عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6652 /
۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۷ آذر
|
پلیس آرژانتین همچنان پیگیر است
مارادونا مرده اما داستان مرگ او زنده است
جنجال بر سر مرگ دیهگو مارادونا همچنان ادامه دارد و پلیس از چند نفر در این زمینه بازجویی کرده است. پیشتر گفته شد، برخی افراد متهم هستند که به صورت غیرمستقیم در مرگ او نقش داشتهاند، بهویژه که خبر رسیده که او چند روز پیش از مرگش به زمین خورده اما کسی او را به بیمارستان نبرده است. حالا در آخرین اقدام، پلیس برادر حسابدار شخصی دیهگو مارادونا را بازداشت کرده است. مأموران به خانه او حمله کرده و مدارک و حتی موبایل او را هم ضبط کردهاند.
ماکسیمیلیانو برادر آندرهآ تریمارچی، حسابدار مارادونا است. منابع نزدیک به پرونده گفتهاند که شواهد جدیدی از خانهای پیدا شده که مارادونا پس از عمل جراحی مغزش در آن سکونت داشته است.
تصویری از ماکسیمیلیانو در کنار مارادونا منتشر شده که در آن یک کلاه مکزیکی بزرگ بر سر دارد.
یک منبع نزدیک به ماجرا گفته است: «اهمیت توقیف موبایل او در این است که ممکن است اطلاعات ارزشمندی برای این پرونده در اختیار ما قرار دهد.»
تریمارچی به عنوان راننده آگوستینا کاساچوف کار میکرده است. کاساچوف روانشناسی است که در تیم مراقبت از مارادونا حضور داشت. مارادونا پس از مرخص شدن از بیمارستان، در خانهای در شمال بوئنوس آیرس زندگی میکرد و کاساچوف در کنار یک تیم از او مراقبت میکرد. خانه و دفتر کاساچوف هم از سوی پلیس بازرسی شده است. آنها این احتمال را میدهند که از مارادونا پس از ترخیص از بیمارستان بهخوبی مراقبت نشده باشد و مرگ او هم به همین دلیل باشد.
خانه دکتر لئوپولدو لوکه، پزشک شخصی مارادونا هم بازرسی شده و کامپیوتر و موبایل او هم گرفته شده است. او پس از آن، در نشستی خبری که با عجله ترتیب داده شده بود حضور یافت و اشکریزان گفت: «اگر من مسئول چیزی درباره دیهگو بوده باشم، آن چیز عشق و مراقبت از دیهگو بوده و تلاش برای بهبود کیفیت زندگیاش و افزایش طول عمرش.» او همچنین گفت که مارادونا بهشدت کنترلناپذیر و از پزشکان متنفر بود اما با این حال، رابطهای صمیمی با او داشت.
این پزشک همچنین گفته که مراقبت روزانه از مارادونا پس از مرخصیاش از بیمارستان مسئولیت او نبوده است: «من خودم را بابت چیزی مقصر نمیدانم. اتفاقاتی که دارد میافتد بسیار نامنصفانه است. یک نفر دارد تلاش میکند مقصری پیدا کند اما من فردی را مقصر نمیبینم. ما همه نهایت تلاش خود را انجام دادیم.»
از سوی دیگر، پرستاری که از مارادونا مراقبت میکرد گفته که مجبورش کردهاند درباره چکاپ کردن این اسطوره فوتبال در سه ساعت قبل از مرگش دروغ بگوید. رودولفو باکه، وکیل این پرستار هم گفته که مارادونا یک هفته پیش از مرگش، به زمین افتاده و سرش به جایی برخورد کرده است اما در هر حال او را برای معاینه نبردهاند: «سر او ضربه خورد اما او را به بیمارستان نبردند تا اسکن بگیرند. او را به هیچجا نبردند. ضربهای که به او وارد شد، شدید نبود اما در هر حال باید معاینه میشد. مارادونا گفت که سمت راست سرش به زمین برخورد کرده است، در حالی که پیش از آن، عمل جراحی روی سمت چپ مغزش انجام شده بود. او را از جایش بلند کردند و به جایی نبردند.»
باکه همچنین گفته که ضربان قلب مارادونا در روزهای پیش از مرگ بالا رفته بوده و به 115 ضربان در دقیقه هم رسیده بوده است اما هیچ کاری برای او انجام نشده است.
دیهگو در 60سالگی به دلیل مشکل قلبی درگذشت و مرگ او باعث غم و اندوه فراوانی در سراسر دنیا شد. همچنین دعوای بزرگی بر سر به ارث بردن ثروت چند میلیون دلاری او شکل گرفته است. او اعلام کرده که پنج فرزند دارد اما چند نفر دیگر، مانند سانتیاگو لارا و ماگالی گیل، گفتهاند که مارادونا پدرشان است.
منبع: سان
نگاهی به فعالیت مورینیو در اینستاگرام
آقای اینفلوئنسر
مورینیو معمولاً گوشیاش را به هر یک از اعضای کادر مربیگری تاتنهام یا کارکنان باشگاه که نزدیکش باشند، میدهد و از آنها میخواهد که از او عکس بگیرند
گزارش
روری اسمیت
موضوع به خودی خود چندان جذاب به نظر نمیرسد. یک ویدئوی 15 ثانیهای از مردی که در حال برق انداختن کفشهایش است. یک عکس از لحظهای که گوشیاش را در برف چک میکند، یا در اتوبوس نشسته یا در حال خوردن پاپ کورن است.
در واقع اجرای آن هم چندان چنگی به دل نمیزند. غالباً زاویه درستی انتخاب نشده است. به ندرت پیش میآید که چارچوبکار کامل باشد. تفکر قابل توجهی پشت آن نیست. بعد از چند لحظه، یک منتقد تیزبین به سرعت متوجه میشود که روی موضوع واحدی تمرکز نشده است.
همه این اشکالات جزئی اما مانع از شکلگیری غیرمحتملترین تحول سال نشده است: تبدیل شدن ژوزه مورینیو به یک پدیده واقعی در اینستاگرام.
البته جای تعجب نیست که در 10 ماهی که مورینیو، مربی تاتنهام هاتسپر، اکانت خود را از نو فعال کرده- و به خصوص در شش ماهی که گویا یادش آمده اصلاً چنین چیزی دارد- توانسته یک و نیم میلیون فالوئر به دست آورد. به هر حال، او یکی از جذابترین و مشهورترین چهرههای فوتبال جهان در دو دهه اخیر بوده است.
اما این چیزی نیست که باعث شده اکانت او شاخص شود. در ظاهر، مورینیو نباید چندان با اینستاگرام همخوانی و تطابق داشته باشد. او 57ساله است و به هیچ وجه نمیتوان فرزند دوران دیجیتالش دانست. هرگز علاقه خاصی به شبکههای اجتماعی نشان نداده؛ در واقع، همانطور که پل پوگبا در دوران مربیگری او در منچستریونایتد فاش کرد، او این چیزها را مزخرف و بیفایده میدانست اگر قبول کنیم اصلاً به آن فکر میکرده.
مورینیو هیچوقت هم علاقهای نشان نداده به اینکه مردم از زندگیاش، چه حرفهای و چه شخصی، سر دربیاورند. او گفته وقتگذرانی قبلیاش در اینستاگرام، وقتی در یونایتد بوده، برای به دست آوردن دل اسپانسرها بوده. دو سال در آن ماند، نامنظم و بااکراه تا اینکه اردیبهشت دو سال قبل اکانتش را حذف کرد. دوستانش میگفتند از آن خسته شده بود.
در سال اولش در تاتنهام هم از سماجت و پشتکار دست اندرکارانی که برای ساخت نسخه تاتنهام «همه یا هیچ» در سری مستند «آمازون پرایم» تلاش میکردند، به تنگ آمده بود. یک بار گفت: «فقط وقتی دستشویی میروم با من نمیآیند». وقتی فیلمبردار و تهیه کنندهها میرفتند، خوشحال میشد چون دوست نداشت کسی از کارش باخبر باشد.
حالا اما مورینیو پای ثابت اینستاگرام شده است. در چهار ماه اول دوباره فعال کردن اکانتش پنج، شش پست گذاشت که همه جز یکی برای اسپانسرها بود اما از خرداد او بیشتر و بیشتر از آن استفاده میکند و با اثرگذاری بالاتر. از 65 پستش تا روز دوشنبه این هفته، فقط 12 تا با اهداف مالی بوده. هشت تای دیگر احتمالاً عکسهایی هستند که عکاسهای حرفهای گرفتهاند و برای اکانتش به کار رفته. پنج تا هم به چیزهایی اختصاص یافته که به حس و عاطفه او مربوط است به خصوص برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد.
بقیه شامل 14 ویدئو و 26 عکس شخصی هستند که توسط خود مورینیو یا به خواست او گرفته شدهاند. او معمولاً گوشیاش را به هر یک از اعضای کادر مربیگری اسپرز یا کارکنان باشگاه که نزدیکش باشند، میدهد و از آنها میخواهد که برایش عکس بگیرند.
اگرچه او میگوید اسپانسرها خواستهاند دوباره به اینستاگرام بیاید -آنها احساس میکردند وقتی من چند سال قبل اکانتم را بستم چند میلیون نفر فالوئر از این تصمیم راضی نبودند- این کار را به خاطر آنها هم نکرده. او همچنین به درخواست باشگاه، فعالیتش را از سر نگرفته است.
خودش میگوید آمده تا «درِ جهانش را به روی جهان باز کند.» مشاوری که پیش از این سابقه کار با مورینیو را داشته، گفته بعد از پخش مستند آمازون، درک یک نکته او را مجاب کرد، اینکه واقعیت روزمره او حداقل به اندازه رفتارش کنار زمین یا تصمیمات تاکتیکیاش برای مردم جذابیت دارد.
مورینیو طرفدار فرمول یک است، یکی از اولین ویدئوهایش نشان میدهد در کنار کادر فنیاش در حال تماشای یک مسابقه گرندپری است در حالی که اطرافیانش به اندازه او علاقه نشان نمیدهند. خودش میگوید: «خیلی دوست دارم درباره یک تیم بزرگ، رانندههایش، رئیسش و کارهایش بیشتر بدانم. مردم هم دوست دارند چیزهای پنهان یک شخصیت حقیقی یا حقوقی را ببینند، چیزهایی که معمولاً نمیبینند.»
برای همین اکانت مورینیو اتفاقات معمولی نه تنها دنیای او-در دفترش در حال آنالیز جلسه تمرین یا تصویری از رختکن تاتنهام که برای خیلیها کاملاً خصوصی به حساب میآید- بلکه ذهن او را به تصویر میکشد.
کپشنهایی در تحسین بازیکنان دارد: «بازیکنان طراز اول در خدمت تیم هستند». درباره هری کین یا انتقاد از کل تیم: «امیدوارم همه کسانی که در این اتوبوس هستند، مثل من ناراحت باشند».
البته مورینیو، مورینیو است و گاهی به هر چیزی که از آن خوشش نیاید، میتازد از جمله کارهای خسته کنندهای که در اثر شیوع ویروس کرونا باید انجام دهند.
او از اینستاگرام استفاده میکند تا جشن بگیرد و دلخور شود، تا سرزنش کند و زیر فشار بگذارد و همه اینها را با صداقت و صراحت مخصوص خودش انجام میدهد. اینکه آیا خوشایند است، کاری هنری است یا مهارت فنی لازم را دارد اهمیتی ندارد مهم این است که اثرگذار است.
لوسی گرین، مؤسس شرکت مشاورهای «لایت یرز» که با برندها در استراتژیهای دیجیتال همکاری میکند، میگوید: «نسلی که از سنین خیلی پایین به اینترنت دسترسی داشته، خیلی برای خلاقیت و جذابیت ارزش قائل است. برای کسانی که کمی از آنها سن بیشتری دارند، اینستاگرام را بخشی از زندگی میدانند اما اینفلوئنسرهای مسنتر ترجیح میدهند واقعی باشند و نگرانی کمتری نسبت به اینکه اتوکشیده باشند یا برند شخصی خود را تبلیغ کنند، از خود نشان میدهند. مورینیو خیلی با حوصله عمل میکند. پستهای او جذابیت خاصی ندارند و تصور میشود چندان مورد استقبال قرار نمیگیرند اما واقعیت کاملاً برعکس است. او محبوبیت زیادی در بین نسل قدیمیتر و بخصوص مردان به دست آورده است. جوانان و کمی هم میانسالها اینستاگرام را ماشین مصرف میدانند اما کاربران مسنتر از آن به عنوان جایی برای ارتباط با مخاطبان و تبادل ایدهها استفاده میکنند.»
مورینیو البته چندان به دنبال ارتباط نیست. او تنها 13 نفر را فالو میکند که بیشتر اکانت رسمی اسپانسرهایش هستند همینطور چند نفر از اعضای خانوادهاش و یکی که کمی عجیب است، دیوید آتنبورو، طبیعتگرا. هیچیک هم از بازیکنان او نیستند، گذشته یا حال. به گفته گرین، اکانت مورینیو نمونه آشکار اینستاگرام به مثابه یک نگاه روزانه است، یک نگاه ناب و بیخدشه؛ نه فقط وقتی شاد است که وقتی غمگین است، پست میگذارد.
اکانت مورینیو از ادا اطوارهای مرسوم خالی است، مثل شنهای طلایی شده با نور خورشید، آسمان آبی درخشان با کپشن «امروز در دفتر». تنها یک عکس تعطیلاتی دارد که به دلفینی زل زده است. تصاویر و فیلمهایی که انتخاب میکند برای آراستن زندگیاش نیست، بلکه آن را همانطور که هست، به تصویر میکشد.
مورینیو هنوز هم کار با شبکههای اجتماعی را آسان نمیداند: «من آدم اینستاگرام نیستم» هرچند شاید باشد. او دو دهه اخیر را با دقت سپری کرده در حالی که تلاش میکرده با در نظرگرفتن نکات بسیار برای خود تصویر مقبولی بسازد. گام منطقی بعدی اینستاگرام است که میتواند تصویرش را روتوش کند. خودش هم از این پیشرفت لذت میبرد.
گرین در بررسی اکانت مورینیو شگفتزده میشود از اینکه دوستان، همکاران و اقوامی را میبیند که پستهای او را لایک کردهاند. مردی که پاپ کورن میخورد یا در اتوبوس نشسته هیچ جذابیت هنری یا تجاری ندارد اما آنها مورینیو را دوست دارند: قهرمان لیگ قهرمانان، قهرمان لیگ برتر و اینفلوئنسر اینستاگرام.
منبع: نیویورک تایمز
داستان دیوید سیمن از توصیههای ونگر:
غذایت را بیشتر بجو!
دیوید سیمن، اسطوره باشگاه آرسنال فاش کرد آرسن ونگر در بدو ورود به این باشگاه، شیوه جویدن غذا را متحول کرده است!
مربی فرانسوی که قبل از آمدن به شمال لندن در موناکو و ناگویا گرامپوس ایت مربیگری کرده بود، در سال 1996 که مربی آرسنال شد، چهرهای تقریباً ناشناخته بود. او که به خاطر کارهای فوقالعاده و نگاه تحلیلیاش به فوتبال لقب «پروفسور» را به خود اختصاص داده، خیلی زود مورد قبول بازیکنان، هواداران و رسانهها قرار گرفت.
متدهای او، آرسنال و در نگاهی کلیتر فوتبال انگلیس را تغییر داد و او توانست در سال 1998 قهرمانی دوگانه را به دست آورد و تیم او در سال 2004 بدون شکست قهرمان لیگ برتر شد، رکوردی که هنوز دست نخورده باقی مانده است. او در نهایت در سال 2018 بعد از 22 سال و کسب 10 قهرمانی در آرسنال از این تیم جدا شد در حالی که عامل اصلی پیشرفت باشگاه و همچنین ساختن استادیوم امارات بود.
در حالی که مشهور است ونگر در شیوه خوردن و آشامیدن بازیکنان تغییرات اساسی ایجاد کرد، همینطور در سبک تمرین بازیکنان، خواب آنها و تفکراتشان راجع به فوتبال اما کمتر کسی میداند او به بازیکنانش گفته غذا را بیشتر در دهانشان بجوند.
سیمن که بیش از 500 بازی برای آرسنال انجام داد و 9 جام با این تیم برد، گفت: «وقتی آرسن به تیم آمد، ما به سبک کاملاً متفاوتی بازی میکردیم. شیوه تمرین ما هم فرق داشت اما همه چیز تغییر کرد. حتی اینکه چطور غذا بخوریم هم عوض شد. او از ما میخواست غذا را بیشتر در دهانمان بجویم و میگفت: «بجوید تا برنده شوید». او بهترین بود، او درخشان بود.»
ری پارلر همتیمی سیمن هم گفته این کار به هضم بهتر غذا کمک میکند: «وقتی شما گرسنه هستید، غذا را میبلعید و این زمان بیشتری برای هضم میبرد. راستش بچهها همدیگر را به این کار تشویق میکردند و به هم میگفتند: طولانیتر بجوید، طولانیتر بجوید.»
دورتموند کلوپ جدیدش را پیدا کرده است؟
گام امیدبخش ترزیچ
شروع دورتموند با جانشین سرمربی اخراجیاش امیدوار کننده بود. تنها دو روز پس از اخراج لوسین فاوره به خاطر باخت خانگی شرمآور 5 بر یک مقابل اشتوتگارت، این تیم با جانشین او ادین ترزیچ، اولین پیروزیاش را با نتیجه 2 بر یک در خانه وردربرمن کسب کرد: «خوشحالم، آسودهخاطر و خسته. اما مطمئنم که فقط من چنین وضعیتی ندارم و تصور میکنم که در راه بازگشت به دورتموند، در اتوبوس تیم به جز من چند نفر دیگر هم خواهند خوابید.»
بعد از دو روز پرهیاهو و پرتنش در اردوی دورتموندیها که حاصل شوک اخراج فاوره بود، او توانست آرامشی نسبی را به وستفالن برگرداند. پیروزی دورتموند در برمن از آن مدل بردهایی بود که تیمهای خوب حتی زمانی که بهترین بازیهایشان را ارائه نمیکنند، کسب میکنند و با همه خفیف بودنش اوضاع و احوال دورتموندیها را بهبود بخشید اما آیا ترزیچ از عهده این مسئولیت سنگین برمیآید و تا پایان فصل دوام میآورد؟
باید اعتراف کرد این سؤال بارها و بارها و حتی تا همین امروز هم در ذهن هواداران دورتموند مرور شده است: «آیا کسی پیدا میشود که بتواند انتظاراتی که یورگن کلوپ برای آنها به وجود آورد را برآورده کند؟» وقتی او سال 2015 از دورتموند جدا شد، جای خالیاش بزرگتر از آن بود که هر کسی بتواند پر کند. بدون شک در میان جانشینانش توماس توخل نزدیکترین گزینه بود و با قهرمانی در جام حذفی هم توانست این موضوع را ثابت کند. اما ارتکاب یک اشتباه ناشیانه در روابط پرتنشاش با هانس یواخیم واتسکه، مدیر اجرایی باشگاه حکم اخراج او را صادر کرد. بعد از او نه پیتر اشتوگر و نه پیتر بوش هیچ کدام حتی نزدیک او هم نبودند.
فاوره نفر بعدی بود که با خودش به دورتموند ثبات و موفقیتهایی نسبی آورد اما هرگز نتوانست چیزی بزرگتر از قهرمانی سوپرجام به زنبورها بدهد. از طرف دیگر خونسردی بیش از اندازه او هم باعث شد که هرگز نتواند آنطور که باید و شاید نزد هواداران دورتموند به گزینهای محبوب تبدیل شود. حالا اما او هم رفته و دستیارش ادین ترزیچ قرار است تا تابستان دورتموند را هدایت کند. تصمیم جسورانه دورتموند برای سپردن سکان این تیم به یک مربی نسبتاً جوان که به غیر از اعضای باشگاه سایرین شناخت چندانی از او ندارند، قابل تحسین است. هرچه نباشد او هیچ تجربه کاریای به عنوان سرمربی ندارد. البته کلوپ هم سال 2008 زمانی که از ماینتس به منطقه روهر رفت، شرایطی مشابه داشت اما وقتی نام دورتموند به میان میآید شما انتظار دارید که باشگاهی در این حد و اندازه دنبال یک نام باتجربه و امتحان پس داده برود و ترزیچ این ویژگیها را ندارد.
گزینهای مناسب؟
با همه انتقاداتی که از تصمیم دورتموند برای اعتماد به یک مربی تازهکار شده است، انتخاب او ممکن است آنقدرها هم بد نباشد. اول از همه اینکه او برخلاف فاوره - کسی که متخصص بیان حرفهای کسلکننده در نشستهای خبری بود - در اولین نشست خبری پس از بازیاش به عنوان سرمربی دورتموند حرفهایی زد که احتمالاً باید به دل بسیاری از هواداران این تیم نشسته باشد. در وابستگی احساسی او به این باشگاه جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست. او گفت: « من محصول باشگاه بوروسیا دورتموند هستم. اهل این منطقه هستم و سالهاست که طرفدار این تیم هستم.»
در حقیقت ترزیچ اهل شهر مندن است که در حدود 45 دقیقه با دورتموند فاصله دارد. پس علاقه او به دورتموند طبیعی و خالص است. اما ارتباط و وابستگی او به این باشگاه بیشتر از علاقه و وابستگی است که یک شهروند دورتموندی صرفاً به خاطر تعصب نسبت به تیم شهرش دارد. او زمانی که کلوپ سرمربی دورتموند بود - در فاصله سالهای 2010 تا 2013 - برای این تیم به عنوان استعدادیاب و مربی تیم جوانان کار میکرد. بعد از آن، ترزیچ این فرصت را پیدا کرد تا به عنوان دستیار در کنار هموطن کروات خود، اسلاون بیلیچ در تیم بشیکتاش تجربه کسب کند و حتی او را در تیم وستهم هم همراه کرد. او اما سال 2018 به دورتموند برگشت تا دستیار فاوره شود. به همین دلیل دورتموندیها و نه فقط هواداران بلکه مسئولان این باشگاه علاقه خاصی به او دارند چون میدانند که عشقش به این تیم خالص است. میشاییل زورک مدیر ورزشی باشگاه دورتموند روز دوشنبه خطاب به ترزیچ میگوید: «یادم هست که آمدی و به من گفتی که از خارج پیشنهاد داری و از ما خواستی که اجازه بدهیم بروی. خب ما هم نمیخواستیم مانعت شویم اما خب بعداً تو را برگرداندیم و فهمیدیم که چه نخبهای هستی.» او ادامه داد: «ترزیچ واقعاً آدم خوبی است، کسی که میان عقل و احساساتش توازن مناسبی وجود دارد».
پیشینهای در کلاس جهانی
سوای سابقه کاری و علاقه و تعصبش نسبت به دورتموند، انتصاب ترزیچ به خاطر پیشینه تاریخیاش هم تصمیم درستی بود. او فرزند گاستاربیتر از یوگسلاوی سابق است و به نظر میرسد با وجهه کاری زردومشکیها هم تناسب دارد. انعطافپذیری او برای تغییر نقش چند باره از سرمربیگری به کمک مربی هم روی او هیچ تأثیر منفی نگذاشته است. برای او چیزی که اهمیت دارد، داشتن تعامل مناسب با بازیکنان است.
دورتموند تا این مقطع از فصل پرفراز و نشیب بوده است و مخصوصاً از زمانی که ارلینگ هالند را به خاطر مصدومیت از دست داده، در فاز هجومی هم به طرز محسوسی افت کرده است. اما سبک فوتبالی که ترزیچ میخواهد از الان تا پایان فصل در دورتموند پیاده کند، بسیاری از هواداران این تیم را به آینده خوشبین کرده است.
او میگوید: «دو راه هست که شما بتوانید یک مسابقه فوتبال را ببرید. اینکه یک گل کمتر از حریف بخورید یا اینکه یک گل بیشتر از حریف بزنید و من دوست دارم تیمم جزو تیمهایی باشد که در دسته دوم قرار میگیرند.» تئوری ترزیچ در اولین بازیاش به عنوان سرمربی در خانه وردربرمن محقق شد و او اولین بازیاش را با یک گل زده بیشتر نسبت به حریف برد. با این حال هنوز آزمونهای زیاد و سختتری پیش روی زنبورها خواهد بود و باید دید که در بازیهای بعدی هم او خواهد توانست این تفکر را به بازیکنانش القا کند.
منبع: دویچه ووله
تمدید قرارداد ستاره میلواکی باکس
جیانیس گرانترین بازیکن تاریخ NBA شد
جیانیس آنتتوکومپو، ستاره میلواکیباکس، قراردادش را با این تیم تمدید کرده است. قرارداد جدید او 2/228 میلیون دلار ارزش دارد و از این نظر در تاریخ NBA بیهمتاست. این بسکتبالیست 26ساله که دو بار بهترین بازیکن سال NBA شده، قراردادی پنجساله امضا کرده است. پرارزشترین قرارداد قبلی متعلق به جیمز هاردن، گارد هیوستن راکتس به ارزش 228 میلیون دلار بود. اگر او پیشنهاد باشگاهش را رد میکرد، در تابستان پیش رو بازیکن آزاد میشد و مشهورترین ستارهای میشد که از سال 2016 تاکنون آزاد شده است. در آن سال، کوین دورانت بازیکن آزاد شده بود.
جیانیس در این فصل سومین بازیکن تاریخ NBA شد که در یک فصل عناوین پرارزشترین بازیکن و بهترین بازیکن دفاعی را از آن خود کرده است. مایکل جوردن و حکیم اولاجووان بازیکنان قبلی بودند. او همچنین رکورد بیشترین امتیاز و ریباند خود را با میانگین 29/5 امتیاز و 13/6 ریباند شکست. او 5/6 پاس گل در هر بازی داد و نمره کارآییاش هم 31/9 بود، که بالاترین میزان در تاریخ NBA است.
جیانیس در بیانیهای پس از امضای قرارداد گفت: «این لحظهای بزرگ برای من و خانوادهام است و من میخواهم از سازمان باکس تشکر کنم که به ما باور داشت. من هشت سال پیش فرصت را دریافتم و حالا امضای چنین قراردادی باورنکردنی است.» میلواکی باکس در دو فصل اخیر NBA بهترین رکوردها را داشته است اما نتوانسته قهرمان شود. آنها در سال 2019، در فینال کنفرانس شرق دو بر صفر از تورنتو رپتورز پیش افتادند اما چهار شکست پیاپی را مقابل این تیم تجربه کردند و کنار رفتند. این فصل آنها به فینال کنفرانس هم نرسیدند و مقابل میامی هیت در نیمهنهایی حباب اورلاندو، در پنج مسابقه شکست خوردند. باکس در هفت سال حضور جیانیس تنها یک بار به فینال کنفرانس راه یافته است و از سال 1974 هم به فینال کلی NBA نیافته است. در آن هنگام کریم عبدالجبار در این تیم حضور داشت. عبدالجبار که آنها را در سال 1971 به تنها عنوان قهرمانیشان رساند، پیشتر گفته بود: «به نظرم جیانیس باید به صدای قلبش گوش کند و تصمیمی بگیرد که متناسب با چیزهایی باشد که برای او و زندگی حرفهایاش مهم است.»
جیانیس در سال 2013 بازیکنی گمنام بود. او در یونان متولد شده و پدر و مادری نیجریهای دارد و پیش از پیوستن به میلواکی، در دسته دوم یونان بازی میکرد. او در اولین فصل حضورش در NBA تنها 6/8 امتیاز در هر مسابقه کسب کرد و تنها در 23 بازی در ترکیب ثابت به میدان رفت اما او در فصل سومش به میانگین 16/9 امتیاز در هر بازی رسید و جایزه بیشترین پیشرفت را از آن خود کرد. سال بعد، او برای اولین بار در ترکیب تیم منتخب فصل قرار گرفت و بعد از آن سه بار دیگر هم این اتفاق برایش رقم خورد. میلواکی در پنج فصل نخست حضور جیانیس سه بار به پلیآف راه یافت اما در هر بار در دور اول پلیآف حذف شد. در فصل 19-2018، جیانیس بهترین بازیکن لیگ شد و اولین بازیکن باکس پس از عبدالجبار شد که این عنوان را به دست میآورد. باکس با او اولین پیروزیاش در پلیآف از سال 2001 به این سو را کسب کرد.
او در هر فصل آمارش را بهتر کرده است و فصل گذشته هم به 29/5 امتیاز در هر بازی رسید و اولین بازیکن پس از ویلت چمبرلن شد که از میانگین 29 امتیاز، 13 ریباند و 5 پاس گل در طول یک فصل عبور میکند اما تمرکز او روی قهرمانی بود که به دست نیامد. او گفت: «ساده است. باید هر فصل بهتر از فصل گذشته عمل کنید. اگر به دستاوردی که میخواستید نرسیدید، باید بهتر شوید.»
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو