داور دقیق!
«کلایو توماس» داور نامدار ولزی، پایبندی بسیار زیادی به قانون داشت و به همین دلیل نیز لقب «کتاب قانون» را با افتخار یدک میکشید. او در دیدار میان تیمهای ملی سوئد و برزیل در رقابتهای جام جهانی 1978 اما در عجیبترین زمان ممکن در سوتِ خود دمید و یک تصمیم جنجالی گرفت، تصمیمی که جنجال بسیاری بر پا کرد. ماجرا از این قرار بود که در حالی که مسابقه با نتیجه یک بر یک پیگیری میشد، «زیکو» ستاره آن روزهای سلسائو موفق شد کرنر ارسالی توسط «نلینیو» را در دقیقه 91 با یک ضربه دقیق به گل برتری تیمش تبدیل کند.
با این وجود توماس در حالی که توپ روی هوا قرار داشت، سوت خود را به صدا درآورده بود. او تشخیص داد که وقتهای اضافه به پایان رسیده و مسابقه باید در همان لحظه به پایان برسد! کلایو حتی منتظر تماشای توپ ارسالی نیز نماند!
جالب اینکه مسئولانِ وقتِ فیفا بلافاصله توماس را از ادامه قضاوت در جام جهانی محروم کردند و به خانه فرستادند. توماس هرگز از تصمیم خود ابراز پشیمانی و ندامت نکرد و مدعی شد زیکو چهار دهم ثانیه دیر به توپ ضربه زد!
در آن زمان برخی مدعی شدند که داور ولزی از یک سازمان شرطبندی، مبلغ بسیار هنگفتی را رشوه گرفته است. این ادعا هیچگاه به اثبات نرسید و البته هرگز از سوی افراد نزدیک به توماس نیز تکذیب نشد!
دوپینگ مارادونا
کسانی که خوشحالی پس از گل «دیگو مارادونا» به تیم ملی یونان را دیده بودند، از اخراجش از جام جهانی 1994 تعجب نکردند! قاب ثبت شده از چشمان او پس از گلزنی در نخستین دیدارِ آلبیسلسته در بزرگترین فستیوال فوتبالِ جهان -که با پیروزی 4 بر صفر آرژانتین همراه شد- توجه همگان را به خود جلب کرد؛ چشمانی گرد و از حدقه بیرون زده که سیمای الدیگو را دستخوش تغییر عجیبی کرده بود. قابی که سؤالاتِ بیپاسخِ زیادی در ذهن هواداران و مسئولان ایجاد کرد، معماهایی که همگی پس از دیدار تیم ملی آرژانتین و نیجریه حل شدند.
پس از این دیدار، مارادونا که پانزده ماه محرومیت به دلیل مصرف کوکائین را پشت سر گذاشته بود، تست دوپینگ داد. جواب؟ مثبت! اسطوره آرژانتینی ادعا کرد که نمیدانسته «افدرین» مادهای ممنوعه است و مربیاش به او نوشیدنی اشتباه داده. فیفا اما توجیه و بهانههای مارادونا را نپذیرفت و او را از جام جهانی اخراج و روانه آرژانتین کرد. بعد از این اتفاق، زندگی مارادونا در دوران بازیکنی دیگر هیچگاه به ریل موفقیت بازنگشت.
شورش فرانسویها
تیم ملی فرانسه در طول سالهای اخیر در رقابتهای جام جهانی، همیشه تیمی جذاب ظاهر شده اما در نوزدهمین دوره این بازیها (جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی)، خروسها نمایش بسیار عجیبی را به تصویر کشیدند.
مشکلات آنها یک شب پیش از نخستین دیدارشان کلید خورد؛ جایی که «فلورن مالودا» با «ریمون دومنک» سرمربی وقت خروسها تیم دچار درگیری شدید لفظی شد. شرایط زمانی رو به وخامت گذاشت که «نیکولاس آنلکا» نیز در فاصله 15 دقیقهای میان جدال فرانسه و مکزیک، در مقابل همه بازیکنان به دومنک دشنام داد و گفت: «گورت را از تیم گم کن و برو!»
فدراسیون فوتبال فرانسه بلافاصله آنلکا را به کشور بازگرداند. اتفاقی که منجر شد بازیکنان تیم ملی فرانسه به رهبری کاپیتانشان «پاتریس اورا» دست به اعتراض بزنند و تصمیم بگیرند تمرین را بدون انجام حتی یک حرکت کششی ترک کنند. بعد از آن بیانیهای نیز درباره حمایت از آنلکا صادر کردند.
فدراسیون فرانسه اما از تصمیم خود کوتاه نیامد، خروسها با شکست برابر آفریقای جنوبی در دیدار پایانی گروه، از دور رقابتها حذف شد و تمام بازیکنان تیم با تصمیم فدراسیون یک دیدار از پوشیدنِ پیراهن تیم ملی محروم شدند.
رازِ سر به مُهرِ رونالدو
«رونالدو نازاریو» ستاره نامدار برزیلی، در جام جهانی 1998 در راه صعود سلسائو به فینال رقابتها، چهار گل و سه پاس گل از خود به جای گذاشت و کاملاً آماده بود تا به بزرگترین ستاره برزیل در جام جهانی پس از «پله» تبدیل شود. اما تنها در فاصله 72 دقیقه مانده تا دیدار پایانی، نام او از ترکیب تیم خط خورد! هیچکس نمیدانست در اردوی برزیل چه خبر است، همه نگران بودند و سؤال میپرسیدند. چندین دقیقه بعد، به یکباره نام او باز هم در ترکیب اصلی برزیل قرار گرفت و ستاره به میدان رفت. با این تفاوت که در طول 90 دقیقه، مریخی حتی در حد و اندازه سایه خودش نیز ظاهر نشد و نتیجه چیزی جز شکست 3 بر صفر مقابل فرانسه میزبان نبود.
نازاریو بعدها در خصوص این اتفاق گفت: «یک روز پیش از دیدار نهایی 1998، تصمیم گرفتم بعد از صرف نهار کمی استراحت کنم. آخرین چیزی که به یاد دارم این بود که به تخت رفتم. بعد از آن دچار تشنج شدم. بازیکنان اطرافم را گرفته بودند و دکتر تولدو –پزشک تیم- نیز در آنجا حضور داشت. هیچکس به من نمیگفت چه اتفاقی افتاده. از آنها خواستم من را تنها بگذارند. میخواستم استراحت کنم اما پزشک تیم از من خواست تا به حیاط هتل برویم و قدم بزنیم! آنجا بود که او همه چیز را به من توضیح داد. به من گفتند به دلیل تشنج شدیدی که پشت سر گذاشتهام نمیتوانم در دیدار نهایی بازی کنم. این در حالی بود که آزمایشهای پزشکی هیچ چیز غیر طبیعی را نشان نمیداد، گویی هیچ اتفاقی در بدنم رخ نداده. روز بعد به ورزشگاه رفتیم. زاگالو به من پیغام داده بود که در ترکیب حضور نخواهم داشت. من نتایج آزمایشات را در دست داشتم. دکتر به من چراغ سبز نشان داد و به این ترتیب خود را نزد زاگالو رساندم. به او گفتم که خوب هستم و هیچ چیز بدی را احساس نمیکنم. نتایج آزمایشات را نشانش دادم. بر اساس آنها همه چیز مرتب بود و من به میدان رفتم. اما واقعیت این است که هیچگاه دلیل آن تشنج مشخص نشد. غذایی که من خوردم را هیچکس بعد از من نخورد. این اتفاق فقط برای من رخ داد! عجیب نیست؟»
شب کمفروغ مریخی، یک جام ارزشمند را به فرانسه هدیه داد، هدیهای مشکوک به لطف تشنجی نامشخص بعد از صرف غذا در هتل!
تعیین نتایج بازی خارج از مستطیل سبز
جام جهانی 1978 آرژانتین، موجی از نظریههای تبانی و توطئه را به راه انداخت، نظریههایی که بیشتر پیرامون پیروزی 6 بر صفر میزبان در مصاف با تیم ملی پرو پررنگ شد. آرژانتین در مرحله دوم گروهی برای صعود به مرحله بالاتر به پیروزی با اختلاف حداقل چهار گل نیاز داشت و بسیاری باور دارند که دولت آرژانتین در این دیدار اعمال نفوذ و مداخله کرده است!
این نکته را مدنظر قرار دهید که تیم ملی پرو در پنج دیدارِ پیشین خود در جام جهانی 1978، شش گل دریافت کرده بود و همین نکته فروپاشی ناگهانی آنها برابر میزبان را امری غافلگیرکننده و مشکوک جلوه میدهد. گفته میشود محمولههای کشتی، آزادسازی زندانیان، رشوه مالی و چند مورد دیگر از سوی آرژانتینیها به کشور پرو به عنوان امتیاز داده شده تا آنها بر اساس دستور دولتِ وقتشان اینگونه مقابل آلبیسلسته تسلیم شوند. ادعایی که هنوز هم پس از گذشت بیش از چهل سال، اثبات نشدهاند و هیچ مدرکی نیز دال بر اثبات این تبانی وجود ندارد.
با این وجود ذهنهای پرسشگر نه تنها قانع نشدهاند بلکه عدم افشای این رسوایی را به دستهای پشت پرده در ردههای بسیار بالا مرتبط میدانند، درست همانند پرونده فساد فیفا در اهدای میزبانی به روسیه. پروندهای که سالها بعد با ورود نیروهای امنیتی به ماجرا، افشا شد. شاید پرونده بازی آرژانتین – پرو نیز چند سال دیگر سرانجام برملا شود.
اعتراض کویتیها
برای بازگرداندن یک گل در جام جهانی 1982، «فهد الاحمد الجابر الصباح» رئیس وقت فدراسیون فوتبال کویت به تکنولوژی VAR احتیاج نداشت و از قدرت متقاعد کردن خود، بهره برد!
تیم ملی کویت در جریان دیدار دوم گروهی خود در جام جهانی 1982 برابر تیم ملی فرانسه با نتیجه 3 بر یک عقب بود که گل چهارم را دریافت کرد. پس از این گل اما بازیکنان کویت به بازی ادامه ندادند و مدعی شدند که آنها پیش از گل، صدای سوت داور اهل شوروی را شنیدهاند. در آن زمان همه مسئولان ایمان داشتند صدایی که بازیکنان کویت به آن اشاره دارند، از سوی داور نبوده و منشأ آن را سکوی هواداران تشخیص دادند اما الصباح رئیس وقتِ فدراسیون فوتبال کویت، از سکوها به کنار زمین آمد و به تیم دستور خروج از زمین را داد!
در میان تعجب هواداران و بازیکنان فرانسه، اعتراضات عجیب کویتیها نتیجه داد و داور مسابقه گل چهارم فرانسویها را مردود اعلام کرد. جالب اینکه دقایقی پس از شروع مجدد بازی، خروسها برای بار چهارم تور دروازه نماینده آسیا را به لرزه درآوردند و این بار شیخِ کویتی نتوانست نتیجه را تغییر دهد.
رسوایی خیخون
مسابقه پایانی گروه دوم جام جهانی 1982 اسپانیا که در شهر خیخون برگزار شد، چنان رسوایی بزرگی در تاریخ فوتبال است که از آن با نام «رسوایی خیخون» یاد میشود. تقابل تیم ملی اتریش و تیم ملی آلمان غربی، دو رقیب دیرینه. جدالی که همواره جذابیت خاص خود را داشت اما به لطف بیدقتی فیفا به یک رسوایی تاریخی بدل گشت.
در آن زمان مسابقات پایانی گروهها، به طور همزمان برگزار نمیشد و دو تیم پیش از آغاز مسابقه میدانستند که پیروزی یک بر صفر ژرمنها، به معنای صعود هر دو تیم و حذف تیم ملی الجزایر است. ژرمنها با یک گل زودهنگام از حریف پیش افتادند و بعد از آن مسابقه به نمایشی عجیب از ضربات بیدقت بازیکنان دو تیم تبدیل شد! در نهایت دو طرف این جدالِ مشکوک به هدف خود رسیدند و الجزایر قربانی این تبانی کثیف شد.
این رسوایی هزینه سنگینی برای مسئولان رده بالای فوتبال جهان صادر کرد و در نتیجه بعد از آن تمام بازیهای پایانی مرحله گروهی -از جام ملتهای اروپا 1984 و جام جهانی 1986 به بعد- همگی به صورت همزمان برگزار شدند.
هرالد شوماخر
رسوایی خیخون تنها فاجعه آلمان غربی در جام جهانی 1982 نبود؛ در حقیقت کاری که «هرالد شوماخر» برابر تیم ملی فرانسه در دیدار نیمهنهایی کرد، چنان ناخوشایند بود که در یک نظرسنجی در روزنامهای فرانسوی، بالاتر از «آدولف هیتلر» به عنوان منفورترین شخص آلمانی معرفی شد.
شوماخر در جدال برابر خروسها در صحنهای، محوطه جریمه را ترک کرد و به جای توپ، «پاتریک باتیستون» مهاجم فرانسه را هدف قرار داد. شدت این برخورد به حدی بالا بود که باتیستون از هوش رفت، دو دندانش شکست، مهرههایش آسیب دید و لحظاتی حتی در کما فرو رفت. در عوض این حرکت شوماخر، آلمان را از یک گل حتمی نجات داد!
نکته عجیب ماجرا آنجا بود که داور روی این صحنه خطا اعلام نکرد و ضربه دروازه برای ژرمنها گرفت! شوماخر هم پس از برتری تیمش در ضربات پنالتی، از اقدام خود ابراز پشیمانی نکرد!
نبرد سانتیاگو
نبرد برنه در سال 1954 (میان مجارستان و برزیل) و یا نبرد نورنبرگ 2006 (بین پرتغال و هلند) برابر آنچه در سال 1962 در «سانتیاگو» گذشت، شاید هیچ اتفاق خاصی نباشد! روزنامهها چنان به دیدار شیلی و ایتالیا در دور پایانی بازیهای گروهی پرداختند که دو تیم، آن را با فینال جام جهانی اشتباه گرفتند و به همین دلیل شرایط از دست «کن استون» داور مسابقه خارج شد.
«لیونل سانچس» شیلیایی به صورت «ماریو دیوید» ضربه زد و بینی «هومبرتو ماسکیو» را شکاند اما داور اعتنایی به این صحنهها نداشت! اما «جورجیو فرینی» که تصمیم داشت این ضربات بازیکنان شیلی را تلافی کند، خیلی زود کارت قرمز داور را مقابل چشمانش دید. در ادامه اعتراض شدید فرینی به تصمیم داور، پای پلیس شیلی را نیز به میدان باز کرد تا آنها ستاره ایتالیایی را به سمت رختکن هدایت کنند. در پایان این جدال تنها دو بازیکن با کارت قرمز داور روبهرو شده بودند که در اتفاقی جالب توجه هر دو ملیتی ایتالیایی داشتند.
«دیوید کولمن» گزارشگرِ این تقابل که با برتری 2 بر صفر شیلی همراه شد، در توصیف این مسابقه میگوید: «احمقانهترین، وحشتناکترین، نفرتانگیزترین و شرمآورترین نمایش تاریخ فوتبال!»
سلام فاشیستی
ایتالیا در سال 1938 اولین تیمی شد که توانست از عنوان قهرمانی خود در جام جهانی دفاع کند اما دستاورد آنها تا ابد اسیر اتفاقات دیدار یکچهارم نهایی برابر فرانسه قرار گرفت. ابتدا باید به این نکته اشاره کنیم که آتزوری در این دیدار، قرعه رنگ پیراهن را باخت و شاگردان «ویتوریو پوتزو» باید با پیراهن سفیدرنگ خود گام به میدان مسابقه میگذاشتند. اما به دستور مستقیم «بنیتو موسولینی» دیکتاتور فاشیست ایتالیا، بازیکنان این تیم با پیراهن و شرت یکدست مشکی و با بازوبند نشان دولت به میدان رفتند تا به نوعی حمایت خود از یک حکومت دیکتاتوری را به تصویر بکشند. اتفاق تیرهتر اما سلام فاشیستی آنها پیش از شروع مسابقه، همانند دیدار پیشین تیم برابر نروژ بود. پوتزو سرمربی وقت ایتالیا در اینباره میگوید: «داور آلمانی و بازیکنان نروژ با نگرانی به ما خیره شدند. هیاهو اما در نقطه شخصی شروع به فروکش کرد. دستمان را پایین آوردیم و سپس اعتراضها بالا گرفت. اما باز هم آماده شدیم و سلام دیگری انجام دادیم تا نشان دهیم ما ترسی نداریم و برنده هستیم.»
ایتالیا علیرغم حجم اعتراضها در تورنمنتی که شاید سیاسیترین جام جهانی تاریخ بود، راه خود را به سمت قهرمانی پیش گرفت.