عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6907 /
۱۴۰۰ چهارشنبه ۳ آذر
|
قهرمانهای پوشالی
لیگ برتر «مدعی» ندارد
پنج هفته از لیگ برتر فوتبال ایران یعنی سپری شدن یک ششم از مسابقات کل فصل. در این پنج هفته حداکثر امتیازی که یک تیم میتوانسته به دست بیاورد ۱۵ امتیاز بوده و بهترین عملکرد تا به اینجای کار برای تیمهای آلومینیوم اراک و استقلال تهران بوده که ۱۱ امتیاز را به دست آوردهاند. با این وجود نتوانستیم بعد از برگزاری ۴۰ مسابقه به حداقل یک مدعی جدی قهرمانی برسیم.
استقلال: فرهاد مجیدی در سمت خود ابقا شد و حتی قراردادش نیز تمدید شد با این وجود شاهد تغییرات قابل ملاحظهای در بین نفرات تیم بودیم. آبیها سه هفته نخست را با سه برد آغاز کردند اما حالا ۲ هفته است که در حسرت برد باقی ماندهاند. امتیازات آبیها تا به اینجای فصل در قامت مقایسه با فصول قبلی بهتر است اما آنها فوتبال زیبا و تماشاگرپسندانهای را ارائه نمیکنند. اشتباهات متعدد، شلختگی بیش از حد و نمایش نامطمئن در همه خطوط، چیزی است که به وضوح میتوان در فرم بازی تیم فرهاد مجیدی مشاهده کرد. آنها همسایه تیم صدرنشین هستند اما اصلاً در قواره یک مدعی قهرمانی فوتبال بازی نمیکنند.
سپاهان: انتظار میرفت آنها کمنوسانترین نمایش ممکن را داشته باشند. محرم نویدکیا به کارش ادامه داد. جایگزینهای مناسبی برای بازیکنان جدا شده به خدمت گرفته شدند و پیشفصل مناسبی هم توسط مدیریتی تدارک دیده شد اما طلاییپوشان نیز بعد از سه برد ابتدایی، در ۲ هفته اخیر گلی نزدهاند و یک امتیاز به دست آوردهاند. از تیم محرم نویدکیا توقع بیشتری میرود و حداقل در نحوه بازی انتظار میرفت آنها بهتر کار کنند اما فعلاً شاهد این ماجرا نبودهایم.
پرسپولیس: اشباعشدگی، رو شدن دست برای دیگر تیمها، کیفیت پایین بازیکنان خریداری شده به جای ستارههای جدا شده یا ... دلیل افت پرسپولیس میتواند هر یک از موارد بالا یا مجموعه آنها باشد اما هر چه که هست قهرمان پنج دوره اخیر لیگ برتر به هیچ وجه شمایی از آن تیم سابق هم نیست. پرسپولیسی که به سختی گل میخورد، حالا تنها تیم بدون کلین شیت لیگ بیست و یکم است. آنها در دفاع آسیبپذیر شدهاند و در حمله کمخطر هستند. نتیجه این امر قرار گرفتن در رده هفتم تا به اینجای فصل بوده است.
گلگهر سیرجان: تیم امیر قلعهنویی مانند فصل قبل شروع خوبی از لحاظ امتیازی داشته است. آنها در بین تیمهای بالانشین تیم ایدهآلی را برای فصل جدید دور هم جمع کردند. ۲ برد درخشان در ابتدای فصل نشان داد که تیم سیرجانی عزم خود را جزم کرده تا حداقل سهمیه آسیایی را به دست بیاورد. با این حال سه تساوی متوالی در سه هفته اخیر ذهنیت قبلی را پررنگتر کرده که تیمهای قلعهنویی بعد از شروعی مقتدرانه کمکم افت میکنند. باید دید آیا این اتفاق بازهم تکرار میشود یا خیر.
فولاد خوزستان: بسته بودن پنجره و جدایی ستارهها از جمع فولادیها و همچنین نتایج نسبتاً ناامیدکننده عبدالله ویسی با خوزستانیها باعث شد تا جواد نکونام به پست خود برگردد. آنها در این هفته هم هوادار را با یک گل شکست دادند و هفت امتیازی شدند اما آیا فولاد با مهرههای کنونی توانایی جنگیدن با سایر تیمهای مدعی لیگ را دارد؟ زمان مشخص کننده این قضیه خواهد بود.
تراکتور تبریز: مطابق انتظار تراکتور فصل را خوب شروع نکرد. بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتی و جدایی چند بازیکن سرآمد در کنار حواشی بسیار زیاد مدیریتی و فنی باعث شد تا تیتیها حالا با چهار امتیاز تیم دوازدهم جدول باشند. زوونیمیر سولدو سرمربی جدید این تیم است و باید دید این هندوانه در بسته کروات پس از شروع رضایتبخش با تساوی در اصفهان مقابل سپاهان میتواند تراکتور را به جمع مدعیان برگرداند یا این فصل، همانطور که بد شروع شد برای پرشورها بد هم ادامه پیدا میکند.
نمایش کمفروغ ستارهها و تیمهای بزرگ و سرمربیان نامدار، فوتبالدوستان را تا حد زیادی ناامید کرده است اما نباید از عملکرد قابل قبول تیمهایی چون آلومینیوم اراک، پیکان تهران، ذوبآهن اصفهان، فجرسپاسی شیراز و حتی نساجی مازندران غافل شویم و آنها را نادیده بگیریم. تیمهایی که علیرغم داشتن مشکلات ابتدایی مثل زمین تمرین توانستهاند تا به اینجای کار فراتر از حد انتظار ظاهر شوند و کمی به لیگ برتر جلا بدهند.
(این یادداشت پیشتر در خبرگزاری ایرنا
منتشر شده)
طنزیم
گلر ده هزار دلاری
هومن جعفری
سؤال سادهای که این روزها فکر من را مشغول خودش کرده این است که باشگاه پرسپولیس فصلی ششصدهزار دلار به رادوشویچ میدهد که از چهل متری چنین گلهایی بخورد؟ نمیشود بروند با صد هزار دلار گلری بیاورند که اینطوری گل بخورد؟ به نظرم اگر گلر ده هزار دلاری هم میآوردند، میتوانست همچین گلی را دریافت کند! یعنی پانصد و نود هزار دلار زیادی خودشان را بدهکار میکنند! به قیمت حساب کنید اینقدر نمیارزد!
*
بابا این آلمانیها رسماً دیوانهاند. بخوانید:
«سرمربی تیم فوتبال وردربرمن که به جعل کارت تزریق واکسن کرونا متهم شده است، برای جلوگیری از تشدید آشفتگی وضعیت این باشگاه از سمت خود استعفا کرد.
مارکوس آنفانگ سرمربی تیم فوتبال وردربرمن و دستیارش فلورین یانگ در پی افشای سندسازیشان برای بهرهمند شدن از خدمات و امکانات منحصر به شهروندان دارای کارت واکسن کرونا از سمت خود استعفا کردند.
باشگاه وردربرمن روز گذشته اعلام کرده بود که سرمربی تیم و دستیارش از سوی مقامات محلی تحت بازجویی قرار گرفتهاند تا صحت و سقم اتهامات نسبت داده شده به آنها بررسی شود.»
متوجه شدید؟ طرف کارت واکسن جعل کرده، ناچارش کردند استعفا بدهد! حالا ته سوءاستفاده طرف چه بوده؟ استفاده از مترو و کافی شاپ!
دیوانهاید بابا! دیوانه! ما در لیگ خودمان مربیانی داریم که در موردشان هیچی نمینویسم که طرفدارانشان شیشههای روزنامه را نیاورند پایین!
در چنین روزی
مجتبی رفیعی
هفت سال پیش در چنین روزی روزنامه ایران ورزشی تیتر نخست خود را به برد پرسپولیس در هفتادونهمین دربی سرخآبیهای پایتخت اختصاص داده بود: «6 درخشان!». بازیای که پرسپولیس در آن با نتیجه دو بر یک پیروز شد. انتظار میرفت امیر قلعهنویی که یکی از بدترین شروع فصلهای خود را تجربه میکرد، آن روز با اولتیماتوم باشگاه مواجه شود. چرا که تیمش حتی با یک نفر بیشتر هم نتوانسته بود بر حریف سنتی غلبه کند. او که دیوار داوران را کوتاه میدید، در مصاحبه بعد از بازی اظهار داشت: «به فوتبال تبریک میگویم و همچنین به پرسپولیس. بازی خوبی بود، همانطور که توصیه کرده بودیم، گل خوردیم. این هم جزیی از فوتبال است و اگر اشتباه فردی نبود با اختلاف میبردیم. به داور خسته نباشید میگویم اما جهانبازی تحت تأثیر نامه قبل از بازی قرار گرفت.» برای خواندن این مطالب میتوانید به آرشیو روزنامه ایران ورزشی مراجعه کنید.
تیم کاری جذاب لیگ برتر: مجیدی و پین
مازیار گیلکان
فرهاد مجیدی برای انتخاب دستیار خارجی ماهها وقت صرف کرد و منتظر ماند تا انتخابی منطقی و مؤثر داشته باشد.
گابریله پین یکی از بهترین مربیانی است که به عنوان دستیار به فوتبال ایران آمده، با کارنامهای موفق و قابل توجه. پین یک مربی معتبر و صاحب ایده است، با شخصیتی محترم که میتواند برای بازیکنان الهامبخش باشد.
مجیدی اما برای حضور پین ماهها با مدیران پیشین باشگاه استقلال کلنجار رفت. احمد مددی و همکارانش هر کار که از دستشان برمیآمد، انجام دادند تا پین در استقلال نباشد.
مجیدی اما به این همکاری اصرار داشت و اصرارش نیز منطقی بود. او میخواست تیمش به کیفیت فنی بالاتری برسد و این با مربی ایتالیایی ممکن میشد.
حالا آنچه بین مجیدی و پین میگذرد، رابطه حرفهای و مثبتی است که مجیدی تبحر شکل دادنش را داشته و این اهمیت دارد.
بسیاری از مربیان ایرانی تن به داشتن همکار خارجی نمیدهند و باور ندارند که به کمک فنی نیاز دارند. اینکه مجیدی چنین باوری دارد، نشان از خوشفکری اوست.
آثار گابریله پین باید در استقلال پیدا شوند و این البته به زمان نیاز دارد. تا امروز هم پین حتماً آثاری در تصمیمات فنی استقلال داشته و اثرگذاری او در آینده میتواند بیشتر باشد.
مربی خارجی به شناخت نیروی انسانی تیم نیاز دارد و هر چه این شناخت بیشتر شود، شانس موفقیت بیشتر خواهد شد.
گابریله پین با شناسایی ویژگیهای فنی بازیکنان استقلال، بازی بهتری را برای این تیم میسازد.
کمشمارند کسانی که منتظرند هر موفقیت استقلال را به پین نسبت دهند و ناکامی فرضی را به فرهاد مجیدی اما این قضاوت منطقی نیست و آنها یک تیم کاری هستند، با هم میبازند و با هم برنده میشوند.
اینکه محاسبه کنیم گابریله پین چه آثاری در استقلال دارد و فرهاد مجیدی چه نقشی دارد، محاسبهای منطقی نیست.
فرهاد مجیدی سرمربی است و اوست که مسئولیت دارد و اوست که پیروزی و ناکامی به نامش ثبت میشود. این تفکیکها و محاسبهها منظورهایی دارند که چندان جالب نیستند.
استقلال با مربیانش، از جمله مجیدی و پین و البته صالح مصطفوی و بهزاد غلامپور ساخته میشود، با نقشهایی بر اساس پست و وظایف، نه نقشهایی بر اساس تحلیلهای بیرونی و نه چندان منطقی.
تیم کاری مربیان استقلال از جذابترین کادرهای مربیگری لیگ برتر است، شاید با آرزوهای بزرگ.
میدان را برای نمایش پین باز کن
مدل ایتالیایی استقلال کجاست؟
یکی از خریدهای تابستانی استقلال گابریل پین بود. مربی ایتالیایی و صاحب کارنامهای که آمد تا در کنار فرهاد مجیدی به کیفیت فنی تیم مجیدی کمک کند
سامان موحدی راد
یکی از خریدهای تابستانی استقلال گابریل پین بود. مربی ایتالیایی و صاحب کارنامهای که آمد تا در کنار فرهاد مجیدی به کیفیت فنی تیم مجیدی کمک کند. فرهاد مجیدی وقتی سال گذشته برای سومین بار از میانه یک فصل به نیمکت استقلال اضافه شد، بیش از پیش در این تیم تنها شد.
کمکها و دستیارهای او یکی یکی تیم را ترک کردند و او به تنهایی بار تیم را به دوش کشید. با این حال به وضوح احساس میشد که فرهاد مجیدی در تیمش احتیاج به یک همراهی فنی دارد.
پیش از این همیشه در کنار فرهاد مجیدی چهرههایی بودند که به او از نظر فنی کمک میکردند. بهترین همکاری استقلال در این دوران با حضور فرهاد مجیدی و مجید نامجومطلق در استقلال بعد از رفتن استراماچونی شکل گرفت.
مجید نامجومطلق که چند بازی هم مربی استقلال شد، نشان داد برای چهره یک بودن در استقلال تواناییهای لازم را ندارد اما به عنوان یک کمک فنی در کنار چهره اول تیم میتواند خیلی مؤثر باشد.
با این حال در سومین بازگشت مجیدی به استقلال دیگر خبری از مجید نامجومطلق نبود تا کمالوند به استقلال بیاید و در میانه راه فرهاد مجیدی را دست تنها بگذارد.
با این حال تجربه اواخر فصل قبل استقلال به فرهاد مجیدی ثابت کرد که او به یک کمک و همراه کاردان احتیاج دارد. برخلاف محمود فکری که در استقلال قبول نمیکرد تیمش مشکل تاکتیکی دارد، فرهاد مجیدی این مسأله را پذیرفت و برای همین به سراغ گابریل پین از ایتالیا رفت تا یکبار دیگر استقلال امضایی ایتالیایی پیدا کند اما گابریل پین تا کجا در استقلال مؤثر بوده و چه میزان توانسته در این تیم اثر بگذارد؟
استقلال در این چند بازی حرکت بسیار کندی به سمت بهتر شدن داشته و راستش هنوز نمیتوان برای استقلال فصل جدید کریدیتی قائل شد که بخواهیم آن را به فرهاد مجیدی بدهیم یا گابریل پین. در عمل اما همین که استقلال با 4 دفاع بازی میکند و نه 3 دفاع، شاید حجتی باشد بر کم اثر بودن وزن گابریل پین در تیم.
به هر حال در فوتبال امروز ایران گابریل پین یک ستاره به حساب میآید. فوتبال ایران هم از نظر زیرساختی توانایی نگهداری مربیهای معروف جهانی را ندارد و هم بعضی وقتها مثل سال گذشته با قوانین عجیب و غریبش پای خارجیها را قطع میکند.
در چنین شرایطی اینکه دستیار سرمربی تیم ملی ایتالیا در یک تیم حاضر باشد، بیشک نکته به شدت مثبت و مؤثری به حساب میآید. در مقایسه با رقبای منطقهای و قارهای این نکتهای کم و بیش تحقیرآمیز است اما هرچه که هست واقعیت فوتبال ایران در حال حاضر این است.
فرهاد مجیدی باید هرچه زودتر میدان را برای نمایش پین بازتر کند. وگرنه وقتی تیمش نتیجه نگیرد، همین حضور پین روی نیمکت هم به عاملی برای فشار آوردن به او تبدیل میشود که تیم او حتی با کمکهای پین هم نتیجه
نگرفته!
پین، فراتر از یک دستیار
الماسی در دشت بایر
سام ستارزاده
در فوتبال ایران، گابریله پین را میتوان به الماسی در دشت بایر تشبیه کرد. در لیگی که دو فصل گذشته آن با فراریدادن چهرههای نامداری نظیر آندرهآ استراماچونی، پائولو سرجیو و گابریل کالدرون و بدون حضور هیچ سرمربی خارجی سپری شد، تئوریسین ۵۹ ساله ایتالیایی که سابقه همکاری با نامهایی به بزرگی چزاره پراندلی را نیز در کارنامه خود دارد، غنیمت بزرگی برای آبیهای پایتخت است اما ارزش وی در باشگاه استقلال زمانی میتواند نمایان شود که عملکرد وی را تنها با نتایج آبیها در بازیهای داخلی و بینالمللی نسنجند.
متأسفانه بدعتی نادرست در فوتبال ما رایج شده است که عنوان میکند یک سرمربی داخلی یا خارجی وظیفهای جز تمرین دادن بازیکنان و ارتقای سطح فنی آنان و تعیین تاکتیک تیم بر عهده ندارد. ما از کیروش، استراماچونی، برانکو، کالدرون و شفر هیچگاه نخواستیم با مربیان تیمهای پایه جلسات دانشافزایی برگزار کرده و چرخه تولید مربی لیگ را فعال کنند.
یک مربی نظیر گابریله پین، میتواند نقشی بهمراتب فراتر از یک دستیار را در استقلال ایفا کند؛ چرا که با توجه به رزومه شاخص خود، حتی کشورهای خاورمیانهای دیگر حاضرند مبلغ قابلتوجهی به پین بپردازند تا یک هفته از دانش وی استفاده کنند. شیوههای نوین تمریندهی، مبانی نوین علم مربیگری نظیر علم تغذیه و روانشناسی ورزشی و تاکتیکهای بهروز فوتبال، همه توسط چنین مربیانی میتواند با هزینهای بسیار پایین به مربیان آکادمی باشگاه تحت قراردادشان منتقل و آموخته شوند.
در فوتبالی که یک جلسه دانشافزایی مجازی با حضور آرسن ونگر برای مربیان شاخص آن افتخار و فرصتی بینظیر محسوب میشود، عدم برنامهریزی برای انتقال دانش مربیان خارجی متجرب به داخلیهای جوان و تازهکار، یکی از خلأهای بزرگی است که موجب شده تعداد پدیدههای مربیگری در کشورمان انگشتشمار باشند. همچنین، نظیر آنچه پارسال دیدیم، بسیاری از مربیان جوان لیگ نیز پس از دورهای کوتاه و ناموفق، به جای پیشرفت، به مربیگری در لیگ یک یا دستیاری یک مربی داخلی تنزل یافتهاند. نمونههای موفقی نظیر جواد نکونام یا محرم نویدکیا نیز با هزینه شخصی و خارج از سیستمی که بتواند مربیان موفق متعددی بپروراند، مسیر ترقی را طی کردهاند.
فرصتی که با حضور پین نصیب آبیهای پایتخت شده، تنها فرصت بهرهوری از یک دستیار درجه یک نیست؛ بلکه فرصت ارتقای فنی خود مجیدی و پرورش چند مجیدی جوان در میان مربیان پایه تیم نیز است.
اصرار به سیستم ایتالیایی
آبی لاجوردی
میعاد نیک
یکی از بزرگترین ایراداتی که به فرهاد مجیدی و کادرفنیاش در فصل گذشته رقابتهای لیگ برتر فوتبال وارد میشد، به مسأله سبک بودن وزن نیمکت و تهی بودن دستان فرهاد از یک یا چند عنصر فنی و تاکتیکی در جمع کادرفنی باز میگشت. در فوتبال مدرن و بهروز سراسر دنیا مرسوم شده که سرمربی امور مدیریتی، روانی و موضوعات کلان را هدایت کند و در عوض مباحث فنی، تاکتیکی و تمرینی را به دستیار اول یا سایر مربیان تیم بسپارد. از همین رو از فرهاد مجیدی که خود را دانشآموخته دنیای مربیگری فوتبال اروپا میداند و همیشه در بهروز نگه داشتن اطلاعات خود تلاش کرده، انتظار آن میرفت که از یک فرد مقبول در کنار خود استفاده کند.
این ضعف فنی پیش از آغاز لیگ برتر بیستویکم شناسایی و برطرف شد تا مقدمات سفر پرماجرای گابریل پین از مهد تاکتیک فوتبال جهان به ایران به هزار مشکل و مسأله فراهم شود. فرهاد مجیدی که رابطه دوستانهاش با فابیو کاناوارو شهره شده، با تکیه بر همین ارتباط توانست دستیار چزاره پراندلی را به حضور در فوتبال ایران و نشستن روی نیمکت تیم فوتبال استقلال ترغیب و مجاب کند. آبیپوشان فوتبال ایران که سیستم 3 دفاعی خود را نشأت گرفته از دوران خوش حضور آندرهآ استراماچونی میدانند، این بار با یک مربی ایتالیایی دیگر همین سیستم را البته با چند تغییر اجرا میکنند. ناتوانی اکثر بازیکنان شاغل در فوتبال ایران در اجرای فرامین متنوع تاکتیکی و ضعف فکری مربیان ایرانی در تبلور تاکتیکهای خاص، فرهاد مجیدی را به همکاری با تئوریسین ایتالیایی مجاب کرد اما با گذشت 5 هفته از جریان رقابتهای لیگ برتر، تغییر چندانی در سبک بازی آبیها دیده نشده. شاید تنها 450 دقیقه فرصت برای تغییرات تاکتیکی چندان مصداق مناسبی برای قیاس و نقد نباشد اما بخشی از این سکون و تداوم روند پیشین به ناتوانی چند بازیکن باز میگردد؛ جایی که کمیت تیم فوتبال استقلال در پستهای حیاتی لنگ مانده. در سیستمهای متنوع مبتنی بر 3 دفاع، بالهای کناری تدافعی نقشی حیاتی را در پیشرانه هجومی تیم ایفا میکنند و هافبکهای تدافعی نیز به یاور اصلی مدافعین در فاز مقابله تبدیل میشوند اما این هارمونی در جمع آبیها تاکنون دیده نشده.
ضعف مفرط جعفر سلمانی در پست دفاع چپ به همراه افزایش ناگزیر سن وریا غفوری در جناح راست از یک سو و ناهمگونی آرش رضاوند و مهدی مهدیپور در روزهایی که خبری از مسعود ریگی هم نیست؛ باعث شده تا سیستم ایتالیایی آبیها سرانجام غایی را پیدا نکند. عدم حضور یک بازیساز فانتزی در این تاکتیک نیز مزید بر علت شده تا سیستم محبوب فرهاد مجیدی به بهترین شکل ممکن اجرا نشود و آبیپوشان به دردسر بیفتند. البته قرار هم نیست که این فراز و نشیب ادامه یابد و قطعاً به مرور زمان این هماهنگی شکل خواهد گرفت اما فرهاد و دستیار ایتالیاییاش باید مراقب امتیازهای حساس هفتههای جاری باشند که مبادا از دست برود.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو