امیر علیزاده

چند روز است که هواداران زیادی پای کامپیوتر نشسته‌اند و سایت فروش آنلاین بلیت بازی روز پنجشنبه ایران و کامبوج را مدام ریفرش می‌کنند تا شاید بخت یارشان باشد و فدراسیون دوباره چند جایگاه را بنفش کرده باشد. هواداران زن برای اولین‌بار می‌توانند بلیت بخرند و به استادیوم بروند، اما جایگاه‌های اختصاصی محدود شده‌اند، برخلاف درخواست فیفا که هرگونه محدودیتی را برای ورود زنان غیرقابل قبول دانسته است.
تا حالا 5هزار نفر بلیت‌های جایگاه‌های زنان را خریده‌اند؛ هر بار تنها ظرف چند دقیقه پس از آن که سایت باز شد. تا کنون صحبت از این بود که این ظرفیت اختصاصی به ۱۰هزار نفر افزایش پیدا کند. شکی نیست که این 5هزار بلیت نیز در عرض چند دقیقه فروش برود.
سؤال اینجاست که چرا اصلاً باید سقفی گذاشته شود؟
فارغ از بحث‌های بجای لزوم رعایت و برقراری عدالت جنسیتی، این تقاضای بالای زنان برای رفتن به استادیوم و فروش راحت بلیت به آنها نشان داد که تبعیضی که تا کنون اعمال می‌شد و حالا به شکل دیگری همچنان وجود دارد، علاوه بر غیرعادلانه بودن، چقدر هم غیراقتصادی است.
فدراسیونی که در بازاریابی به‌طور آشکار مشکل دارد و به زحمت و به زورِ رایگان کردن بازی در یکی، دو سال اخیر سعی کرده چندهزار نفر را به بازی‌های تیم ملی بکشاند، حالا با گروه جدیدی از هواداران روبه‌رو است که علاقه شدیدی به رفتن به استادیوم دارند و حاضرند بلیت را بخرند؛ هوادارانی که تا پیش از این دسترسی به آنها ممکن نبود. به عبارت دیگر برای یک کالای فدراسیون که روی دستش مانده بود و در مواقعی آن را حتی مجانی عرضه می‌کرد، حالا هزاران مشتری دست‌به‌نقد پیدا شده است.
یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد فدراسیون فوتبال با محدود کردن عرضه بلیت به زنان، خود را از چه منابع درآمدی حیاتی محروم می‌کند؛ آن هم در این شرایط اقتصادی کشور و با این وضعیت وخیم مالی که فدراسیون فوتبال دچارش است و هر درآمد اضافه‌ای حیاتی است.
در پنج مسابقه قبلی تیم ملی به‌طور متوسط 6هزار نفر در هر بازی به استادیوم رفته‌اند. تقریباً نصف این ۳۰هزار نفر هم برای تماشای بازی دوستانه مقابل بولیوی به آزادی رفتند. در آن بازی هم اتفاقاً به‌صورت گزینشی تعدادی تماشاگر زن توانستند به ورزشگاه بروند. حالا فقط در یک بازی با کامبوج 5هزار بلیت به زنان فروخته شده است؛ تنها در عرض چند دقیقه. درآمد حاصل از فروش این 5هزار بلیت به زنان ۱۰میلیون تومان می‌شود. اگر واقعاً این سهمیه به ۱۰هزار بلیت افزایش پیدا کند، این درآمد به ۲۰میلیون تومان افزایش می‌یابد. همین یک توجیه اقتصادی ساده دلیل کافی است برای اینکه اصولاً محدودیتی برای فروش بلیت به زنان اعمال نشود.
اما برداشتن محدودیت فروش بلیت به زنان تنها روی درآمد بلیت‌فروشی و درآمدهای روز مسابقه تأثیر نمی‌گذارد؛ فدراسیون با این گروه هدف جدید درآمدهای تجاری خود را هم می‌تواند افزایش دهد. ارزش حقوق اسپانسرینگِ تیمی که استادیوم را پر می‌کند و زنان را هم به‌عنوان هوادار خود دارد بیشتر از تیمی است که استادیومش خالی است و هوادارانش فقط مرد هستند. درآمدهای بازارپردازی (مرچندایزینگ)، دیگر منبع درآمدهای تجاری هم با فروش مدل‌های زنانه پیراهن تیم ملی و کالاهای زنانه هواداری می‌تواند افزایش پیدا کند.
حتی اگر بازار فروش حقوق پخش تلویزیونی هم عادی بود و صداوسیما حق فدراسیون و لیگ را می‌داد، حضور زنان در استادیوم روی این منبع درآمدی هم تأثیر می‌گذاشت، چون حالا دیگر نیمی از جامعه از تماشای فوتبال محروم نیست و با اشتیاق مسابقات را دنبال می‎کند.
البته بهره‌برداری از این فرصت‌ها مستلزم داشتن یک استراتژی یکپارچه و بلندمدت بازاریابی است که فدراسیون فوتبال از آن برخوردار نیست. از فدراسیونی که پیراهن تیم ملی خود را با وجود راهیابی به جام‌جهانی می‌خرد و در بهترین حالت بازی‌ها را باید رایگان برگزار کند تا هوادار به استادیوم برود، نمی‌توان انتظار داشت فرصت‌های اقتصادی قابل توجه حضور زنان در استادیوم را هم درک کند.
حضور بدون محدودیت زنان در استادیوم، درهای زیادی را برای فدراسیون فوتبال باز می‌کند اما فدراسیون این درها را به روی خود می‌بندد و خود را از درآمدزایی محروم می‌کند. در شرایط بحران اقتصادی و تحریم‌های خارجی، اعمال محدودیت برای فروش بلیت به زنان در واقع یک‌جور خودتحریمی است.
منبع: بازار ورزش

 

فوتبالوژی
بازی برد - برد با چین

نوید صراف

مالکان جدید باشگاه اینتر به عقد و امضای قراردادهای تبلیغاتی هم‌سطح با باشگاه‌های بزرگ اروپا اصرار می‌ورزند، سیاستی که تا این لحظه به خوبی جواب داده و نراتزوری را به درآمدهای قابل قبولی نیز رسانده است. یکی از بازارهای هدف اینتر طبق این سیاست کشور چین بوده، کشوری که به عنوان یکی از اقتصادهای برتر جهان، در چند دهه اخیر هر چیزی را که فکرش را بکنید به دنیا صادر کرده است اما با وجود علاقه وافر مردم این کشور به فوتبال، در این زمینه و صادرات فوتبالیست تا این لحظه کارنامه ضعیفی از خود به جا گذاشته. در عوض برای پاسخ به این علاقه، چینی‌ها سال‌هاست که به یکی از واردکنندگان مطرح فوتبالیست‌های بزرگ تبدیل شده‌اند و بازار بسیار سوددهی را در اختیار غول‌های جهان گذاشته‌اند.
طبق اطلاعات منتشره توسط «تیتان‌اسپورت» باشگاه اینتر به تازگی مذاکرات خود با کمپانی خودروسازی چینی «Hengda Hengchi» را آغاز کرده است. رقمی که احتمالاً دو طرف معامله روی آن به توافق خواهند رسید 100 میلیون یورو خواهد بود که به هیچ وجه قابل چشم‌پوشی نیست. این نخستین قرارداد مهم کمپانی «Hengda Hengchi» در اروپا است تا اولین گام در راستای بالا بردن شهرت این برند در قاره سبز بسیار پر سر و صدا باشد.
گرچه این قرارداد هنوز به صورت رسمی امضا نشده اما باید آن را قطعی دانست چرا که تبلیغات این کمپانی در حال حاضر از شبکه‌های تلویزیونی هولدینگ «سونینگ» - شرکت متعلق به ژانگ جیندونگ که بیشترین سهم نراتزوری را در اختیار دارد – در حال پخش است. اما نکته اصلی ماجرا اینجاست که این کمپانی خودروسازی الکتریکی سودا‌های بزرگ‌تری از جمله حضور روی پیراهن اینتر را در سر دارد، یعنی درست جایی که شرکت تولید تایر «Pirelli» از سال 1995 تاکنون در آن جا خوش کرده است. البته قرارداد فعلی آبی‌ومشکی‌پوشان شهر میلان با «Pirelli» تا ژوئن 2021 اعتبار دارد و اگر شرکت «Hengda» بتواند خواسته‌های سونینگ را برآورده کند، می‌تواند امیدوار باشد که همکاری‌شان با نراتزوری گسترش و نامش به روی پیراهن این تیم پرطرفدار درج شود. در حال حاضر «پیرلی» برای حضور روی پیراهن اینتر فصلی 5/10 میلیون یورو می‌پردازد که این رقم در مقایسه با قرارداد اسپانسرینگ پیراهن سایر باشگاه‌های بزرگ اروپایی در شرایط فعلی بسیار پایین و ناچیز است؛ برای مثال باشگاه یوونتوس قصد دارد طی قراردادی جدید از کمپانی «Jeep» برای حضور روی پیراهن بیانکونری فصلی 50 میلیون یورو بگیرد.
 
تصور اینکه ماجرا تنها به همین جا ختم شود بسیار ساده‌لوحانه است چرا که چینی‌ها در پشت هر تصمیم‌شان اهداف متعددی را دنبال می‌کنند و در واقع با یک تیر، چند نشان می‌زنند. همکاری با اینتر شاید برای «Hengda Hengchi» فقط مجرایی برای توسعه برند و تبلیغات باشد اما در زیربنای این همکاری، سیاست‌های کلان در خصوص توسعه و پیشرفت کشور چین نیز نهفته شده و به همین دلیل نیز در قرارداد بین این کمپانی و نراتزوری، انتقال بازیکنان جوان حاضر در آکادمی‌های سرزمین «اژدهای قرمز» به ایتالیا و «سن‌سیرو» گنجانده می‌شود. با اجرای این بند، چین می‌تواند فوتبالیست‌های آینده‌دار خود را نیز به جهان صادر و به لطف حضور در باشگاهی پیشرفته و آشنایی با علم روز دنیا، در بازه‌ای نه چندان طولانی از حضور نسلی جوان، بااستعداد و ستاره در ترکیب تیم ملی خود بهره ببرد.
یک بازی برد - برد - برد؛ کمپانی خودروسازی نام خود را در اروپا سر زبان‌ها می‌اندازد، کشور چین با یک برنامه‌ریزی دقیق و مدون روی نقیصه خود در عدم مشارکت پررنگ در صادرات فوتبالیست و عدم بهره‌مندی از یک تیم ملی قدرتمند و مدعی در قاره و جهان خطی قرمز می‌کشد و در نهایت اینتر با دریافت مبلغی در حد بزرگان جهان، هم ارزش واقعی خود را به دست می‌آورد و هم قسمتی از بودجه مورد نیاز خود جهت ساخت ورزشگاه جدیدش را تأمین می‌کند.

 

مارک ویلموتس، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران پیش از نشست خبری قبل از بازی خود در مصاحبه‌ای با رسانه DH درباره تحریم‌ها گفت: «‌من شکایتی از این وضع ندارم. من کارم ورزشی است و بین فرودگاه، هتل و مرکز تمرین تردد دارم و این وظیفه من است. مردم از این تحریم‌ها که باعث تورم می‌شود آسیب می‌بینند. ارزش پول ملی در ایران کاهش یافته است ولی ایران مردمی مبارز دارد به همین خاطر است که من این ذهنیت را در ایران دوست دارم. ایران از نظر اقتصادی با وجود این تحریم‌ها توانسته است خودش را حفظ کند.»
او البته درباره کیفیت فنی تیم ملی فوتبال ایران و بازیکنانی چون سردار آزمون هم صحبت‌های مثبتی داشته است و با این مقدمه وارد نشست خبری می‌شود و می‌گوید: «‌ما آماده بازی اول هستیم و می‌خواهیم در خانه خودمان 3 امتیاز را بگیریم. برد در بازی فردا خیلی برای ما اهمیت دارد، می‌خواهیم بازی هجومی داشته باشیم، در 3 بازی اول سعی داریم بازی را با مالکیت پیش ببریم و بیشترین مالکیت را داشته باشیم. هدف اولیه ما کوتاه‌مدت است. ما می‌خواهیم در بازی‌های انتخابی خوب پیش برویم و علاوه بر کسب امتیازها در گروه‌مان اول باشیم.»
ویلموتس در واکنش به پرداخت نشدن دستمزدش و اینکه آیا این موضوع در روحیه او برای بازی با کامبوج تأثیر دارد، می‌گوید: «من یک مربی هستم، بازیکنانم و تیم ملی ایران را دوست دارم، هدف من این است که خوب بازی کنیم و برنده شویم، مطمئناً بقیه مسائل قطعاً در آینده حل خواهد شد.» خبرنگاری گفت تیم ملی در بازی با هنگ‌کنگ اشتباهاتی در ساختار دفاعی داشت و اگر بدشانس بودیم شاید از حریف گل می‌خوردیم. چگونه قرار است این مشکلات حل شود، ویلموتس می‌گوید: «بدون اینکه با نظر شما مخالف باشم می‌گویم، چطور می‌شود هجومی بازی کرد و اصلاً دفاع اشتباه نداشت؟ زندگی بدون ریسک اصلاً معنی ندارد، وقتی تیم 40 متر جلو می‌رود پشت بازیکنانت فضا به وجود می‌آید و اگر چسبیده به دفاع بازی کنید قطعاً این 2 روش با هم تفاوت دارند. ما در تیم ملی یارگیری نفر به نفر داریم و اگر یک نفر لیز هم بخورد من بازیکنانم را تشویق می‌کنم چون بازی هجومی را دوست دارم. در زندگی باید خطر کرد. اگر شما از من بازی تدافعی در نظر دارید من چنین آدمی نیستم، فکر می‌کنم سردار آزمون هم با این موضوع مخالف باشد (با خنده).»
او در پاسخ به این سؤال که چرا جهانبخش به تیم ملی دعوت نشد؟ توضیح می‌دهد: «شما می‌دانید دعوت شدن به تیم ملی همیشه وجود دارد و لیست بسته نیست. جهانبخش 90 دقیقه مقابل هنگ‌کنگ بازی کرد، او به برایتون برگشت و مصدوم شد. ما با تیم پزشکی برایتون در تماس بودیم. او 10 روز تمرین نکرد و این را هم در نظر بگیرید که بدن او آماده نبود و 10 روز بازی نکرده بود. من از کیفیت بازیکن حرف نمی‌زنم بلکه از ریسک بازی کردن او حرف می‌زنم. ما سعی کردیم نگاهی بلند‌مدت داشته باشیم که او 15 روز در باشگاهش بماند و فرصت بازی کردن داشته باشد.» ویلموتس تأکید می‌کند: «به همین شکل در مورد عزت‌اللهی و صیادمنش حرف می‌زنم. اگر بازیکنان در باشگاه‌شان جایی نداشته باشند طبیعتاً به تیم ملی هم دعوت نمی‌شوند. هدف ما این است که هیچ‌کس مطمئن نباشد که در تیم ملی همیشه حضور دارد و این مسأله فضا را رقابتی می‌کند.»
 

با اینکه حضور امید نمازی در تیم ملی منتفی شده اما اظهارنظرهایی که درباره حضور او در تیم امید مطرح می‌شد، در نهایت به کناره‌گیری فرهاد مجیدی انجامید. همه این اتفاقات باعث شد نمازی به نوعی عامل شدت گرفتن اختلاف مجیدی و استیلی معرفی شود. فدراسیون فوتبال هم مقابل این موضوع که نمازی در اردوی ازبکستان به مجیدی تحمیل شده بود، سکوت کرد. این اما در حالی است که آخرین مصاحبه امید نمازی به روشن شدن مسائل دیگری کمک می‌کند. بعد از رفتن فرهاد مجیدی، میرشاد ماجدی گفته بود که فرهاد، امید نمازی را نمی‌شناخت. فدراسیون فوتبال در همین رابطه توضیح می‌دهد: «به گذشته که نگاه کنیم، مصاحبه‌های فرهاد مجیدی را خواهید دید که او گفته «خودم درخواست کردم ایشان (نمازی) در کنار من باشد»  این موضوع در آرشیو گفت‌وگوهای مجیدی موجود است.» امید نمازی، مربی سابق تیم ملی فوتبال درباره ادعای فرشاد ماجدی مبنی بر اینکه فرهاد مجیدی به‌عنوان سرمربی تیم ملی امید، امید نمازی را نمی‌شناخت و سکوت فدراسیون درباره اینکه او در اردوی ازبکستان به مجیدی تحمیل نشده است، توضیح می‌دهد: «اگر ماجدی گفته که مجیدی من را نمی‌شناخت، شاید به خاطر مسائل فنی است که او شناخت کاملی از من نداشته است. من قبل از صحبت با مجیدی، صحبت‌هایی با کمیته فنی فدراسیون فوتبال داشتم و سمت مربیگری تیم ملی امید به من پیشنهاد شد. با توجه به اینکه با دستیاران خارجی مجیدی موافقت نشده بود، من را به او پیشنهاد کردند و او گفت‌وگویی با من داشت و خواهش کرد که من در کنارش باشم. نمی‌دانم منظور ماجدی چه بود.»

زنان برای حضور در ورزشگاه آزادی باید از در شرقی ورزشگاه و از طریق اتوبوس‌های مستقر شده مقابل در شرقی، وارد استادیوم آزادی شوند.
پارکینگ اتوبوسرانی سمت در شرقی مجموعه ورزشی آزادی، به اتومبیل‌های زنان اختصاص پیدا کرده است. ضمن اینکه در شرقی به نسبت به ایستگاه مترو نزدیک‌تر است و امکان حمل و نقل برای زنان راحت‌تر خواهد بود.

 

بهناز میر مطهریان


حضور زنان در ورزشگاه آزادی، نگاه بسیاری از رسانه‌های خارجی را به بازی ایران - کامبوج دوخته است. در نگاه اول این موضوع می‌تواند عواید مالی متعددی را برای فوتبال ایران به همراه داشته باشد. اگر بالا رفتن اهمیت اینچنینی یک بازی فوتبال بتواند روی منابع مالی مثل بلیت‌فروشی، تبلیغات دور زمین و حق پخش تلویزیونی بازی‌ها تأثیرگذار شود. آیا حضور زنان در بازی ایران - کامبوج و بالا رفتن اهمیت سیاسی و فرهنگی این بازی برای دنیا، توانسته چنین عوایدی را نصیب فوتبال ایران کند؟ در این گزارش به بررسی این موضوع پرداخته‌ایم که آیا حضور رسانه‌های تصویری مثل فونیکس تی‌وی چین یا رسانه‌های دیگر، مبلغی را نصیب فدراسیون فوتبال ایران کرده است؟ یا از نظر حمل و نقل و بلیت‌فروشی توانسته سودی برای فوتبال ایران به همراه داشته باشد؟
 
سود 70 میلیون تومانی بلیت‌فروشی برای زنان
با اینکه هنوز از سوی زنان تقاضا برای خرید بلیت بازی ایران - کامبوج وجود دارد اما بلیت‌فروشی برای زنان متوقف شده است.
 این در حالی است که خبرهایی دیروز منتشر شد که از استقبال کم تماشاگران برای تماشای بازی ایران - کامبوج می‌گفت. با این حال اما تعداد بلیت‌های فروخته شده برای زنان به 3500 بلیت می‌‎رسد و هنوز زنانی هستند که تقاضای خرید بلیت این بازی را دارند.  در مقابل اما تنها 2500 نفر از مردان بلیت‌های مخصوص جایگاه خود را خریده‌اند و سکوهای خالی زیادی در ورزشگاه باقی است.
 شما تصور کنید به زنان اجازه حضور در این بازی داده نمی‌شد. متقاضیان کمی که برای تماشای این بازی هستند شاید حتی به رایگان اعلام شدن بازی منجر می‌شد اما حالا فدراسیون با بلیت‌فروشی برای زنان دست‌کم به سود 70 میلیون تومانی رسیده است.
 
حق پخش ایران - کامبوج به رسانه‌های خارجی فروخته نشد
حق پخش بازی‌های تیم ملی هر کشور در مرحله مقدماتی در اختیار فدراسیون‌های فوتبال آن کشورهاست. با توجه به اینکه حق پخش تنها به پخش زنده مسابقه مربوط می‌شود، پس رسانه‌های تصویری کشورهای دیگر که برای پوشش خبری این بازی به ایران آمده‌اند، برای تهیه گزارش تصویری، نیازی به خرید حق پخش بازی ندارند و از این نظر نباید پولی به فدراسیون فوتبال پرداخت کنند. بازی ایران - کامبوج به صورت زنده تنها در ایران و کامبوج پخش می‌شود و فدراسیون‌های فوتبال دو کشور، مطابق با روال همیشگی درباره مبلغ حق پخش با یکدیگر به توافق می‌رسند و تهاتر می‌کنند.  در تعریفی کلی‌تر آنچه در فروش حق پخش تلویزیونی بازی دخیل است، رده تیم‌ها در رنکینگ است و حضور زنان در ورزشگاه هیچ تأثیری در آن ندارد. این موضوع درباره تبلیغات محیطی هم صادق است و تعرفه‌های این تبلیغات بر اساس سطح فنی مسابقات تعریف می‌شود و عوامل دیگری مثل حضور زنان تأثیری در آن ندارد.
 
رونق بازار تاکسی‌های اینترنتی و فروش کالاهای هواداری
برنامه‌ریزی کلی فدراسیون فوتبال گرچه بر این اساس بوده که زنان با خودروهای شخصی به ورزشگاه بیایند و اتومبیل‌های خود را در پارکینگ، پارک کنند اما خواه ناخواه پتانسیل حضور وسایل نقلیه اینترنتی در محل ورزشگاه آزادی برای رساندن زنان به آزادی و بازگرداندن آنها، باعث رونق کار تاکسی‌های اینترنتی می‌شود. حتی یکی از این شرکت‌ها اسپانسر حمل و نقل زنان داخل ورزشگاه آزادی شده است و به طور رایگان کار حمل و نقل را انجام می‌دهد.  به این ترتیب شاید سوددهی مالی حضور زنان در ورزشگاه آزادی برای فدراسیون فوتبال تنها به بلیت‌فروشی آن خلاصه شود اما نمی‌توان از درآمدزایی‌هایی که در این حضور در مشاغل مختلف ایجاد می‌کند، چشم‌پوشی کرد.  درآمدهایی که نصیب تاکسی‌های اینترنتی می‌شود یا به فروشندگان کالاهای هواداری می‎رسد.
 

هاشمی‌طبا: ورود زنان اتفاق ویژه‌ای نیست حقشان است
 مصطفی هاشمی‌طبا، رئیس سال‌های قبل سازمان تربیت بدنی که در زمان ریاست خود تلاش‌ها و تحقیقات زیادی درباره حضور زنان در ورزشگاه‌ها انجام داده بود، حالا در آستانه حضور زنان در ورزشگاه آزادی برای بازی ایران - کامبوج درباره این موضوع اظهارنظر کرده است. هاشمی‌طبا می‌گوید: «این یک امر ویژه نیست. یک موضوع معمولی و طبیعی است که مدت‌ها انجام نمی‌شده و حالا می‌خواهد انجام شود. خانم‌های ما همه جا هستند و در تمام برنامه‌ها شرکت می‌کنند. به نظر من هیچ مشکلی هم ندارد که در فوتبال شرکت کنند. ان‌شاءالله که ادامه پیدا کند. خانواده‌ها همه جا با هم می‌روند. سینما، رستوران و بقیه جاها. به نظر من باید خانوادگی به ورزشگاه بروند و خیلی خوب است که این شکل اتفاق بیفتد.»
 
کی‌روش و جنجال دعوت نشدن خامس به تیم ملی کلمبیا
 موضوع دعوت نشدن «خامس رودریگز» ‌به تیم ملی کلمبیا، هم اکنون به صورت ماجرایی جنجالی و پرسر و صدا درآمده است. پس از آنکه برخی رسانه‌ها عنوان کردند ستاره 28 ساله به جهت ترس از مصدومیت خواهان ماندن در تمرینات رئال شده، کی‌روش نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و آنچه را واقعیت دارد بر زبان آورده است.
مربی سابق تیم ملی فوتبال ایران می‌گوید: «عده‌‌ای ادعا می‌کنند خامس خودش از ما خواسته که او را به تیم ملی دعوت نکنیم اما چنین ادعایی سراسر کذب محض است.» او همچنین تأکید می‌کند: «تا به حال چنین خواسته‌ای را از زبان بازیکنی نشنیده‌ام. خامس را به این خاطر دعوت نکردیم که به آینده نگاه کردیم.»

امیر حاج‌رضایی در سوگ مادرش نشست
مادر کارشناس و مربی فوتبال ایران امیر حاج‌رضایی صبح دیروز (چهارشنبه) درگذشت.
امیر حاج‌رضایی که سابقه مربیگری در تیم ملی ایران و همچنین سال‌ها حضور به‌عنوان کارشناس فوتبال در رسانه‌های مختلف را دارد، دیروز در سوگ مادر خود عزادار شد. ایران ورزشی این ضایعه بزرگ را به او تسلیت گفته و طلب صبر برای خانواده‌اش دارد.

 

به جز رسانه‌های خارجی که به خاطر حضور زنان در بازی ایران - کامبوج روز پنجشنبه به ایران می‎آیند، استقبال سفرای کشورهای دیگر از این بازی هم در نوع خود جالب است. روابط ‌عمومی وزارت ورزش با اشاره به این استقبال اعلام کرده که سفارت دانمارک رکورددار درخواست برای تماشای بازی ایران - کامبوج در آزادی است. تا آنجا که 15 نفر از این سفارتخانه برای تماشای این بازی به ورزشگاه آزادی می‌آیند. بعد از سفرای دانمارک، سفارتخانه بلژیک بیشترین درخواست را داشته است.