیس قطعی به نظر میرسد تا در سال جام جهانی دروازه تیم ملی را از دست ندهد اگرچه بیرو به تیم ملی دعوت شده. بیرانوند در آنتورپ و پس از آن در بوایستا پرتغال بازی کرده؛ اما در هیچ کدام از این دو تیم عملکرد موفق نداشته است. اگر معیار دعوت بیرانوند به اردوی تیم ملی، عملکردش در رده باشگاهی باشد، قطعاً او نباید به اردوی تیم ملی دعوت میشد؛ با این حال تجربه حضور در جامجهانی روسیه باعث شد این دروازهبان در جدیدترین لیست اسکوچیچ حضور داشته باشد. حسین حسینی رکورددار کلین شیت این فصل پس از مدتها به اردوی تیم ملی میرود. شایعات زیادی در مورد بازگشت برخی لژیونرها به لیگ برتر برای بازی کردن و دعوت شدن به گوش میرسد. یکی از آنها پیام نیازمند است که گفته میشود میخواهد برای گرفتن شماره یک تیم ملی موقتاً به لیگ برتر بیاید. حالا دعوت نشدن نیازمند میتواند این شایعات را بیشتر کند و همچنین تصمیم او برای بازگشت را جدیتر کند. امیر عابدزاده گلر فیکس پونفرادینا نیز چهره ثابت اردوی تیم ملی است. البته بعد از گل بدی که برابر کره جنوبی خورد، جایگاهش را از دست داد و در اسپانیا نیز افت کرد.
2 مدافعان
مهمترین غایب خط دفاعی شجاع خلیلزاده است. ستارهای که گفته میشود مصدوم است و به این اردو نرسیده. مدافعی که در زمان کیروش دعوت نمیشد و در دوران اسکوچیچ مشتری ثابت اردوهای تیم ملی و البته ترکیب اصلی بوده به گونهای که شجاع حالا 23 بازی ملی را با اسکوچیچ در کارنامهاش دارد. به نظر میرسد عارف آغاسی جایگزین شجاع شده چرا که مجید حسینی و عارف غلامی در لیست قبلی هم بودند. آغاسی باوجود حضور جسته و گریخته در اردو هنوز بازی ملی ندارد.
دعوت از حسین کنعانی نیز عجیب است. مدافعی که با حکم استیناف دو بازی دوستانه از همراهی تیم ملی محروم شده اما اسکوچیچ بیاعتنا به این حکم و حواشی اطراف این مدافع باز هم او را فرا خوانده. مشخص نیست که این حضور صرف تمرین است و یا اسکوچیچ پا را فراتر گذاشته و کنعانی را در ترکیب تیم ملی قرار میدهد.
در میان مدافعان، مرتضی پورعلی گنجی تلاش میکند تا با رهایی از مصدومیت و احتمالاً انتخاب پرسپولیس و بازی در لیگ ایران دوباره به تیم ملی برگردد. سیاوش یزدانی هم که پس از قضیه خدمت سربازی تماشاگر لیگ شده و دیگر بازی نکرده و از همین رو خط خوردنش طبیعی به نظر میرسد.
فرشاد فرجی هم که دعوتش در همان لیست قبلی مورد سؤال بود، جایگاهش در پرسپولیس را از دست داد و خط خورد. دفاع راست تیم ملی در دوران اسکوچیچ هیچگاه حال و روز خوبی نداشته. حردانی و سلمانی و اسماعیلیفر و بیشتر از همه محرمی بازی کردهاند اما هیچکدام مورد قبول نبودند. محرمی مهره ثابت اسکو در این پست بوده اما در دینامو زاگرب به نیمکت پیچ شده و یک تماشاگر صرف است. ضمن اینکه در تیم ملی نیز چندان نمایش پرفروغی نداشته و زیر تیغ تیز انتقادات قرار دارد. محرمی باوجود نیمکتنشینی باز هم به تیم ملی دعوت شده اما علامت سؤال پیرامون او و خط راست دفاع تیم ملی کماکان پررنگ است. قطعاً اگر محرمی همین وضعیت را در لیگ ایران داشت، هرگز به تیم ملی دعوت نمیشد.
در سمت راست حضور دانیال اسماعیلیفر باوجود ثبات در سپاهان هم دوام نداشت. در مقابل صالح حردانی که در نیمفصل دوم یکی از خوبهای استقلال بود، این شانس را دارد تا در سمت راست دفاعی جای خود را باز کند. حردانی که پیش از حضور در استقلال به تیم ملی دعوت میشد، با پوشیدن پیراهن آبی ناگهان از لیست بازیکنان مورد نظر اسکوچیچ خارج شد؛ با این حال حردانی به اندازهای عملکرد خوبی در استقلال داشت که مربی کراوت تیم ملی مجبور شد یک بار دیگر او را به تیم ملی دعوت کند.
در سمت چپ خط دفاعی به نظر جایگاه امید نورافکن تثبیت شده هر چند که بسیاری به بازیهای پرنوسان او در این پست ایراد میگیرند. مهرداد محمدی نیز از آ.ا.ک به اردو آمده اما اسکو بهعنوان مدافع فیکس به او اعتقاد ندارد.
3 هافبکها
در این پست غیبت وحید امیری مهمترین نکته لیست تیم ملی است. عدم حضور وحید امیری در لیست جدید تیم ملی البته به خاطر مصدومیتش از قبل مشخص بود. بازیکنی که این سالها همه مربیان پرسپولیس و تیم ملی به او اعتقاد داشتهاند؛ ستارهای که مهره اصلی کیروش، برانکو، کالدرون، گلمحمدی، ویلموتس و اسکوچیچ بوده اما در بدترین زمان مصدوم شد و این اردو را از دست داد.
امیری که در 2015 توسط کیروش از نفت دعوت شد و با وجود آنکه جوان نبود، پیشرفت و عملکردش مورد ستایش همه قرار گرفت، دوست ندارد دومین حضور در جام جهانی را از دست بدهد. چرا که احتمالاً پس از جام جهانی با توجه به شرایط سنی حضورش در تیم ملی سختتر میشود.
سامان قدوس دیگر خط خورده تیم ملی در این پست است. هافبکی که در برنتفورد گاه و بیگاه به میدان میرود اما یک مصدومیت بدموقع او را از ترکیب برنتفورد دور انداخته و سبب شده تا اردوی تیم ملی را نیز از دست بدهد. ستارهای که در آخرین حضورش در ترکیب برنتفورد در دفاع راست مقابل تاتنهام به میدان رفت و با مهار سون ستاره کرهای تاتنهام نمایشی تحسینبرانگیز داشت تا جایی که برخیها این گزاره را مطرح کردند که او میتواند گمشده اسکوچیچ در دفاع راست تیم ملی باشد اما مصدومیت بیموقع او را از اردو دور نگاه داشت.
عجیبترین گزینه دعوت به این اردو امید ابراهیمی است. بازیکنی که بعد از 2 سال و اندی دوباره به تیم ملی دعوت شده. ابراهیمی بعد از دوران کیروش و بازیهای درخشان در جام جهانی و جام ملتها دیگر به تیم ملی دعوت نشد و حالا بعد از قریب به 3 سال دوباره فراخوانده شده؛ درحالی که از دوران اوج خود فاصله گرفته و البته سن او نیز بالاست. این در حالی است که اسکوچیچ با عدم دعوت از چندین بازیکن بالای 30 سال در اردوهای گذشته مدعی بود میخواهد جوانگرایی کند اما حالا ابراهیمی 34 ساله را به اردو فرا خوانده.
امیرحسین حسینزاده پاداش بازیهای درخشان خود در استقلال بویژه در مقطع پایانی فصل را گرفت و مطابق انتظارات به تیم ملی دعوت شد؛ در مقابل اسکو سعید صادقی هافبک درخشان گلگهر را بعد از یک فصل فوقالعاده از قلم انداخته و آقای پاس گل لیگ با ۱۳ پاس گل جایی در لیست تیم ملی ندارد.
دیگر خط خورده لیست جدید کمال کامیابینیاست. خبری از بازیکنانی چون سروش رفیعی و زبیر نیکنفس هم در لیست جدید نیست.
حاجیصفی، عزتاللهی، نوراللهی، مهدیپور و سرلک هم دیگر هافبکهای تیم ملی هستند. جای 3 نفر اول در لیست تیم ملی برای جام جهانی تثبیت شده و 2 نفر دوم نیز باوجود حضور تقریباً ثابت در اردو هنوز از حضور در قطر مطمئن نیستند.
علیرضا جهانبخش و علی قلیزاده نیز دو لژیونر تیم ملی باوجود نمایش نه چندان درخشان در تیمهای باشگاهی خود به نظر جای ثابتی در ترکیب اصلی تیم ملی دارند.
4 مهاجمان
در خط حمله سردار آزمون، مهدی طارمی و اللهیار صیادمنش مثل همیشه هستند. مهمترین تغییر عدم دعوت از کریم انصاریفرد کاپیتان تیم ملی و دعوت از علی علیپور مهاجم سابق پرسپولیس به جای اوست.
کریم انصاریفرد، بعد از مدتها مدید از فهرست تیم ملی خط خورده. کریم در دوران 8 ساله کیروش همیشه حضوری ثابت در اردو داشت و این حضور با حضور ویلموتس و سپس اسکوچیچ نیز ادامه یافت اما حالا بعد از مدتها به تیم ملی دعوت نشده. کریم در اردوی قبلی تیم ملی در نوروز ۱۴۰۱، هنگام برگزاری جشن تولد و کوبیدن کیک به صورتش، بهشدت از ناحیه چشم مصدوم شد و بازی با لبنان را هم از دست داد. در نتیجه این اتفاق او مدتی از تمرینات دور بود و در بازگشت هم مجبور بود با عینک محافظ تمریناتش را دنبال کند. از زمان این مصدومیت به این سمت، انصاریفرد در هیچ یک از دیدارهای تیمش حضور ثابتی نداشته و معمولاً دقایق اندکی را بازی میکند و در نهایت اکنون اردوی تیم ملی ایران را از دست داده. سؤالی که مطرح میشود این است که آیا غیبت انصاریفرد با هماهنگی انجام شده و به این بازیکن استراحت داده شده یا دعوت نشدن کاپیتان تیم ملی دلیل غیرفنی دارد یا اسکوچیچ صرفاً تصمیم گرفته بازیکن دیگری را به جای انصاریفرد به تیم ملی دعوت کند و این مسأله کاملاً فنی است؟
در مقابل اسکوچیچ به جای انصاریفرد از علی علیپور دعوت کرده که در این فصل در ماریتیمو نمایش چندان موفقی نداشت و همین هفته پیش تصمیم گرفت به ژیل ویسنته بپیوندد. آخرین بازی که علیپور به اردوی تیم ملی دعوت شد، دوران کیروش بود و حالا اسکوچیچ در این اردو جای کاپیتان تیم ملی را به علی علیپور جوان داده تا او بعد از سه سال غیبت در اردوی تیم ملی، بالاخره عرض اندامی کند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو