عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6779 /
۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۹ خرداد
|
یادداشت فیلیپ لام، کاپیتان سابق تیم ملی آلمان:
فرانسه و بلژیک تیمهای تماشایی یورو هستند
مشتاق تماشای بازی کریم بنزما هستم. فرانسه بدون او قهرمان جامجهانی 2018 و نایبقهرمان یورو 2016 شده. اگر دشان میخواهد به سومین حضور متوالی در فینالهای بزرگ برسد، باید از بنزما بهترین استفاده را ببرد
سابقه جام ملتهای اروپا که بهدلیل درگیریهای این قاره 30 سال بعد از جامجهانی شروع شد، شاهدی است بر ادعای اثر وحدتبخشی که ورزش میتواند داشته باشد. اولین تورنمنت در سال 1960 را درست در میانه جنگ سرد، اتحاد جماهیر شوروی برد. لو یاشین که به «پلنگ سیاه» مشهور شد، ستاره آن دوره بود. او تنها دروازهبانی است که توانسته توپ طلا ببرد و باید او را پیشگام در پست دروازهبان-بازیساز دانست.
در سال 1976، چکسلواکی تیم دیگری از بلوک شرق در بلگراد به قهرمانی اروپا رسید. آنها در مقدماتی و تورنمنت اصلی انگلیس، پرتغال و دو فینالیست جامجهانی 1974 یعنی آلمان غربی و هلند را شکست دادند. آنتونیو پاننکا که در ضربات پنالتی فینال با چیپ خود سپ مایر را تحقیر کرد، باعث شد این سبک پنالتی زدن به نام مخترع آن از پراگ معروف شود.
در یورو 96 انگلیس وقتی اعضای یوفا بهدلیل سقوط پرده آهنین بیشتر شدند، از دو تیم خوب از ملتهای جدید کرواسی و جمهوری چک استقبال شد. در اواسط دهه اول قرن بیستویکم یوفا از گرایش به شرق اتحادیه اروپا تبعیت کرد و میزبانی یورو 2012 را به لهستان و اوکراین سپرد.
امسال برای نخستینبار میزبانی تورنمنت به 11 کشور سپرده شده و تقریباً هر جایی که فوتبال سابقه و جایگاهی دارد، بخشی از میزبانی را عهدهدار شده. گلاسکو در قرن نوزدهم محل تولد ورزش ما بود. بوداپست بههمراه وین خانه فوتبال زیبای دانوب بود. ورزشگاه پایتخت مجارستان به نام فرانس پوشکاش نامگذاری شده که روزنامه اکیپ او را بهعنوان بهترین اروپایی قرن معرفی کرد.
جالب اینکه جذابیت خاص جام ملتهای اروپا از آنجا نشأت میگیرد که سطح تاکتیکی نسبت به بازیهای باشگاهی پایینتر است. دلیلش ساده است، مربیهای ملی زمان کمتری با بازیکنان میگذرانند و اثرگذاری کمتری دارند. این پدیده در بسکتبال و هندبال هم وجود دارد. علاوه بر آن، تیمها با سرمایهگذاریهای آنچنانی شکل نمیگیرند و حساسیتهای فوقالعاده روی بازیکنان به وجود نمیآید، برای همین است که تیمها ناهمگون به نظر میرسند و برخی پستها بازیکن تخصصی ندارد. شما گاهی باید به بداهه نقشی که از سوی کشورتان داده میشود، بازی کنید.
در نتیجه رقابت در جام ملتهای اروپا یا جامجهانی متنوع میشود. 15 دوره برگزاری جام ملتها 10 برنده متفاوت داشته. اگر تیمی در مسیر تورنمنت قرار بگیرد میتواند تا مراحل پایانی برود شاید بهخاطر اینکه بازی برگشت وجود ندارد. این فرصت بهتری در اختیار تیمهای کوچکتر قرار میدهد.
داستانهای جذاب
در تاریخ جام ملتهای اروپا داستانهای جذابی شکل گرفته. در سال 1988، هلند قهرمان شد. نارنجیپوشان در آلمان غربی به قهرمانی رسیدند و این پیروزی بزرگ در کشور کوچک همسایه بهعنوان آزادی دوم از اشغالگر سابق جشن گرفته شد. در سال 1992 دانمارک در حالی قهرمان شد که بهخاطر فروپاشی یوگسلاوی جواز حضور در مسابقات را به دست آورد. شگفتی بزرگتر قهرمانی یونان در سال 2004 با مربیگری اتو ریهاگل رقم خورد. در سال 2016 پرتغال که مربی و بازیکنان بزرگی را تولید کرده بود اما بهدلیل جمعیت کمش بهندرت جام برده بود، قهرمانی را به دست آورد. همه این تیمها عملکرد خیلی خوبی در قالب یک تیم داشتند. در یورو 2016 در فرانسه، جزیرهای کوچک با جمعیت 350هزار نفر الهامبخش هواداران شد. ایسلند مفهوم کار گروهی و روحیه تیمی را توسعه داد. آنها که انگلیس را چند روز بعد از رأی به جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) حذف کردند، با هوادارانی پرشور که لباس وایکینگها را به تن میکردند و بازیکنان ایسلند با اتکا به آنها میتوانستند کوهها را جابهجا کنند. خیلی از ایسلندیها آن تابستان را برای همیشه به خاطر خواهند سپرد. کرواسی به فینال جامجهانی 2018 رسید. این کشور نسبتاً جوان است و بسیاری از شهروندانش در کشورهای دیگر زندگی میکنند بنابراین بحث هویت دربارهاش مطرح میشود، اما بازیهای این تیم بیان خوبی بود از اینکه میخواهند چطور بهعنوان یک ملت معرفی شوند.
تجربه یورو یادآور کتابهای «آستریکس» است که به ماجراهایی درباره بریتانیاییها، سوئیسیها و گوتها اشاره دارد. البته حس اتحاد گاهی خیلی قوی میشود و به تعصب در برابر دیگران میانجامد. با این وجود تنوع کسانی که نسبت به فوتبال اشتیاق دارند باعث میشود جام ملتهای اروپا خاص باشد. زیبایی فوتبال به همین است که هیچکس لازم نیست داشتههایش را در نتیجه رشد و بهخاطر محیط واگذار کند. تفاوت در آن پذیرفته شده است.
تیمهای ملی بیانگر دستاوردهای فرهنگی هستند و به این ترتیب هر کدام بهنوعی نماینده سبک و اسلوب رفتاری در کشورشان به حساب میآیند. اسپانیاییها و ایتالیاییها شاید بیش از بقیه از لیگ و فرهنگ فوتبالی خود تأثیر بپذیرند، آنها در تورنمنت امسال فینالیستهای بالقوه محسوب میشوند. انگلیس مثل همیشه استعدادهای هیجانانگیزی دارد اما از آنجا که ستارههای لیگ برتر غالباً از کشورهای دیگر میآیند، سه شیر خیلی بازیکن کلیدی ندارد.
جذابیت چنین تورنمنتی تا حدی هم به این بستگی دارد که ستارههای تراز اول که عملکرد باشگاهی خود را در تیم ملی تکرار میکنند، چطور شرح وظایفشان را تفسیر و همتیمیها را با خود همراه میکنند؟ میشل پلاتینی، بهترین بازیکن اروپا در زمان خودش و ستاره یوونتوس، فرانسه را به قهرمانی سال 1984 در خانه رساند و شبیه دیهگو مارادونا در جامجهانی 1986 بود. او بهعنوان یک هافبک در 5 بازی 9 گل زد و شاید پایهگذار موفقیتهای بعدی فرانسه بود.
در سال 2016 گرتبیل که برای رئالمادرید بازی میکرد ولز را تا نیمهنهایی پیش برد. کریستیانو رونالدو هم برای کشور کوچکش خیلی کار کرد اما پرتغال در فینال بدون او که با مصدومیت زمین بازی را ترک کرد، میزبان مسابقات را شکست داد. شادی او در منطقه مربیگری تیم فراموشنشدنی است. قهرمانی در یورو او را بازیکن کاملتری کرد.
امسال حواستان به کوین دبروین باشد که با پیراهن منچسترسیتی در این فصل درخشید و جام برد. بلژیک فوتبالیستهای خوب دیگری هم دارد؛ ادن آزار، روملو لوکاکو و تبیو کورتوآ. این تیمی است که شما بهعنوان هوادار از موفقیتش لذت میبرید.
من مشتاق تماشای بازی کریم بنزما، مهاجم 33ساله رئالمادرید هستم. فرانسه قهرمان جامجهانی 2018 و نایبقهرمان یورو 2016 شده است بدون او. اگر دیدیه دشان میخواهد مثل اسپانیای 2012-2008 و آلمان 1976-1972 به سومین حضور متوالی در فینالهای بزرگ برسد، باید از بنزما بهترین استفاده را ببرد.
منبع: گاردین
شب تاریخی برای دروازهبان آلمان
قطار نویر ترمز ندارد
دوم ژوئن 2009 آلمان در ورزشگاه آلمکتوم دبی به مصاف امارات رفت و بعد درون دروازهاش یکی از چهرههای درخشان فوتبال آلمان بود. این داستان مانویل نویر است که 12 سال و چند روز بعد به آمار یکصد بازی ملی رسید. او کاپیتان تیم و دروازهبانی در کلاس جهانی است. برنده جایزه بهترین دروازهبان سال 2020، دستکش طلایی جامجهانی 2014 را هم برد و از آن مهمتر قهرمان جهان شد. یواخیم لوو که بهخوبی نخستین بازی نویر را به یاد میآورد، دربارهاش میگوید: «از همان لحظه اول احساس میکردم یکی از بهترین دروازهبانهای جهان میشود.»
نویر در برد 7 بر یک آلمان در آخرین دیدار تدارکاتی قبل از شروع یورو 2020 برابر لتونی سیزدهمین بازیکن آلمانی با صد بازی ملی شد، البته او اولین دروازهبان این فهرست است و 43 کلینشیت در کارنامهاش دیده میشود.
نویر 35ساله علاوه بر دستاوردهای زیادی که با تیم ملی آلمان و بایرنمونیخ به دست آورده، سبک بازی متمایزی را هم به نمایش گذاشته. او تجسم نقش دروازهبان-سوییپر است و بهتر از هرکسی در دوران مدرن بازی میکند. تقریباً هر مربی دروازهبانی برای آموزش به شاگردان جوان خود از شیوه بازی او در بازی یکهشتم نهایی جامجهانی 2014 مقابل الجزایر استفاده میکند. او در این بازی بارها خطر کرد، پاسهای مؤثر داد و برای دفع توپ تا حدود وسط زمین پیش رفت. آن شب آلمان در وقت اضافی 2 بر یک پیروز شد.
موفقیت نویر به کیفیت دروازهبانی او محدود و منحصر نمیشود چون یک رهبر فوقالعاده درون زمین است. او از سال 2016 کاپیتان آلمان است و بازوبند کاپیتانی بایرنمونیخ را نیز در اختیار دارد. از نظر او ارتباط خوب کلید موفقیتش است. او از عقب زمین، تیم را راهنمایی میکند و البته مطمئن است که همتیمیها زبان بدن او را بهخوبی درک میکنند.
برند لنو و کوین تراپ، دروازهبانهای ذخیره آلمان هیچ شکایتی از اینکه فرصت بازی پیدا نمیکنند، ندارند. لنو از آرسنال میگوید نویر مثل 25سالههاست و هر روز میشود از او آموخت ضمن اینکه با وجود دو دروازهبان برزیلی فوقالعاده در لیگ برتر، آلیسون بکر و ادرسون بهترتیب از لیورپول و منچسترسیتی، برای او در لیگ برتر رقیبی نمیبیند و نویر را بازیکن کاملتری میداند. تراپ 30ساله و دروازهبان آینتراخت فرانکفورت هم از حضور مثبت و مؤثر نویر میگوید و اینکه هرگز نمیشود تصور کرد اعتماد به نفسش کم شده است.
او قبل از بازی با لتونی مدال افتخار فدراسیون فوتبال آلمان را دریافت کرد که جایزه باارزشی است، بخصوص برای دروازهبانها. در این بازی هم دستکش مخصوصی داشت با شماره 100. نویر اصلاً خیال بازنشستگی ندارد: «من از بازی لذت میبرم و قصد کنارهگیری از تیم ملی را ندارم.»
قرار است بعد از یورو مربی سابقش در بایرنمونیخ، هانسی فلیک جای یواخیم لوو را بگیرد و این یعنی آینده برای او درخشان است. ایستگاه بعدی: قطر 2022.
منبع: فیفا
منچسترسیتی بهدنبال گریلیش و کین
هدف ترسناک پپ
پپ گواردیولا میخواهد جک گریلیش و هری کین را بخرد تا آنها در کنار فیل فودن، خط حملهای ویرانگر برای منچسترسیتی بسازند.
سیتی حاضر است رکورد نقلوانتقالات انگلیس را بشکند و گریلیش را با 100میلیون پوند خریداری کند. کین هم در تیررس آنها قرار دارد و به تاتنهام گفته میخواهد از این باشگاه جدا شود.
گواردیولا میخواهد این دو بازیکن در کنار فودن، همتیمیشان در تیم ملی انگلیس بازی کنند. مربی سیتی بر این باور است این سه بازیکن باعث خواهند شد سیتی در پنج سال آینده حاکم مطلق لیگ برتر باشد.
سیتی مطمئن است که آستونویلا را مجاب به فروش گریلیش خواهد کرد. این باشگاه اخیراً توانسته امی بوئندیا را از نوریچ با قیمت 40میلیون پوند بخرد.
کین گزینه اصلی گواردیولا برای جانشینی سرخیو آگوئرو است، اما این مربی بر این باور است که آنها نباید فرصت خرید گریلیش را از دست بدهند.
سیتی البته در خط حمله بازیکنانی مانند رحیم استرلینگ، ریاض محرز و برناردو سیلوا را هم دارد؛ اگرچه شایعاتی منتشر شده که نشان میدهد پپ قصد فروش این سه را دارد.
به این ترتیب فودن که جایزه بهترین بازیکن جوان سال را از اتحادیه فوتبالیستهای حرفهای گرفت، گزینه اصلی سیتی در خط حمله است.
این بازیکن 20ساله در فصل گذشته در تمامی رقابتها 16 گل زد و 10 پاس گل داد و با کمک او بود که سیتی برای اولینبار به فینال لیگ قهرمانان رسید.
گواردیولا بر این باور است که آمدن کین و گریلیش باعث میشود آنها اینبار در فینال پیروز شده و فاتح اروپا شوند. هر سه بازیکن نقشی کلیدی در تیم ملی انگلیس در یورو 2020 خواهند داشت و حضورشان در سیتی، تیم را بومیتر و انگلیسیتر نیز میکند.
گریلیش در آخرین دیدار دوستانه انگلیس مقابل رومانی، بهعنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد. او بهصورت تعویضی به زمین آمد و یک پنالتی گرفت که مارکوس رشفورد آن را به گل تبدیل کرد.
کین هم در جامجهانی 2018 بهترین گلزن شد و حالا میخواهد یک کفش طلا در یورو به دست بیاورد. فودن هم احتمالاً بازیکن مهمی برای گرت ساوتگیت در مسابقات جام ملتهای اروپا خواهد بود.
کایران تریپیر بر سر دوراهی
کایران تریپیر یکی از بهترینهای فصل گذشته لیگ اسپانیا بود و تقریباً همه کارشناسان لالیگا او را در تیم منتخب فصل قرار دادند. دلیلش هم روشن بود. او یکی از تأثیرگذارترین بازیکنان اتلتیکومادرید تحت هدایت دیهگو سیمئونه بود که به سلطه هفتساله رئالمادرید و بارسلونا بر لالیگا پایان داد. اما همه محبوبیتی که این بازیکن انگلیسی در ورزشگاه واندامتروپولیتانو کسب کرده ممکن است از بین برود اگر او تابستان امسال تصمیم به جدایی بگیرد. دفاع راست انگلیسی روخی بلانکو هفته گذشته مدیربرنامههایش را عوض کرد که این نشانهای دیگر از احتمال بهسر رسیدن دوران حضور او در اسپانیا بود. با پیوستن به آژانس CAA Base لندن که نماینده حقوقی یکی دیگر از بازیکنان مدنظر منچستریونایتد، رافائل واران هم هست، تریپیر احتمال بازگشتش به انگلیس پس از سپری کردن موفقترین فصل در میان تمام لژیونرهای انگلیسی شاغل در لیگهای خارجی را قوت بخشید. البته این دوره بسیار کوتاه بود.
برای دیوید بکام بهعنوان یکی از موفقترین و سرشناسترین لژیونرهای انگلیسی چهار سال طول کشید تا در لیگ غیرانگلیسی قهرمان شود. تریپیر اما این افتخار را در نیمی از این زمان انجام داد و در رقم خوردن آن هم تأثیری بسیار زیادی داشت. اینکه افت محسوس اتلتیکومادرید در اواسط فصل درست در همان مقطعی رخ داد که تریپیر بهدلیل نقض قوانین اتحادیه فوتبال انگلیس 12 جلسه محروم شد، اتفاقی نبود. اتلتیکومادرید به تریپیر اجازه نخواهد داد که به همین راحتیها از این تیم جدا شود. بازیکن بند موجود در قراردادش برای تمدید یکساله قرارداد را فعال کرده است، بندی که او را تا سال 2023 در روخی بلانکو نگه خواهد داشت.
قرارداد تریپیر بند فسخی 60میلیون یورویی دارد و در این در حالی است که خرید این بازیکن 30ساله از تاتنهام برای تیم اسپانیایی 20میلیون یورو هزینه دربر داشت چراکه در آن زمان تاتنهام این بازیکن انگلیسی را نمیخواست. او اما فصل گذشت ثابت کرد که ارزش پرداخت شدن بند فسخش را دارد.
هواداران اتلتیکو مادرید از خروج تریپیر از هسته اصلی این تیم قطعآً ناراحت خواهند شد بخصوص بعد از خدماتی که او برای رقم خوردن تنها یازدهمین قهرمانی تاریخ باشگاه ارائه کرد. هر گروه از بازیکنان یک تیم که قهرمان لیگ میشوند، تا ابد در تاریخ آن باشگاه جاودانه میشوند اما در مورد تریپیر او اگر تصمیم به ترک واندامتروپولیتانو بگیرد قبل از آنکه دوباره آن را پر از تماشاگر ببیند، قطعاً نباید انتظار محبوبیت بازیکن سابق روخی بلانکو، خوانفران را داشته باشد؛ دفاع راستی که مانند او در قهرمانی قبلی اتلتیکومادریدیها در لالیگا (2014) تأثیرگذار بود. تریپیر بهتازگی شروع به ارتباط برقرار کردن با هواداران اتلتیکومادرید کرده بود که قرنطینه ناشی از شیوع کرونا در ماه مارس سال 2020 ارتباطشان را قطع کرد. همیشه در ورودیهای زمین تمرینی اتلتیکومادرید چندین هوادار حضور داشتند که تریپیر بهطور منظم برای آنها وقت میگذاشت تا در کنارشان عکس بگیرد و به آنها امضا بدهد. هواداران آن روزی که در بازی روخی بلانکو مقابل سلتاویگو در ورزشگاه متروپولیتانو به سمت تریپیر یک بطری آب پرتاب شد و او با خونسرد آن بطری را برداشت از آن نوشید و دوباره آن را پرتاب کرد، از یاد نخواهند برد. اگر درباره عملکرد او هم ذرهای تردید وجود داشت، در نیمه دوم فصل کاملاً برطرف شد، همان زمانی که به همه ثابت شد دیهگو سیمئونه چقدر برای این بازیکن انگلیسی اهمیت قائل است. مربی آرژانتینی سیستم بازی تیمش را از 2-4-4 به خط دفاعی سهنفره با بالهای جلوزن تغییر داد چون میخواست بهترین بازی را از تریپیر بگیرد.
اما اگر تریپیر تصمیم به جدایی بگیرد -و منچستریونایتد هم مشتری پروپا قرص او است- او هرگز جایی در تالار مشاهیر باشگاه که بهخاطر عملکردش لایق آن هم هست، پیدا نخواهد کرد. اما در نهایت همه چیز به تصمیم اتلتیکومادرید بستگی خواهد داشت. باشگاه در نتیجه شیوع کرونا، از نظر مالی ضربات اقتصادی سنگینی خورده و به همین دلیل ممکن است مجبور به فروش ستارههایش شود. در واقع بعد از انصراف از سوپرلیگ اروپا که میتوانست پول هنگفتی به اتلتیکومادرید بدهد، حالا واقعبینانهترین راه کسب درآمد برای اتلتیکومادرید فروش بازیکنانش است. تریپیر یکی از بازیکنانی است که در فهرست فروش قرار دارد مگر اینکه سائول نیگس، هافبک اسپانیایی تیم که اخیراً دچار بیثباتی شده تصمیم به رفتن بگیرد.
در هر صورت معامله انتقال تریپیر میتواند برای تیم فعلی او و تیم آیندهاش یک معامله دوسر برد باشد اگر از سوی تیم مشتری رقمی قابل قبول پیشنهاد شود که درمان مشکلات مالی تیم اسپانیایی باشد.
واینالدوم در پاریسنژرمن چه نقشی خواهد داشت؟
نقشههای پوچتینو
چند روز بود که به نظر میرسید گئورگینیو واینالدوم به بارسلونا خواهد پیوست. این انتقال خوبی برای این بازیکن آزاد بود، اما در فوتبال، ماجراها همیشه بهصورت سرراست پیش نمیروند.
حالا همه چیز عوض شده است. واینالدوم زرقوبرق نوکمپ را رها کرده و به شهر پرتجمل پاریس میرود تا برای پاریسنژرمن بازی کند. دستمزد بالایی که این باشگاه میپردازد او را وسوسه کرد، همانطور که موریسیو پوچتینو وسوسه شد.
اینکه دو باشگاه بزرگ اروپا بر سر جذب این بازیکن با هم رقابت داشتند نشان میدهد واینالدوم هنوز چیزهای زیادی برای عرضه دارد. پیاسجی امیدوار است او بهخوبی در این تیم جا بیفتد. هرچه باشد، این تیم در برخی مناطق مهم زمین، مشکل داشت. آنها در لیگ قهرمان نشدند و این در حالی است که با مالکیت قطریها، قهرمانی در لیگ برایشان یک ضرورت است.
پیاسجی برای فصل بعد نیاز به تقویت دارد. حضور واینالدوم نشان میدهد پوچتینو روی خط میانی متمرکز شده است. مارکو وراتی بازیکنی کلیدی برای پیاسجی است. زمانی که او در زمین باشد، همتیمیهایش عالی بازی میکنند. اما بدون تلاشهای او در مرکز زمین، این تیم بسیار آسیبپذیر میشود.
وراتی، ملیپوش ایتالیا، به جنگندگی، سختکوشی و توان تکنیکیاش در پست بازیساز عقب میدان مشهور است. اما او دچار بحران مصدومیت بوده و شاید یورو 2020 را از دست بدهد. پیاسجی هم بدون او مشکل داشته است.
واینالدوم میتواند به حل این مشکل کمک کند. او هافبکی «باکس-تو-باکس» (پوششدهنده زمین بین دو هجدهقدم) است که بسیار میدود و میتواند کمک کند که تیمش در مناطق مختلف زمین بهتر شود.
تردیدی نیست که تیم استعدادیابی پیاسجی، به شکلی خستگیناپذیر واینالدوم را تحت بررسی قرار داده و آمار او را ارزیابی کردهاند. اما آمار درباره او چه میگوید؟ بیشترین دقایق بازی واینالدوم برای لیورپول در فصل گذشته در لیگ برتر بوده است. به همین دلیل به آمار او در لیگ میپردازیم.
اول از همه شوتزنی. برای موفقیت در پیاسجی باید یا گل بزنید، یا دستکم در حرکات منجر به گل نقش داشته باشید. واینالدوم در این مسائل خیلی خوب نبوده است و البته پوچتینو از این موضوع باخبر است. او در فصل گذشته 31 شوت زد که دوتایش گل شد. تنها 9 شوت او داخل چارچوب بود، یعنی 29درصد. پیاسجی انتظار ندارد واینالدوم این تیم را به گل برساند.
اما پاس دادن چطور؟ هر هافبک خوبی باید در پاسدهی عالی کار کند. واینالدوم 1747 پاس داده که 1630 پاس به مقصد رسیده است. او روی پاسهای کوتاه و متوسط خوب بوده است. آمار او روی پاسهای بلند هم عالی است. او 171 پاس بلند داده که 153 پاس درست بوده است.
البته این بازیکن سابق نیوکاسل از نظر پاس گل آمار خوبی ندارد. او در فصل گذشته لیگ برتر هیچ پاس گلی نداد و این نشان میدهد پیاسجی از او بهعنوان هافبک دفاعی استفاده خواهد کرد؛ جایی که به سراغ گرفتن توپ از حریفان برود.
به این ترتیب باید آمار دفاعی او را در نظر گرفت. واینالدوم در فصل گذشته روی پای 30 بازیکن تکل زد که 9تا در نزدیکی محوطه جریمه لیورپول بود، 16تا در میانه میدان و پنجتا در یکسوم تهاجمی لیورپول.
پوچتینو میخواهد واینالدوم در طول زمین بدود و توپ را از بازیکنان حریف بگیرد و این بازیکن همین کار را انجام خواهد داد.
دستمزد بالای او هم نشان میدهد قرار است از او در ترکیب ثابت استفاده شود. اگر اینطور شود، آندر اررا، دانیلو پریرا و رافینیا روی نیمکت مینشینند.
اررا در منچستریونایتد با انرژی خستگیناپذیر، شور و هیجان و خونسردیاش مشهور شد. واینالدوم هم بازیکنی همهکاره است و میتواند جای اررا را بگیرد.
اما در هر حال پوچتینو کار سختی برای انتخاب سه هافبک خود در فصل بعد خواهد داشت. برای مثال پریرا بیشتر جریان بازی را تحمیل میکند و رافینیا که در سال 2020 از بارسلونا آمد، میتواند موتور خلاق تیم پشت سه مهاجم ستاره باشد. ادریسا گیه، پابلو سارابیا، یولیان دراکسلر و لئاندرو پاردس هم هستند.
پیاسجی سرمایه خوبی صرف واینالدوم کرده است و به نظر میرسد او نقش مهمی در تیم پوچتینو خواهد داشت. انتظارات از او بالا خواهد بود. پوچتینو پس از اینکه جانشین توماس توخل شد، عالی نبوده است، اما فلسفه او همانی است که بود.
تیمهای او با سیستمهای 1-3-2-4 یا 3-3-4 بازی میکنند و از وسط به سمت دروازه حریف بازیسازی میکنند. همه هافبکهای پیاسجی در این مرحله نقشی مهم دارند و واینالدوم قرار است توپ را نگه دارد و آن را به پیش ببرد. سپس کیلیان امباپه، نیمار و آنخل دیماریا را میتوان در کنارهها به کار گرفت و با این فوقستارهها پیاسجی مشکل زیادی در گلزنی ندارد.
حضور واینالدوم در تیم پوچتینو دیدنی خواهد بود، بهویژه که این بازیکن هلندی حسرت میخورد که زودتر زیر نظر این مربی بازی نکرده است. او در سال 2016 گفت: «من پیش از اینکه با لیورپول مذاکره کنم، به خانه موریسیو پوچتینو رفتم. پس از ملاقات، به ایجنتم گفتم: من به تاتنهام میروم. پوچتینو مربی فوقالعادهای است. به نظرم تاتنهام گزینه خیلی خوبی برای من بود، اما بر سر مسائل مالی به توافق نرسیدیم.»
حالا زمان همکاری این دو رسیده است و باید دید چه خواهند کرد.
منبع: دیلیمیل
چرا بارسلونا واینالدوم را جذب نکرد؟
تصمیم عاقلانه لاپورتا
بارسلونا در دوران جوزپ بارتومئو تصمیماتی گرفت که از سر توهم بود. برای مثال یک بازیکن بهدنبال دستمزد 20میلیون یورو در هر فصل بود و در نهایت 23میلیون یورو برایش در نظر گرفته شد! فوتبالیستی که میخواست قرارداد سهساله امضا کند، قراردادش پنجساله شد. این مسائل بهدلیل حضور بارتومئو و مداخلههای او بود. به این ترتیب او باشگاه را در وضعیتی بحرانی ترک کرد. نتیجه این شد که خوان لاپورتا، رئیس جدید بارسلونا، باشگاهی را در دست گرفته که آنقدر بدهکار است که باید به سراغ بازیکنان آزاد برود. به همین دلیل بود که سرخیو آگوئرو و اریک گارسیا جذب این تیم شدند. گئورگینیو واینالدوم هم نزدیک بود به بارسا بیاید، اما پاریسنژرمن با نمایش قدرت مالی خود از قطر، او را راهی فرانسه میکند. آنها چنان پیشنهادی به این بازیکن هلندی دادند که او نتوانست ردش کند. لاپورتا هم میتوانست مقابلهبهمثل کند و پیشنهادش را افزایش دهد. اما او بههمراه مدیرانش، یعنی رافائل یوسته، ماتئو آلمانی و رامون پلانس، با این ایده مخالفت کردند. باشگاه نمیخواهد درگیر مسائل عبث شود. آنها سقفی برای مخارج دارند که نمیتوانند فراتر از آن عمل کنند. اینکه باشگاه تصمیمی عاقلانه گرفت و به این نتیجه رسید که واینالدوم را رها کند، نشانه خوبی است. این اقدام نشان میدهد لاپورتا میخواهد کارها را به شیوه درستش انجام دهد.
منبع: مارکا
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو