|
مهاجرانی: مربیان باشگاهها انتظار دارند که من برای آنها بازیکن بسازم
مهاجرانی در حالی که سیگار چاق میکند با صدای بلند میگوید: آقایان فقط میخواهند نیش بزنند. بخدا، به علی و به جان بچههایم اگر آنها قصد همفکری و کمک داشته باشند روی چشم من جا دارند. شما را بخدا ببینید چگونه خرده میگیرند؟ میگویند بازیکنان در اردوی تیم ملی افت میکنند و روحیه آنها خراب میشود و دیگر بدرد تیم نمیخورند. مگر نه اینکه ما یکعده را به اردو دعوت میکنیم و بعد تعداد مشخصی را که لازم است نگهمیداریم. در حالیکه تیم باشگاهی سی و دو بازیکن دارد و در تمام طول سال فقط با یکعده بخصوص وارد زمین میشود و در موارد بسیار نادر از بازیکنان دیگر استفاده میکند. آن هم در صورتی است که یارشان صدمه ببیند و یا دو اخطاره باشد. آیا ان ۱۵ بازیکن بقیه که در تمام طول سال شاید در دو دیدار رسمی شرکت نکنند، روحیهشام خراب نمیشود و بقول خودشان ضایع نمیگردد؟ من نمیدانم آنها چه انتظاری از من دارند؟ انها میخواهند بازیکن در تیم ملی پرورانده شود در حالیکه این باشگاهها هستند که باید به تیم ملی خوراک بدهند. در عرض سال بازیکن ده ماه در تیم باشگاهیش زیر نظر باشگاه بسر میبرد و فقط یک ماه و شاید کمی بیشتر با تیم ملی است. آنها متوقع هستند که بازیکن تمام انچه را که نمیداند و چیزهایی را که باید بداند در عرض یکماه فرا بگیرد. باورکنید وقتی...
باورکنید وقتی سردبیر این اسلاید را روی میزم گذاشت تا شرحش را بنویسم برای لحظاتی در افکار خود شدم تا بیاد آورم این دیگر کیست؟ و خیلی دقت کردم تا صاحب عکس را شناختم. او حسن نظری بدون موی سر و ریش و سبیل است که قطعا شناختنش در وهله اول برای شما هم زحمت دارد. او را تا دو سال دیگر هم با همین قیافه خواهید دیدی چون از هفته گذشته به سربازی رفته. |
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|