عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6778 /
۱۴۰۰ سه شنبه ۱۸ خرداد
|
پس از تساوی با ستاره یوتیوب در رینگ بوکس
میودر: من دیگر 21 ساله نیستم
فلوید میودر گفته از تواناییهای لوگان پل در مشتزنی غافلگیر شده است. لوگان پل ستاره یوتیوب است و با میودر در میامی مسابقه مشتزنی برگزار کرد.
میودر، اسطوره بوکس سبکوزن، ضربات متعددی به پل وارد کرد، اما پل توانست هشت راند دوام بیاورد و در نهایت هم طبق مقررات بازیهای نمایشی، هیچکدام برنده اعلام نشدند.
میودر که در 44سالگی به رینگ برگشته، گفت برای لوگان پل احترام قائل است: «به من خوش گذشت. باید درک کنم که دیگر 21ساله نیستم. اما خوب است که با این جوانان مسابقه بدهم و مهارتهای خودم را آزمایش کنم. من فقط میخواهم خوش بگذرانم. او مشتزن جوان فوقالعادهای است. او قوی و سرسخت است. او بهتر از آنی بود که تصور میکردم. او یک رقیب سخت و قدر است. مسابقه خوبی بود. من امشب از عملکرد او غافلگیر شدم. او آدم خوبی است. حتی با آنکه تجربه خیلی بالایی نداشت، میدانست چطور از وزنش استفاده کند و میدانست چطور من را گیر بیندازد.»
این مسابقه میتوانست ناکاوت داشته باشد، اما لوگان پل توانست دوام بیاورد و به این ترتیب فراتر از انتظارات ظاهر شد. لوگان پل که حالا مشتزن شده، در حالی به مصاف میودر رفت که حریفش در سال 2017 با آمار 50 بازی و 50 برد بازنشسته شده بود و حالا مسابقات نمایشی برگزار میکند. میودر 44ساله سعی کرد در این نبرد ضربات سختی به پل بزند ولی پل توانست دوام بیاورد.
پل گفت: «دیگر نمیخواهم کسی به من بگوید که چیزی محال است. اینکه اینجا هستم، در کنار یکی از بزرگترین مشتزنان تاریخ، ثابت میکند میتوان بر خلاف انتظارات عمل کرد. من آدمی تکرو هستم. وقتی همه به چپ میروند، من به راست میروم. من آدمی غیرسنتی هستم. من فردی مستقلم. همه این ویژگیها را در خودشان دارند. بازی با فلوید میودر؟ این افتخار بزرگی بود. این یکی از بزرگترین لحظات زندگی من بود. وقتی با او مبارزه دارید، هرگز نمیدانید چه میشود. حالا در حالی به خانه میروم که از خود میپرسم: آیا فلوید به من اجازه داد که زنده بمانم؟ این باحالترین اتفاق ممکن بود. خوشحالم که در این مسابقه حضور داشتم. ضربه زدن به او کار سختی است. همیشه کار سختی است. او تازه خیلی هم پیر نیست.»
او درباره مسابقه مجدد با میودر گفت: «بازی فلوید میودر و لوگان پل، قسمت دوم؟ نمیدانم. بگذارید کمی بهتر شوم. شاید بتوانم دفعه بعدی مسابقه را بهتر به پایان برسانم.»
میودر همچنین گفت احتمال اینکه با جیک پل مبارزه داشته باشد کم است. جیک برادر لوگان پل است: «نمیدانم در آینده چه خواهد شد. اما من با تیمم در این باره صحبت خواهم کرد و باید ببینیم به کدام سمت میرویم. باید دریابید که من 25 سال است در این ورزش هستم. من 21ساله نیستم. من 25ساله نیستم. اما در هر حال امشب به من خوش گذشت.»
بعد از فدرر، سرنا ویلیامز هم از اوپن فرانسه حذف شد
اسطورهها چشم به راه ویمبلدون
آدام زگوریا
سرنا ویلیامز و راجر فدرر هر دو امسال 40ساله میشوند و هر دو در پایان دوران حرفهای خود بهدنبال تاریخسازی در تنیس هستند. حالا هر دو از اوپن فرانسه حذف شدهاند و چشم به هفتم تیر دارند که ویمبلدون شروع میشود.
یکشنبه فدرر اعلام کرد مسابقهاش در دور چهارم اوپن فرانسه با متئو برتینی، تنیسور قدرتمند ایتالیایی را برگزار نمیکند. او در دور سوم چهار ست به مدت سه ساعت و 34 دقیقه با تنیسور چپدست آلمانی، دومینیک کوفر مسابقه داد و جان سالم بهدر برد.
برنده 20 گرنداسلم بعد از پیروزی در این بازی در توییتر نوشت: «با تیمم مشورت کردم و تصمیم گرفتم باید همین حالا از اوپن فرانسه کنار بکشم. بعد از دو جراحی زانو و بیش از یک سال بازپروری، مهم است که به حرف بدنم گوش کنم و زیادی به خودم فشار نیاورم. خوشحال و هیجانزدهام که سه مسابقه را بردهام. هیچ حسی بهتر از بازگشت به زمین مسابقه نیست، بهزودی همهتان را میبینم.» فدرر تنها یکبار در سال 2009 قهرمان اوپن فرانسه شد و قبل از شروع تورنمنت امسال اعتراف کرد قهرمان این مسابقات نمیشود. اگر حتی بازی میکرد و برتینی را شکست میداد، در یکچهارم نهایی باید با مرد شماره یک جهان، نوواک جوکوویچ روبهرو میشد و اگر از او هم عبور میکرد باید با قهرمان 13 دوره رولان گاروس و سلطان کلی کورت، رافائل نادال مواجه میشد.
فدرر هشتتا از 20 قهرمانیاش در گرنداسلمها را در ویمبلدون به دست آورده و آخرینبار در سال 2019 به فینال این تورنمنت رسیده و اگر از دو مچپوینت خود مقابل جوکوویچ درست استفاده میکرد، میتوانست به بیستویکمین قهرمانیاش برسد.
تقریباً دو ساعت و نیم بعد از اعلام فدرر، ویلیامز، شماره هفت زنان جهان در مصاف با تنیسور شماره 21 جهان، النا ریباکینا از قزاقستان در دور چهارم اوپن فرانسه شکست خورد. این تنیسور 21ساله در پیروزی در دو ست متوالی برابر دارنده 23 قهرمانی در گرنداسلمها، پنجبار او را بریک کرد. سرنا که یک قهرمانی تا رکورد مارگارت کورت فاصله دارد، بعد از شکست به خبرنگارها گفت: «من بازیهای خوبی اینجا انجام دادم، بهترین فصل کلیکورت حرفهام را نداشتم اما خوب بود که در زمینهای رسی چند پیروزی باارزش به دست آوردم. این بازی هم نزدیک بود اما یک امتیاز این طرف و آن طرف میتواند تکلیف کل مسابقه را تعیین کند. من این امتیازها را نبردم.»
ریباکینا در یکچهارم نهایی با آناستازیا پاولیوچنکووا از روسیه روبهرو میشود که در این دو مرحله آخر کارهای بزرگی کرده. او در دور سوم آرینا زابالنکا، شانس سوم قهرمانی را برد و بعد تنیسور مشهور بلاروس، ویکتوریا آزارنکا که البته به رتبه پانزدهم رنکینگ لغزیده را از پیشرو برداشت. با حذف سرنا و آزارنکا، یک نیمه قرعه خالی از تنیسوری در میان 20 نفر اول جهان شده است.
مثل فدرر، ویمبلدون بهترین شانس سرنا برای رسیدن به یک قهرمانی دیگر است. او هفتتا از 23 قهرمانیاش را در این تورنمنت به دست آورده. او در سالهای 2018 و 2019 در فینال این رقابتها به آنجلیک کربر و سیمونا هالپ باخت و سال گذشته هم تورنمنت بهخاطر شیوع ویروس کرونا برگزار نشد. گرنداسلم چمنی بهترین فرصت برای هر دو اسطوره است برای اینکه یک قهرمانی دیگر در گرنداسلمها به دست آورند. جان مک انرو، اسطوره آمریکایی تنیس و دارنده هفت قهرمانی در گرنداسلمها بعد از باخت هموطنش گفت: «هر دو خود را برای ویمبلدون آماده میکنند، سرنا آنجا شانس بیشتری خواهد داشت.»
منبع: فوربز
بعد از سالها برنامهریزی ضعیف، در اوج خداحافظی کن
فرصت آخــر لوو
لوو یک برنده جامجهانی است که کمک کرده تحول سبک در فوتبال آلمان شکل بگیرد اما از طرف دیگر او در بدترین جامجهانی آلمان در هشت دهه اخیر، روی نیمکت تیم بود
گزارش
جاناتان ویلسون
حداقل حالا دیگر هیچ آیندهای وجود ندارد که برایش کار کنند. بعد از 15 سال کار بهعنوان مربی تیم ملی آلمان، یورو 2020 هفتمین و آخرین تورنمنت بزرگ یواخیم لوو است. نیازی نیست که او نگاهش به چرخه آینده باشد؛ تنها کار او این است که بهترین نتیجه ممکن را در این تورنمنت بگیرد و اعتباری که در جامجهانی روسیه بشدت آسیب دید، بازگرداند.
لوو یک برنده جامجهانی است که کمک کرده تحول سبک در فوتبال آلمان شکل بگیرد و برای این شایسته بالاترین تحسینهاست. اما از طرف دیگر او در بدترین جامجهانی آلمان در بیش از هشت دهه روی نیمکت تیم بود و با توجه به کیفیت بالای بازیکنان در دسترس لوو، نمیشود او را در سالهای اخیر ناکام توصیف نکرد. یوروی پیشرو آخرین تصویر از دوران طولانی مربیگریاش در آلمان را بهجا میگذارد در حالی که جایگاه مبهمی در تاریخ فوتبال خواهد داشت.
جامجهانی 2006 برای آلمان خیلی مهم بود. شکل قدیمی فوتبال و نبردهای تنبهتن جایی نداشت و فوتبال رنگ و لعاب جدیدی پیدا کرده بود؛ یارگیری منطقهای، پرسینگ و دفاع تخت چهارنفره همه در یک تورنمنت جذاب و آفتابی که آلمان را جلوهگاه فان و مدرنیته کرد. آلمان نویی شکل گرفت چون با جذابیت به نیمهنهایی رسید؛ یورگن کلینزمن نفر اول بود اما همه میدانستند دستیارش، یواخیم لوو مغز متفکر است.
در 2010 آلمان یک تیم ضدحملهزن ویرانگر شد که اگر جلو میافتاد مرگبار میشد -زدن چهار گل به انگلیس و آرژانتین این را ثابت کرد- اما اگر عقب میافتاد، ایمن نبود، مثل باخت به صربستان. بدشانس بودند که در نیمهنهایی به اسپانیا خوردند و در فینال یورو 2008 هم برابرش شکست خورده بودند.
باختهای نزدیک به اسپانیا، بهترین تیم ملی دوران مدرن فوتبال، قابل درک بود اما لوو متوجه شد فوتبال در حال تغییر است. در یورو 2012، او نگرش جسورانهتری را به تیم تزریق کرد. به این ترتیب استحکام دفاعی که زمینهساز پیشروی آلمان در جامجهانی 2010 بود، از دست رفت و این در نیمهنهایی مقابل ماریو بالوتلی کاملاً به چشم آمد. آن تنش میان میل به توسعه به سوی فوتبال جسورانه و فوتبال مبتنی بر ضدحمله 2010 از آن موقع تا به حال بر تیم ملی آلمان سایه انداخته.
در برزیل 2014 آلمان مقابل غنا و الجزایر به زحمت زیادی افتاد. لوو در سواحل ریودوژانیرو روح خود را پیدا کرد و نتیجهاش قهرمانی جهان بود که با پیروزی یک بر صفر مقابل آرژانتین و برد حیرتانگیز 7 بر یک برابر میزبان مسابقات به دست آمد؛ در دیداری که برزیل پراسترس بارها و بارها اسیر فوتبال هوشمندانه تیم لوو شد.
در یورو 2016 ناکارآمدی دفاعی دوباره رخ نمود و بعد موفقیتی به دست آمد که اوضاع را برای تیم لوو پیچیده کرد. او تیمی بسیار جوان را به روسیه برد و به شکلی هیجانانگیز قهرمان جام کنفدراسیونها در سال 2017 شد. سبک خاص کشورهای قدرتمند غربی -آلمان، اسپانیا، فرانسه و حتی انگلیس- در نهادینه کردن بازیکنان جوان، ویژگیشان بود و نشان از عمق توانایی این تیمها داشت.
برای جامجهانی اما لوو به بازیکنان مطمئن خودش تکیه کرد. مشکلات دفاعی حل نشده بود و برابر مکزیک و کرهجنوبی خودنمایی کرد تا برای اولینبار از مرحله گروهی حذف شوند. گزارشهایی منتشر شد درباره اینکه در تیم اختلاف افتاده بین بازیکنان بایرنمونیخ و بقیه اعضا و اینکه حس عمومی نارضایتی به وجود آمده در مورد اینکه ورود بازیکنان جوان به تیم بهدرستی کنترل نشده. پاسخ لوو این بود که دیگر جروم بواتنگ، توماس مولر یا متس هوملس را دعوت نمیکند؛ اقدامی در جهت تحول که ربطی به حل مشکلات تیم نداشت. ناکارآمدیها در لیگ ملتهای اروپا به اوج رسید وقتی آلمان تا سقوط از گروه A پیش رفت و در دوره دوم این رقابتها، اسپانیا 6 بر صفر این تیم را درهم کوبید. دو تساوی 3 بر 3 مقابل ترکیه و سوئیس و باخت خانگی 2 بر یک مقابل مقدونیه شمالی در مقدماتی جامجهانی در فروردین، ثابت کرد آلمان با وجود داشتن یک نسل مستعد از بازیکنان، با ابهامی بیسابقه به یورو میرود.
دانستن اینکه تابستان میرود شاید تکلیف لوو را بیشتر روشن کرده و نیازی نیست او به فکر جامجهانی قطر باشد. مولر و هوملس را دعوت کرده تا به اشتباه سه سال قبل خود اعتراف کند؛ نه در کنار گذاشتن آنها بلکه در اعلام رسمی این تصمیم. آنها البته تنها تصمیمهای چشمگیر لوو برای بازیکنان دعوتشده نیستند.
آلمان از زمان بازنشستگی فیلیپ لام در دفاع کناری مشکل داشته، حتی در جامجهانی 2014 از بندیکت هوودس، مدافع میانی در سمت چپ استفاده کردند. روبین گوسنز و مارسل هالستنبرگ راضیکننده نبودند و اگرچه هر دو دعوت شدهاند اما لوو، دفاع چپ 28ساله فرایبورگ، کریستین گونتر را فرا خوانده که تنها بازیاش در تیم ملی هفت سال پیش در دیدار دوستانه مقابل لهستان بهعنوان یار تعویضی بوده.
انتخاب شگفتانگیز بعدی کوین فولاند است که شش سال برای تیم ملی بازی نکرده و دعوت از او شاید نیاز به یک مهاجم نوک آماده را ثابت میکند با توجه به فرم نامطمئنی که تیمو ورنر مقابل دروازه رقبا دارد.
اینکه چهار نفر از دعوتشدگان لوو سه سال است که یک دقیقه هم برای او بازی نکردهاند نشان میدهد برنامهریزیاش خوب پیش نرفته. هرگز نمیتوان یک مربی قهرمان جهان را تحقیر کرد اما این حس که لوو زیادی مانده میتواند حسی منفی را القا کند. شاید یک یا دو مشکل پستی وجود داشته باشد اما این تیم فوقالعاده بااستعداد است و لوو فقط باید حرکتش در ریودوژانیرو را تکرار کند تا بهترین بازی را از تیمش بگیرد.
منبع: گاردین
نگاهی به اندیشههای ساوتگیت برای یورو 2020
گریلیش، سوپراستار جدید انگلیس
به نظر میرسد انگلیس در یورو از هر سیستمی که استفاده کند، گریلیش نقشی کلیدی در حملات تیم خواهد داشت؛ ستارهای که در یورو پیراهن مهم شماره 7 را به تن خواهد کرد
مدتی طول کشید تا گرت ساوتگیت، مربی تیم ملی انگلیس، متقاعد شود که جک گریلیش ارزش دعوت شدن به این تیم را دارد. این هافبک آستونویلا حالا از فرصت خود در یورو 2020 استفاده خواهد کرد.
دو بازی دوستانه انگلیس پیش از یورو مقابل اتریش و رومانی در عمل، تمرینی محافظهکارانه بوده است. بسیاری از بازیکنان دارند از مصدومیت به شرایط آرمانی برمیگردند و برخی دیگر هم دیدارهای باشگاهیشان طول کشیده و دیر به تیم ملحق شدهاند. برخی بازیکنان انگلیس هم بهدلیل زانو زدن پیش از مسابقه، از سوی هواداران هو شدند.
ساوتگیت در این دو دیدار از دو ترکیب کاملاً متفاوت استفاده کرد و دو برد یک بر صفر به دست آورد. برد دوم او مقابل رومانی بود و اکنون بازی بعدی انگلیس مقابل کرواسی در گروه D یورو 2020 است. حالا گمانهزمانیهای بسیاری انجام میشود که ساوتگیت چطور تیم تهاجمیاش را میچیند؛ اینکه آیا او از سیستم 1-3-2-4 که در این دو بازی بهکار گرفت استفاده میکند، یا این که به سیستم 3-4-3 که پیشتر آن را ترجیح میداد برمیگردد؟
در هر دو صورت گریلیش بازیکنی مهم برای او خواهد بود. او مقابل رومانی در فاصله 22 دقیقه به پایان مسابقه یک پنالتی گرفت که مارکوس رشفورد آن را گل کرد. گریلیش باعث شد تیبریو کاپوسا، بازیکن تعویضی رومانی رویش خطا کند. نمایش گریلیش عالی نبود، اما او هفتمین بازی ملی خود را پشت سر میگذاشت و در طول مسابقه سرزنده بود و در نهایت هم برد تیمش را رقم زد.
هرچند ساوتگیت حاضر نشد در این دو بازی از بازیکنان چلسی و منچسترسیتی استفاده کند، چراکه آنها دیر به اردوی تیم اضافه شده بودند، اما در هر حال مهم است که گریلیش در هر دو مسابقه در پست شماره 10 و البته با شماره 7 به میدان رفت. انگلیس در نیمه دوم از سیستم 3-4-4 استفاده کرد و فرصتهای بسیاری ایجاد کرد و گریلیش در این نیمه به سمت چپ خط میانی رفت. او البته هنوز کاملاً آماده نیست و تازه سه هفته است که پس از سه ماه مصدومیت به میادین برگشته است.
ساوتگیت گفت: «ما جک را در این دو بازی دیدیم که واقعاً میتواند روند دیدارها را عوض کند. او اینبار از سمت چپ این کار را انجام داد. ما میخواهیم او به شرایط مسابقه برسد.»
این بازیکن 25ساله شماره 7 را به تن میکند که این نشان میدهد چه اهمیتی برای انگلیس پیدا کرده است. در انگلیس رقابت زیادی برای پستهای تهاجمی وجود دارد. مارکوس رشفورد هست، هری کین برمیگردد و رحیم استرلینگ، فیل فودن و بوکایو ساکا هم هستند. گریلیش در دو فصل گذشته بازیکنی بوده که بیشترین خطا در لیگ برتر به روی او انجام شده است. او با رشفورد ترکیب خوبی را ساخته بود، ولی انگلیس در هر حال نیاز به ضربات شروع مجدد داشت تا به گل برسد. آنها یک پنالتی دیرهنگام را هم با ضربه جوردن هندرسون خراب کردند.
انگلیس از جامجهانی گذشته تاکنون 9 گل روی ضربات شروع مجدد زده که از سال 1966 که این آمار محاسبه میشود، بیسابقه بوده است. البته آنها در سال 2021 گزینههای متفاوتی داشتهاند، اما با این حال این ضربات برایشان اهمیت بسیاری دارد. به این ترتیب جیمز وارد-پراوز بخت خوبی دارد که بهعنوان آخرین بازیکن در لیست 26نفره ساوتگیت قرار بگیرد. این هافبک ساوتهمپتون یکشنبه عالی بود و ضربات ایستگاهی و کرنرها را با دقت بسیاری ارسال میکرد؛ هرچند بازیکنان از آنها بهره نمیبردند.
مصدومیت ترنت الکساندر-آرنولد به این معنا بوده که ساوتگیت حالا میتواند یک متخصص ضربات ایستگاهی را به تیم اضافه کند. وارد-پراوز گزینه اصلی حضور در لیست نهایی است. جسی لینگارد و شاید یک مدافع مانند بن وایت یا بن گادفری هم هستند. با این حال چون وارد-پراوز میتواند در پست مدافع راست بازی کند و ساوتگیت در تیم زیر 21سالهها با او کار کرده، گزینه جدی این مربی برای قرار گرفتن در لیست تیم ملی است.
پیش از بازی با رومانی، تعداد قابل توجهی از 6952 تماشاگری که به ورزشگاه آمده بودند، تیمشان را بهدلیل زانو زدن هو کردند. این در حالی است که مربی 50ساله تیم پیش از مسابقه توضیح داده بود که آنها چرا این کار را انجام میدهند. حتی برای آنکه روی مسئولیت اجتماعی بازیکنان تأکید شود، رشفوردر که کمپینهایی برای ارائه غذای رایگان در مدارس و مبارزه با نژادپرستی برگزار کرده، کاپیتان تیم شده بود. او جوانترین کاپیتان انگلیس پس از مایکل اوون مقابل اسلوواکی در سال 2003 بود. با این حال واکنش هواداران به زانو زدن بازیکنان به این معناست که این مشکل تا تورنمنت ادامه خواهد داشت، هرچند ساوتگیت میخواهد به این مسأله فکر نکند و تمرکزش را روی انتخاب مؤثرترین ترکیب بگذارد. او میگوید: «ما میخواهیم تیمی متوازن داشته باشیم. ما میخواهیم بازیکنانی آماده داشته باشیم که به درد بازیهای مختلف بخورند.» به نظر میرسد گریلیش جایگاهی ویژه در ذهن او دارد.
نگاه
بررسی تیمهای بزرگ یورو 2020 توسط مورینیو
اگر پرتغال حذف شودتعجب نمیکنم
ژوزه مورینیو، سرمربی جدید رم که از یک ماه دیگر کارش را در این تیم آغاز خواهد کرد، بهعنوان یکی از کارشناسان یورو 2020 به بررسی تاکتیکها و شانس تیمها در یورو پرداخته است:
ایتالیا
در یورو 2020 نگاه من به عملکرد بازیکنانم در رم، لئوناردو اسپیناتزولا، برایان کریستانته و لورنزو پیگرینی خواهد بود و روی بازیشان تمرکز خواهم داشت. با این حال ایتالیا یک ترکیب خوب از بازیکنان باتجربه و بازیکنانی است که میدانند چگونه باید پیروز شوند. این تیم یکی از قدرتهای جام خواهد بود. روبرتو مانچینی مربی باتجربهای است. او 20 سال در بهترین لیگها در بهترین کشورها مربیگری کرده است، بنابراین او همانطور که در مرحله مقدماتی هم نشان داد کاملاً آماده است. تیم ملی ایتالیا زیر نظر او کلی پیشرفت کرده است. این تیم پر از بازیکنان بااستعداد است ضمن اینکه دانش تاکتیکیشان هم بسیار بالاست. ایتالیا تیمی است که میتواند به شیوههای مختلف بازی کند. روبرتو رویکرد هجومی این تیم را تقویت کرده است اما ذات این تیم تغییر نمیکند و همچنان میداند که چگونه باید رقابت کند و من فکر میکنم این بهترین قابلیت یک تیم است. پیدا کردن نقطه ضعف در ایتالیا کار سختی است. به نظر من این تیم تا مرحله نیمهنهایی صعود میکند.
بلژیک
بلژیک تیمی قوی و پر از بازیکنان خوب است. در این تیم کوین دبروین بازیکنی فوقالعاده است و یوری تیلمان هم پیشرفتش تحسینبرانگیز بوده است. این تیم خلاقیت بالایی دارد و در خط حملهاش هم بازیکنی مانند روملو لوکاکو است که در دو سال حضورش در اینتر پیشرفتی باور نکردنی داشته است. اعضای تیم ملی بلژیک سالهاست که دارند در کنار هم بازی میکنند و کلی تجربه به دست آوردهاند. روبرتو مارتینس هم مربی خوبی است. او چند سال از عمرش را صرف توسعه تیم و القای یک شیوه خاص از بازی کرده که مطابق توانایی و قابلیتهای بازیکنانش است. به نظر من امسال بلژیک میتواند دست به کاری خاص بزند و منظورم از خاص هم چیزی فراتر از صعودش به مرحله نیمهنهایی جامجهانی 2018 است. با این حال من فکر میکنم اگر آنها الان قهرمان نشوند شاید دیگر هرگز چنین فرصتی را به دست نیاورند چراکه بسیاری از بازیکنانشان در اوج هستند. پس این تیم توانایی قهرمان شدن را دارد.
فرانسه
فرانسه آنقدر بازیکن تراز اول دارد که میتواند با تیم A، B و C به میدان برود. وقتی شما در تیمتان بازیکنی مانند کیلیان امباپه را دارید، آنوقت قهرمانی نباید خیلی برایتان سخت باشد. او اما تنها یکی از آن بازیکنانی است که میتوانند یکتنه سرنوشت یک بازی را تغییر دهند و وحشت به جان تیم حریف بیندازند. امباپه هرچه در توان دارد خواهد گذاشت تا ثابت کند بعد از لیونل مسی و کریستیانو رونالدو او بهترین بازیکن بعدی جهان است. سرمربی تیم دیدیه دشان هم میداند چه میخواهد. آنها قهرمان جامجهانی هستند و دوره قبلی یورو هم نایبقهرمان شدند. به نظر من برای این تیم هر چیزی جز فینالیست شدن، هیچ دستاوردی محسوب نمیشود. من فکر نمیکنم دشان تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار بگیرد و فکر میکنم او دقیقاً چیزی که میخواهد را میداند. فرانسه باید قهرمان شود وگرنه یک یوروی ناموفق را تجربه کرده است.
پرتغال
روبن دیاس در حال حاضر بهترین مدافع میانی دنیاست. او با رفتن به منچسترسیتی در لیگ برتر، دارد به سطحی متفاوت از دانش فوتبال دست پیدا میکند. او یک مدافع میانی استثنایی است که در کنارش پپه 38ساله با کولهباری از تجربه را خواهد داشت. آنها میتوانند نقطه قوت پرتغالی باشند که کلی بازیکن بااستعداد هم در خط حملهاش دارد. البته کریستیانو رونالدو هم دیگر یک پسربچه نیست و شاید این آخرین حضورش در جام ملتهای اروپا باشد. بعد از قهرمان شدن در یورو 2016، من باور دارم او هر کاری بتواند انجام خواهد داد تا بار دیگر این افتخار را تجربه کند. فرناندو سانتوس سرمربی تیم هم به نظرم یک گزینه درست برای هدایت تیم است که درست همان جایی که باید باشد قرار گرفته است. او آدمی بسیار باثبات، آرام و تطبیقپذیر است و همه بازیکنانش را هم بهخوبی میشناسد. با نگه داشتن کریستیانو، پپه و روی پاتریشیو در کنار ژوائو موتینیو، سانتوس ساختار بازیکنان باتجربهاش را حفظ کرده است. با این حال گروهی که پرتغال در آن قرار گرفته آنقدر سخت است که اگر به من بگویید پرتغال از آن حذف خواهد شد تعجب نخواهم کرد. ما باید در فرانسه مقابل فرانسه و در آلمان برابر آلمان و در مجارستان مقابل مجارستان بازی کنیم. پس این شرایطی باور نکردنی است اما اگر میخواهیم صعود کنیم و تا ایستگاه پایانی ادامه دهیم، باید این بازیها را ببریم.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو